سامان کرم نیا: برای رسیدن به جامعه مدنی که دموکراسی به معنی واقعی کلمه در آن حاکم باشد باید به احزاب هویت داد/ احزاب در انتخابات ۷ اسفند با توجه به شرایط روز بهترین تصمیم را گرفتند.

فصلی نو–سامان کرم نیا

در پی سوال یکی از دوستان در خصوص آیا عملکرد احزاب در استان کهکیلویه و بویراحمد در ایام انتخابات ۷ اسفند درست بوده است؟ یا خیر؟ و نیز بحث ریاست مجلس شورای اسلامی، نکاتی به ذهن بنده می آید که در زیر می آید:

ببینید دوستان برای رسیدن به یک جامعه مدنی و جامعه ای که دموکراسی به معنی واقعی کلمه در ان حاکم باشد باید احزاب ان جامعه تابع اصول و مرام اولیه حزب و سپس در پی خلق اندیشه، راهکار برای هویتی دوچندانی و فراتر به حزب باشند…و برای مردم ان جامعه تفهیم شود احزاب محیطی است که در صورت هویت داشتن مبتنی بر خرد جمعی، تکرار میکنم مبتنی بر خرد جمعی، میتوانند با نظریه های ان خردهای جمعی اکثریت جامعه در انتخابات کاندید مورد نظر احزاب را مورد حمایت قرار بدهد…

اما براستی؟ آیا در استان کهکیلویه و بویراحمد، خصوصا بویراحمد و دنا و کهکیلویه بزرگ این نظریه برای سیاستمداران آن منطقه معنایی به معنی واقعی کلمه دارد یا ندارد.

پاسخ مشخص است!هرگز! زیرا برخی از چهره های سیاسی مطرح برای رد کردن نظریه اکثریت احزاب و شوراهای هماهنگی و … آسمان ریسمان و تحلیل میکنند که همه احزاب و شوراها اشتباه کردند و من! به تنهایی! درست میگویم و از احزاب خارج میشوند و بهایی به احزاب نمیدهند… و نتوانستند از فرصت هایی که در گذشته داشتند به توده مردم نفوذ کنند و طلسم تصمیمات شوم قوم گرایی و نیز تصمیماتی که با دادن هدیه، پول، کالا و … گرفته میشود حتی اگر یک نفر بر این اساس تصمیم بگیرد، را بشکنند و از آسیب های احتمالی در انتخاب های آینده جلوگیری بعمل بیاورند.

در تعجبم!احزابی که تابع اصول و اساسنامه است!احزابی که علاوه در استان ها با رهبران عالی خود در حزب با تهران؛ مرکز با بقیه ی استان ها در ارتباط است، نشست دارند و هم اندیشی میکنند.
و اما در این بین عده ای قلیل در استان و شهرستان اساس این احزاب را بهم میریزد و برای اینکه کاندید مورد نظر خود را به جامعه معرفی کنند دست به تخریب احزاب میزنند!

اگر با نگاهی منصفانه به پرسش نگاه کنیم باید بگویم احزاب در ایام غیر انتخابات بدلیل راکت بودن در استان اصلا موفق نبود است و بنده به عنوان کسی که خود را عضوی از جامعه اصلاح طلبان میدانم در اندیشه رفع این معضل هستم!

اما معتقد هستم احزاب در ایام انتخابات ۷ اسفند خصوصا در بویراحمد و دنا موفق بوده است…. زیرا احزاب دارای اصول و سلسله مراتبی هستند که نمیتوانند مبتنی بر تصمیمات قوم گرایی و منافعی که منافع اکثریت در نظر گرفته نشود، تصمیمی را بگیرند و ان را به زور به مردم تزریق کنند.

مصداقا یک حزب نمیتواند مطلقا برای رسیدن به منافع گروه حزب خود در انتخابات تصمیمی بگیرد اگرم بگیرد اشتباه کرده است و اصولا و قانونا اگر چنین تصمیمی گرفته شود باید توسط رهبران عالی آن حزب اصلاح شود که دیدیم فرزند ایت الله هاشمی رفسنجانی، سرکار خانم فاطمه هاشمی رفسنجانی در ایام انتخابات اشاراتی به شیطنت های برخی احزاب داشتند.

حزب علاوه بر منافع حزب خود باید منافع اکثریت مردم و حتی کلیه احزاب هم فکر خود را مورد بررسی قرار دهد و به همین خاطر بود توسط رهبران عالی حزب شوراهایی تحت عنوان شورای هماهنگی در استان ها تشکیل شد که نمایندگان کلیه احزاب هم عضوی از این شورا هستند و تصمیمی که مبتنی بر خرد جمعی باشد را خروجی میز خود قرار دهند و به تعبیر رهبران اصلاحات در استان هر کسی که دل در گروه اصلاح طلبی دارد باید تابع خروجی این میز و حمایت خود را مردانه و صادقانه به شکوه در بیاورند….

اما سوال اینجاست چرا با این روند حزبی که طبق قاعده و قانون بود شکست خوردیم؟؟؟

پاسخ از نگاه کلی دو چیز است!

۱- عده ای که در میدان اصلاحات حرکت میکردند با تحلیل های خود، اساس اندیشه احزاب را رد کردند و تابع تصمیمات انفرادی شدند و معادلات را بهم ریختند…

۲- تصمیات شوم قوم گرایی بود که همانند موریانه ای که اساس و ریشه یک نهال را فروپاشی میکند ما را به سمت نابودی سوق داد..

اینکه امروز شکست در ۷ اسفند را به دلیل تصمیم اشتباه احزاب بدانیم بی انصافی مطلق است و نباید اجازه داد تاریخ را کسانی که احزاب را غیر منصفانه مورد حمله قرار میدهند، قلم بزنند چرا که به تعبیر بزرگان مردم اهل مطالعه هستند و میفهمند کدام راه درست است و کدام راه اشتباه!

و در بحث ریاست مجلس احزاب با تئوری هایی که دارند نظر خود را اعلام میکنند اینطور نیست اگر یک حزب گفت مصداقا در شرایط زمانی و روز کشور بهتر است عارف یا لاریجانی ریاست مجلس را بر عهده بگیرد، این یک فصل الخطاب برای کلیه احزاب است زیرا احاد احزاب اصلاح طلب نظر خود را اعلام و نظر اکثریت ملاک خواهد شد که تا به امروز عارف گزینه ی نهایی و نظر اکثر احزاب است و بس.

و به این نکته هم دقت کنیم حتی نظر اکثر احزاب هم به معنای واقعی کلمه یک فصل الخطاب نیست زیرا رییس مجلس توسط نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی انتخاب می شود و احزاب فقط در بعد مشورت و هم اندیشی نظریات و تحلیل های خود را در خصوص ریاست مجلس اعلام می کنند و در نهایت وکلای مردم نظر نهایی خود را اعلام خواهند داشت.

من خواهش میکنم به عنوان یکی از کوچکترین عضوی از جامعه اصلاح طلبان برای رسیدن به اهداف عالیه و پیروزی اندیشه برتر زین پس هر کس دل در گروه اصلاح طلبی دارد به نظر خرد جمعی حتی اگر مخالف ان نظر باشد احترام گذاشته زیرا سید محمد خاتمی گفتند اصلاحات هزینه دارد و همان طور که امروز دارد هزینه اش را پرداخت میکند ماهم صبور باشیم و احترام نظریه احزاب و رهبران عالی حزب و بزرگان نظام را نگه داریم و آن را برای خود یک اصل مهم بدانیم.

با سپاس فراوان/ سامان کرم نیا