یادداشت ارسالی -نقش آزادی میان سیاست و اخلاق..!!

فصلی نو- رحمتَ‌الله دانا

پیشتر گفتم که اخلاق مقدم و جوهره‌ی رفتاری و کرداری بر تمام حضور فرد و اجتماعی که در جامعه‌ای باز یا بسته صورت می‌گیرد ، می‌باشد .
اخلاق امتیاز پالایش و پاکسازی هر نظر و عملی را مورد بازخواست رفتاری و کرداری قرا می‌دهد ، هرگاه قطبی از نیروهای قوی یک مملکت دچار ضعف یا قوت مخرب شد باید به نوسان اخلاق مدیریتی و قانونی آن حوزه مراجعه کرد ، بعبارتی سیاست اگر با رعایت اخلاق مدیریت شود هیچ خسارتی از ناحیه آزادی بر خود تحمیل نمی‌کند که توسط قانون مورد تعقیب و گریز قرار گیرد .
رابطۀ آزادی میان سیاست و اخلاق به میزان احساس مسئولیت سیاسیون و شهروندان نسبت به جامعه خود تعریف و تمجید می‌شود ، اگر حقوق حقۀ دولت و ملت توسط قانون رعایت و تجلی پیدا کند باید دانست که این میانجیگر پنهانی آزادی است که امتیاز فرصت دهی را به تک تک مردمان چه دولتی و چه شهروندان آن سرزمین داده است ، آزادی شأن خود را در تاثیر اَعمال مدعیان آزادی‌های فردی و اجتماعی کسب می‌کند و با رعایت قانون و روحیات اخلاقی است که مستدام باقی می‌ماند .
ولی اگر اخلاق در سیاست مورد بی مهری قرار گیرد و چهرۀ عبوس سیاست سایه‌اش بر سر آزادی و قانون تاریکی افکند دیگر نه روحیات اخلاقیِ مردم متعال می‌ماند و نه آزادی ارزش پسندیده‌ای پیدا خواهد کرد.
بنابراین ، آزادی هم می‌تواند سیاست را از خطر بد اخلاقی محفوظ نگه دارد و هم می‌تواند مدل ناب اخلاق مداری را در جامعه مدنی تعریف و پرورشی کند که این تمرین ارتباط تنگاتنگ لازمه‌اش آزادی‌های فردی و استقلال اقتصادی باز برای تصمیم گیری قاطعانه در برابر هرگونه ستم سیاسی و تهدید و تحریم معیشتی برای شهروندان است . در حوزۀ سیاست سخت می‌تواند اخلاق را لحظه لحظه رعایت کرد بگونه‌ای که صدماتی باعث تهدید آزادی بیان و اندیشه ها و سلایق مختلف وارد نشود ، ولی اگر این اخلاق در ذات و روح جامعه تمرین و پرورش داده شود در گذر زمان این رشد اخلاقی مانند کودکی که رو به تدریج بلوغ پا می‌نهد ، رفته رفته اخلاق در سلول‌های بنیادین سیاست نفوذ می‌کند و طنین آزادی را در پرتو قانون نور افشانی می‌کند .

سلسله مراتب تعادل و تعالی جامعه مدنی ریشه در رعایت آزادی دارد ، این سلسله مراتب قانونی و منظم نیاز به تمرین و پرورش روحیه پذیرش و صبر و تحمل والا را دارد ، در جامعه مدنی اگر انتظارات مردم برآورده نشود بی اعتمادی نسبت به سلامت سیاسی دولت در میان مردم گسترش پیدا می‌کند و این خطری ساختاری است برای یک سیستم سیاسی که قصد مدیریت دراز مدت را دارد ، مردم انتظاراتی در حد و اندازه رضایت زندگی عادی را دارند ، و همان اندازه که دولت پاسدار و نگهبان امنیت زندگی مردم است باید به همان اندازه امنیت حقوق آزادی‌های فردی و اجتماعی شهروندان را باید مراقب کند ، چرا که این حساس امنیت هم برای دولت ارزش بقا دارد و هم برای مردم ارزش حیاتی دارد . ولی اگر این امنیت مدنی حاصل نشود مردم هم ناامنی‌های اعتباری و ارزشی دولت را به بی اعتمادی و ناتوانی مدیریت کلان می‌کشاند و ارزش ملی و بین المللی دولت سیاسی را در چشم انداز رقیبان سیاسی و اقتصادی و فرهنگی لکه‌دار و بدون پشتوانه مردمی گوشزد می‌کنند .

نتیجه گیری:
در قاعده بازی سیاست ، همیشه رعایت اخلاق توسط سیاستمداران بدل به کاریزمای قدرت فرد شده است ، که این قدرت‌یابی سیاسی با تجلی روح حرّیت طلبی یک سیاستمدار به اوج تقدس و مردمداری می‌رسد ، و باید دانست که اخلاق و سیاست بهتر می‌توانند با آزادی کنار بیایند تا اینکه قانون بخواهد آزادی را چتر سلامت سیاست کند . چرا که اخلاق یک موضوع فردی و خودسازی است و هر کسی می‌پسندد که دیگران اخلاق رفتاری و کرداری در برخورد با آنها را رعایت‌کند ، پس هر فردی در هر لباسی که باشد مشتاق اخلاقمداری است ، در صورتیکه این سیاست است که همه را خلع نظر و عمل می‌خواهد برای تسلیم در مقابل ارادۀ خود . و وقتی که می‌بیند راهی جز همکاری با دیگر حوزه ها ندارد اول از اخلاق توشه عمل می‌طلبد بعد با آزادی مدارا می‌کند و بعد گردن به تسلیم و تعظیم در برابر قانون می‌سپارد.

رحمتَ‌الله دانا – نویسنده و مولف

لینک کوتاه خبر:

https://faslejonoob.ir/?p=12800

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تصویر روز: