نامه جمعی از اساتید و کارکنان دانشگاه یاسوج به استاندار _دانشگاه یاسوج در زمان دکتر عریان ، عریان شد/ استاندار ونمایندگان استان، آیا در کهگیلویه و بویراحمد قحط الرجال است

  بررسی های واقع بینانه نشان می دهد، در این چند سالی که دکتر احمد عریان به عنوان رئیس دانشگاه یاسوج به استان کهگیلویه و بویراحمد تحمیل شد، این دانشگاه از جوانب متعدد نه تنها پیشرفت خاصی نکرد، بلکه به لحاظ توسعه به مفهوم مدرن راکد ماند.لازم به ذکر است، شنیده ها حاکی از آن است که تلاش های وی قبل از انتخاب به عنوان رئیس دانشگاه یاسوج، برای ریاست بر دانشگاه های دیگر بی نتیجه ماند و بالاخره با زور وزیر به یاسوج آمد.تاسف بار است که از همان ابتدا ارباب رجوع های دکتر عریان از جمله اساتید، کارکنان و دانشجویان متوجه شدند که رئیس جدید دانشگاه یاسوج با توجه به کهولت سن، نیاز به یادآوری چندین باره یک مطلب دارد بطوریکه شاهدان عینی و نزدیکان وی می گویند: برای دستور کار جلسه و یا پیگیری امور، هر روز و تا قبل از جلسه باید به ایشان یادآوری کرد تا مطالب مورد نظر را به یاد بیاورد … این درحالی است که دانشگاه جوان یاسوج نیاز به کسی در راس دانشگاه داشت و دارد که خسته و ناتوان نباشد تا بتواند مشکلات متعدد دانشگاه یاسوج را با هوشیاری بالا برطرف کند، فضای سبز دانشگاه را توسعه دهد، رشته های جدید به دانشگاه بیاورد، مدیران دانشگاه که اغلب در خارج از استان ساکن هستند را به استان بیاورد، مشکلات اعضای هیئت علمی را در زمینه تامین مسکن و …. حل کند و کارهای بزرگ و نیمه تمام رؤسای قبلی را تمام کند و……در همین راستا دکتر عریان شعارهایی که در اوایل کار داد را هرگز عملی نکرد. به عنوان نمونه قول داده بود، آن دسته از مدیران دانشگاه که در خارج از استان ساکن هستند را برای خدمت به جامعه دانشگاهی و استان کهگیلویه و بویراحمد به استان بیاورد اما بعد از مدتی انگار بی خیال شعارهایی شد که وعده داده بود. آیا عمل نکردن به وعده هایی که داد جز ضعف و خستگی و ناتوانی ایشان در اثر کهولت سن و چسبیدن به صندلی ریاست چه می تواند باشد؟ اتاق توسعه استان که در دانشگاه یاسوج به دستور ایشان، تشکیل شد، فقط در حد اسم ماند. با بررسی های دقیق میتوان دریافت که تشکیل این اتاق توسعه، هیچ کمکی به توسعه دانشگاه و استان نکرده است.اینجا باید پرسید آقای دکتر عریان شما مردم فهیم استان کهگیلویه و بویراحمد را چه فرض کرده اید که در حد اسم، یک اتاق توسعه تشکیل داده اید اما در عمل هیچ توسعه ای مشاهده نشده است؟ آیا اینگونه نمایش ها، جز رفتار پوپولیستی جناب رئیس چه می تواند باشد؟ البته اگر مصاحبه های ایشان را دنبال کنید، آنقدر برخی از سخنان وی براساس توهم و دوری از واقعیت بوده تاجائیکه در یکی از مصاحبه هایش به فکر حل کردن مشکلات استان های همجوار ( اهواز، اصفهان و شیراز ) که سالها و یا قرنها از استان ما جلو هستند برآمده و این چیزی جز تمسخر هر شخص آگاهی که آن را شنیده را در بر نداشته است. گویا تنها هنر جناب رئیس این است که جایگاه دانشگاه یاسوج را در یک رنکینگ بولد کند و در اغلب جلسات با ذوق زدگی آن را یادآوری کند. این درحالی است که انسانهای خوش فکر و آگاه ضمن اینکه خواهان پیشرفت و افتخار آفرینی دانشگاه یاسوج می باشند ولی با مشکلات عدیده دانشگاه یاسوج آشنا بوده و صرفا یک رنکینگ را مد نظر قرار نمی دهند، چه آنکه این رنکینگ را می توان با توجه به وضعیت موجود دانشگاه یاسوج از جهات مختلف به چالش کشاند. شایان ذکر است جایگاه دانشگاه یاسوج در این رنکیگ توسط یک موسسه و آن هم با پارامترهای خاص ( نه همه پارامترها) انجام گرفته که آن پارامترهای خاص هم محصول سالها تلاش در عرصه علم و پژوهش و مدیریت در سالهای قبل از دکتر عریان بوده و تنها درصد پایین و غیرقابل ذکری مربوط به دوره کنونی است ولی دکتر عریان پیوسته در مصاحبه ها و نشست های مختلف از آن استفاده ابزاری می نماید. هویداست که آقای دکتر عریان برای سرپوش نهادن به شعارهایی که در آغاز به کار داد و هرگز عملی نکرد، همواره از جایگاه دانشگاه یاسوج در رنکینگ مذکور نام می برد و طوری متوهمانه صحبت می کند که انگار دانشگاه یاسوج هیچ مشکلی ندارد که در آینده سعی می کنیم چگونگی جایگاه دومی دانشگاه یاسوج در این رنکینگ و پارامترهای خاص آن و دیگر رنکینگ ها را بررسی کنیم و آن را با مشکلات اساسی دانشگاه بسنجیم تا افکار عمومی آگاه شود که چگونه رئیس دانشگاه یاسوج، با تکرار بیش از حد این قضیه، اذهان را از مشکلات دانشگاه و آنهمه شعارهایی که داد و عمل نکرد، به سمتهای دیگر منحرف کرد!!!!!! شگفتا که اگر موفقیت هایی که رؤسای قبلی در توسعه همه جانبه دانشگاه کسب کردند، در دوره احمد عریان به ارمغان می آمد، احتمالا وی دانشگاه یاسوج را بر اساس توهم و ذوق زدگی، با اختلاف، بهترین دانشگاه جهان اعلام می کرد و دانشگاه صنعتی شریف و تهران را در مقابل دانشگاه یاسوج عددی به حساب نمی آورد!!!!!  باید فریاد زد:  مسئولین محترم و متولیان امر: ما با وجود ضعف های فراگیر دکتر عریان از طلا گشتن پشیمان گشته ایممرحمت فرموده ما را مس کنیداکنون یک سوال اساسی پیش می آید. آیا استان کهگیلویه و بویراحمد با وجود داشتن دانشمندانی توانمند و پرکار در دانشگاه یاسوج و دیگر دانشگاه های سراسر کشور، باید به دست کسی سپرده شود که انرژی جوانی ندارد و دچار فراموشی ناشی از کهولت سن است و در شرف بازنشستگی قرار دارد؟ آیا قحط الرجال بود که کسیکه در سالهای اخیر، جایگاه ریاست در دیگر دانشگاه های کشور را به او ندادند و شواهد و قراین زیادی وجود دارد که کمترین میزان محبوبیت و مقبولیت را در میان کارمندان، اساتید و دانشجویان دارد، به عنوان ریاست تنها دانشگاه دولتی استان کهگیلویه و بویراحمد انتخاب شود؟.آقای دکتر عریان: شما چرا در زمینه عمرانی و توسعه دانشگاه فقط شعار دادید؟ چرا از زمان شروع به کار شما تاکنون ادامه تکمیل سردر دانشگاه یاسوج به حال خود رها شده است؟ برای اعضای هیئت علمی دانشگاه برای برون رفت از مشکلاتی که دامنگیر آنهاست، چه کردید؟آقای دکتر عریان اگر از نظر کیفیت، تعداد مقالات، کارهای عمرانی، توسعه فضای سبز و …دوره شما با دوره رؤسای قبلی مقایسه شود، قطعا با اختلاف عقب هستید. اگر بودجه ای برای دانشگاه می آمد و اندک کاری انجام می شد، هم با نفوذ آقای تاجگردون بود و رئیس کنونی کوچکترین نقشی در آن نداشت. آقای دکتر عریان اینهمه خودکشی جوانان در استان، در دوره شما اتفاق افتاد، برنامه شما برای حل ریشه ای این معضل اجتماعی چه بود؟ شما بجز اینکه در مصاحبه هایتان، از تشکیل اتاق توسعه استان و از آمادگی برای حل مشکلات استانهای همجوار صحبت می کردید، برای استان بخت برگشته کهگیلویه و بویراحمد چه کردید؟ استاندار قبلی حامی خاص شما بود و دکتر رحیمی پرتلاش و بومی را کنار گذاشت و همه دیدند که چه فجایعی به بار آورد و با آن کار غیر اخلاقی چگونه آبروی استان را برد؟ آقای دکتر عریان شواهد زیادی وجود دارد که نشان می دهد تحمیل شما بر دانشگاه یاسوج، تنها ظلم به این استان بوده است و لاغیر‌.جناب آقای دکتر عریان بپذیرید آمدن شما به یاسوج از اساس اشتباه بود؛ اشتباهی که باعث درجا زدن دانشگاه یاسوج شد، اصرار و تلاش برای ماندن از سوی شما هزاران بار اشتباه تر و زیان بار تر برای این خطه ی محروم و رفتن شما هر چه زودتر، به نفع استان کهگیلویه و بویراحمد است که با اصرارِ بر ماندنِ خود عرض خود می بری و زحمت ما می داری. در محرومیت این استان همین بس که هیچ دانشگاهی حاضر نمی شد شما به عنوان رئیس آن انتخاب شوید ولی به راحتی بر صندلی ریاست دانشگاه یاسوج تکیه زدید. جناب آقای دکتر عریان در نخستین روزهایی که آمدید، نزد شما یاسوج پایتخت طبیعت بود… استان منبع داروهای گیاهی… مردمش مستعد ترین … و…. چه وعده هایی که به مؤسسه ها و نهاد ها و اداره جات و صنعت که ندادی… چه نشست های دوربین پسندی که ترتیب ندادی و…انگار همین دیروز بود اما سه سال پیش بود که وعده ها عملی نشد و زمان تلف شد… دکتر رمضانی ما فقط یک سال بود.. فقط یک سال… اما در آن یک یکسال از شما موفق تر و دردآشناتر. آه و صد آه بر تنگ نظری ها و حسادت ها و کوته فکری ها و خود زنی ها که سامان نابسامان ما را آتش زده… کدام دانشگاه… دانشگاه جوانی چون دانشگاه یاسوج….چنین دانشگاهی رئیسی می خواهد از جنس جسارت.. شجاعت… دلسوز… پی جو… پرتلاش… پر انرژی… سخت کوش… دارای نیروی جوانی…. در این استان بودند دانشمندان و نخبگانی که می توانستند گره های کور را باز کنند…. برای دانشگاه و استان افتخار آفرینی کنند و سپس در حد وزارت عرض اندام کنند.. از دکتر عسکریان بگوییم که نماد سخت کوشی و دانستن دانشگاه چون خانواده خودش… از دکتر ارژنگ و شناسنامه دار کردن دانشگاه .. از دکتر رحیمی استاد سازندگی و خدمت و کمک کار مجموعه دانشگاه.اما باید واقعیت ها را گفت، باید گفت شما به عنوان یک فرد غیر بومی به جای حل مشکلات اعضای هیئت علمی، توجه به مسائل و مشکلات فرهنگی اجتماعی استان و ارتقاء سطح کمی و کیفی دانشگاه، تنها به فکر جمع آوری استنادات برای شهرت افزایی و برکنار نشدن خود بوده اید. آقای دکتر عریان از کدام درد سخن بگوییم؟ از خودزنی ها و در نتیجه تحمیل فردی در شرف بازنشستگی چون شما به دانشگاه یاسوج – از ضعف مدیریتی و فراموشکاری سهوی تان به جهت کهولت سن و عمدی به لحاظ بی توجهی به فرزندان شایسته استان- از واگذاری پست ها و مدیریت ها و معاونت ها به نیروهای بله قربان گو که دانشگاه برای آن ها به مثابه مهمان سرا می باشد- از حضور کم رنگ تان در مجموعه تحت مدیریت خود و عدم جدیت و توانمندی در انجام امور مربوط به مجموعه دانشگاهی- از پیاده کردن آیین نامه های من درآوردی و سخت گیرانه و غیرمعقول نسبت به اعضای محترم هیات علمی و کارمندان- از شخصیت شما به عنوان فردی طالب تملق و چاپلوسی و وفادار به افراد ترسو و بله قربان گو و محافظه کار- از رکود و بیحالی و بی تحرکی در تمامی سطوح اموزش پژوهشی و اجرایی… از ضعف در کار های عمرانی و ساخت و ساز دانشگاه و….  ای کاش می شد یک رفراندوم در دانشگاه یاسوج برگزار کرد تا افکار عمومی متوجه عدم مقبولیت و در پی آن عدم مشروعیت شما نزد اساتید، دانشجویان و کارکنان می شدند که این خود نشان از ضعف فراگیر شما دارد.به یقین و به دور از تعصب دوره سه ساله ریاست شما را می توان دوره سیاه و تاریک جامعه دانشگاهی استان نامید و البته تنها حسن آن این است که زین پس فرزندان شایسته استان باید دست از خودزنی ها و تنگ نظری ها بردارند تا شاهد از بین رفتن این همه ظرفیت و پتانسیل با آمدن کسانی همچون شما که نیروی جوانی ندارند و گرفتار توهم و فراموش کاری ناشی از کهولت سن هستند، نباشیم.آقای دکتر عریان با توجه به نارضایتی بی حد و حصر اساتید، کارکنان و دانشجویان پیشنهاد می گردد قبل از اینکه خشم افکار عمومی نسبت به شما فراگیر شود، استعفا دهید که البته با وجود توهمات، کهولت سن و چسبیدن به صندلی ریاست، چنین کاری از شما بعید است. لذا وقت آن رسیده که استاندار محترم و مجمع نمایندگان استان خواسته ی افکار عمومی ویژه جامعه دانشگاهی را مد نظر قرار داده، فکری به حال این دانشگاه به حال خود رها شده کنند و با برکناری رئیس دانشگاه شاهد دوباره جان گرفتن ظرفیت ها و پتانسیل های فرزندان توانمند بومی خود باشیم که راست گفته اند: کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من  قابل ذکر است در نوشته های بعدی به چگونگی حمایت استاندار سابق از دکتر عریان و عدم توجه به اعضای توانمند هیئت علمی دانشگاه و به عبارت بهتر کهگیلویه و بویراحمد ستیزی جناب دکتر عریان و همچنین عدم پیشرفت دانشگاه در زمینه های متعدد در دوره ایشان می پردازیم. همچنین به مقایسه دوره ریاست وی با دوره های قبل تر از خود، خواهیم پرداخت و نشان خواهیم داد که گرچه در دوره های قبلی نقاط ضعف نیز وجود داشته ولی به مراتب بهتر از دوره دکتر عریان بوده است تاجائیکه به جرات می توان گفت دوره ریاست دکتر احمد عریان ضعیف ترین دوره تاریخ دانشگاه یاسوج بوده که وی با مستمسک قرار دادن یک رنکینگ و بهره بردن از شرایط کرونایی، نقاط ضعف خود را پنهان کرده است.  نیز از دلیل مهم و تأسف بار ادامه ریاست دکتر عریان بر دانشگاه یاسوج با وجود عدم شایستگی وی، پرده خواهیم برداشت تا سیه روی شود هر که در او غش باشد. جمعی از دانشگاهیان