آیا واقعیت جزء این است که بهرامی با بازیگری تمام، کمر به شکستن آخرین بارقه اُمید اصلاح طلبی در شهرستان های بویراحمد و دنا بسته است تا با همراهی و حمایت کامل

فصلی نو- مسلم سعیدی


پیرامون دیدار به ظاهر غیرمنتظره مهدی روشنفکر و محمد بهرامی که در بویراحمد سفلی، لوداب حاصل شد تا جای که روشنفکر با دسته گل از پیش آماده شده به استقبال بهرامی رفته است؛ حائز نکات مهمیست که جامعه و خصوصا اصلاح طلبان شهرستان باید به شکل ویژه به آن توجه و سپس پاسخگوی پرسسش های ذیل باشند!
محمد بهرامی دائما خود را در دایره اصلاح طلبی معرفی می کند!
گاهی به جوهره قلمش افتخار می کند و روزی دیگر به کت شلوار راه راه آبیش تَن می دهد! دلیل ادعاهایش امضاء پای میثاق نامه اصلاح طلبیست و سندش، حکم ریاست ستاد محمد رضا عارف رئیس فراکسیون «نااُمید» مجلس می شود! هر چه که می کند و به در و دیوار می زند، اما اصلاحات، بهرامی را فرزند خلف خویش نمی داند و جامعه نیز با سیلی رای «نه» او را تا کنون به جبهه اصولگرایی می فرستند! اما چرا قبای اصلاح طلبی بر قامت بهرامی، گشاد و ناموزن است؟
فراز اول:
در شرایطی که در انتخابات مجلس شورای اسلامی سال ۹۴ تمام آرای کسب شده بهرامی در سبد رای بویراحمد سفلی به ۱۰۰۰ رای نرسیده است؛ چه اتفاقاتی در این روزها در پشت پرده رخ داده است که محمد بهرامی تمام نشست های خود در حوزه بویراحمد علیا را به یکباره لغو می کند و رهسپار بویراحمد سفلی می شود تا با استقبال آگاهانه و از پیش تعیین شده مهدی روشنفکری که از هم اکنون تیغ ضد اصلاح طلبیش را بر گردن مدیران و تفکر اصلاح طلبی تیز کرده؛ مواجهه شود؟
اگر این دیدار غیره منتظره بود:
الف: مهدی روشنفکر از کجا مطلع می شود که قرارست محمد بهرامی در فلان تاریخ به لوداب سفر کند؟
ب: مهدی رو شنفکر از کجا مطلع می شود چه ساعتی و در چه مکانی با محمد بهرامی دیدار خواهد کرد؟
ج: چه طور می توان به اتفاقی بودن این دیدار دل بست در حالی که مهدی روشنفکر با دسته گلی از پیش آماده شده منتظر محمد بهرامی بوده است؟
د:چرا محمد بهرامی به سبد ۳۰ هزار رای خود در بویراحمد علیا چشم پوشی می کند و به یکباره نگاهش را به سبد زیر ۱۰۰۰ رای بویراحمد سفلی می دوزد که کسی او را نمی شناسد؟
ر: راز دلدادگی و دلبری مهدی روشنفکر و بهرامی در چیست؟
خ: محمد بهرامی چگونه خود را اصلاح طلب معرفی می کند وقتی اینگونه با سران اصولگرایی هم پیاله و همراه و هماهنگ می شود؟
ز: آیا در اصولگرا بودن مهدی روشنفکر که در تهران با اعضاء جبهه پایداری از جمله آقایان باهنر، آقا تهرانی و مصباحی مقدم دیدار می کند و از آنان خط مشی می گیرد تردیدی وجود دارد؟
آیا پاسخ این سئوالات جزء این است که محمد بهرامی و مهدی روشنفکر در پشت پرده بسیار با هم هماهنگ بوده به طوری که نوع شاخه های گٌل، رنگ گٌل و ساعت دیدار خود را با هم هماهنگ می کنند؟
گویی آقای روشنفکر در روز چندین دسته گل با خود حمل می کند تا در دیدار های سرزده به رقبایش هدیه دهد!
آیا واقعیت جزء این است که بهرامی با بازیگری تمام، کمر به شکستن آخرین بارقه اُمید اصلاح طلبی در شهرستان های بویراحمد و دنا بسته است تا با همراهی و حمایت کامل مهدی روشنفکر اصولگرا آخرین میخ را بر تابوبت اصلاحات شهرستان بزند؟
آیا اصلاحات این «معامله تاریخی» را که بین مهدی روشنفکر اصولگرا و محمد بهرامی با پیشینه و ریشه اصولگرایی ولی ظاهری اصلاح طلبی در حال رخ دادن است را می بیند ولی به سکوت خود ادامه می دهد؟ آیا این خیانت به اصلاحات نیست؟
فراز دوم:
اینکه امروز محمد بهرامی تنها خود را داعیه دار اصلاحات بویراحمد و دنا می داند و رای به غیر اصلاح طلبی دیگران می دهد آیا گذشته خود را از یاد برده است که در هفتمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی به ستار هدایت خواه پدر جبهه اصولگرایی استان رای داده است؟ همان هدایت خواهی که اصلاح طلبان را از دایره قدرت و اجتماع اخراج کرد و خواستار محاکمه علنی آنان است؟
چگونه اصلاح طلبان بویراحمد و دنا به خواب رفته اند و محمد بهرامی را که فرزند مکتب هدایت خواه می باشد را امروز به عنوان جوهره اصلاحات معرفی می کنند تا پروژه نابودی اصلاحات در این شهرستان تکمیل و نهایی شود؟
آیا محمد بهرامی نفوذی اصولگرایان در بین اصلاح طلبان نیست تا برای همیشه دست به استحاله اصلاحات بزنند و آخرین چشم اُمید اصلاح طلبان را کور کنند؟
فراز سوم:
جامعه اصلاح طلبی بویراحمد و دنا به چشم خود دید که در انتخابات مجلس شورای اسلامی سال ۹۴، چگونه ستار هدایت خواه و مهدی روشنفکر به استقبال هم رفتند و با روبوسی و خوش و بش بر همفکری و هم ریشه بودن اصولگرایی خود مهر تائید زدند ولی امروز بر اساس اختلافات شکلی و برای چشیدن طعم شیرین قدرت از هم فاصله گرفته اند اما بر ریشه اصولگرا بودن خود همچنان وفادارند و اکنون نادر منتظریان به عنوان نماینده، سخنگو و لیدر اصلی ستارهدایت خواه، سید مسعود حسینی، خلیفه خلقی پور و … در عرصه انتخابات برای اصلاح طلبان خط و نشان می کشند که پیش از آنکه به تهران برسند مدیران اصلاح طلب باید استعفا دهند و صاحبان تفکر ناب اصولگرایی کت شلوارشان را اتو کنند که سالهای دوری از قدرت به پایان رسیده و زمان تسویه حساب با اصلاحات فرا رسیده است.
آیا اکنون وظیفه امروز اصلاح طلبان بویراحمد و دنا سکوت است؟
آیا اصلاح طلبان می خواهند در این «معامله تاریخی اصولگرایی ضد اصلاح طلبی» شریک شوند و با دست خود با رمز تبر «بهرامی اصلاح طلب» ریشه درخت تنومد اصلاحات را قطع کنند؟
فراز چهارم:
الف: حال اصلاح طلبان بویراحمد و دنا در یک بزنگاه تاریخی قرار گرفته اند که آیا بهرامی که شاگرد کلاس درس ستار هدایت خواه بوده است را همچنان به عنوان اصلاح طلب به جامعه معرفی کنند در حالی که در انتخابات گذشته مردم به اصلاح طلب بودنش رای «منفی و نه» دادند!
ب: اصلاح طلبان بر روابط پشت پرده بهرامی و روشنفکر که گویا با بده بستان های سیاسی همراه بوده است، آگاهانه چشم بپوشند و آنان نیز در این بده بستان های معامله گرایی سیاسی سهم خویش را دریافت کنند و بر نابودی تفکر اصلاح طلبی مهر تائید بزنند!
ج: اصلاح طلبان بر سند نفوذی بودن بهرامی اصولگرا در بین تفکر اصلاح طلبی مهر تائید بزنند تا علاوه بر انکه از استحاله اصلاحات جلوگیری کرده اند؛ بار دیگر کمر خمیده اصلاحات را استوار نگه دارند!
د: همراهی روشنفکر، منتظریان و بهرامی که همه آنان از یاران صدیق و وفادار ستار هدایت خواه، سید مسعود حسینی و خلیفه خلقی پور بوده اند بیانگر اتحاد اصولگرایان برای شکست و نابودی خیمه و عَلَم اصلاح طلبی در شهرستان بویراحمد و دناست؛ حال باید دید که اصلاح طلبان در این «معامله قرن» همراه اصولگریان می شوند یا این قمار قدرت را بر هم می زنند!

مسلم سعیدی