شانتاژ رسانه ای بر گرده ی اعتمادسازی در انتخابات بویراحمد ؛

انتخابات چگونگی ارتباط متقابل دولت و جامعه را به نمایش می گذارد.به نظر بسیاری ازصاحب‌نظران، بی اعتمادیِ مضاعف نسبت به حاکمیت، از شاخصه های این برهه از تاریخ ماست و هر تصمیمی از سوی دولت به سد بی اعتمادیِ ملت ب

فصلی نو- علی غزنوی

انتخابات است و دنیای رسانه ها؛ دنیایی که کلانتران هرچهار سال یکبار یادشان می آید که هست؛به جلسه ای راهشان می دهند وبرایشان خط و نشان ها میکشند.
جای تخصص و انسجام در برنامه ریزی که خالی باشد همین میشود؛ چهارسالی یکبار برای همه چیز خیز میکنیم و بعدش افت؛رسانه هم جزئی از همین سیستم اجتماعیست که هم آسیب ها می بیند و هم می رساند.تعدد رسانه های محلی یکی از نشانه های عدم انسجام درونی وکار غیرحرفه ای برخی رسانه هاست. در چنین فضایی برخی رسانه ها مشخصا هویت دارتر و نزدیک تر به اخلاق حرفه ای شان رفتار می کنند. اما اکثر این رسانه ها در چارچوبی غیرحرفه ای گام برمی دارند تا بلکه مخاطبی دست و پا کنند.
در اینجا ما ابتدا به تحلیلی نظری از تاثیر رسانه ها و وضعیت کلی کشور واستان می پردازیم، سپس با ذکر مثال چگونگی ماهیگیری رسانه ای از وضعیت گل آلود وطن را روشن تر میکنیم؛

انتخابات چگونگی ارتباط متقابل دولت و جامعه را به نمایش می گذارد.به نظر بسیاری ازصاحب‌نظران، بی اعتمادیِ مضاعف نسبت به حاکمیت، از شاخصه های این برهه از تاریخ ماست و هر تصمیمی از سوی دولت به سد بی اعتمادیِ ملت برمی‌خورد.عدم شرکت در انتخابات کنش سیاسی برخی از لایه های اجتماعی در اسفند خواهد بود که متاثر از همین فضاست.
اثرگذاری رسانه ها بر چنین فضایی، آن هم در جامعه ای که احزاب تعریف مشخصی ندارند و نهاد سازی مدنی به خوبی تکوین نیافته است بسیار بالاست.اثر رسانه ها می تواند مستقیم و غیر مستقیم باشد.
یک نگرش قدیمی رسانه ها را آنقدر قدرتمند می دانست که آنان را دارای آثار تزریقی به جامعه معرفی می کرد.
نگرشی دیگر معتقد است رسانه ها صرفا اطلاعات مختلف را منتشر می کنند و با ارسال اطلاعات باور های موجود در جامعه را تقویت می‌کنند؛ یکی از باور های موجودِ جامعه ی ما، عدم برگزاری انتخابات سالم بوسیله ی نظام اداری ناکارآمد است.در نظریه ی اخیر، بین مقوله ی انتقال اطلاعات از طریق رسانه ها و ارتباطات میان فردیِ پس از آن تمایز قائلند.به عبارت دیگر، بازگویی های بعد از انتشار خبر رسانه ای در بین مردم، بر فضای سیاسی و اجتماعی تاثیری منفی یا مثبت میگذارد.
پس از دوران نظریه تزریقی و سپس نظریه ی انتشاراطلاعات، عصر تجزیه ی مقوله ی تاثیر رسانه ها به زیر مقوله های مختلف فرا رسید: این نظریات مقولاتی چون، بازنمایی، فنون اقناع، برجسته سازی وغیره را مطرح کردند.
مفهوم “بازنمایی” از جمله مقوله هاییست که در فضای انتخاباتی بیشتر استفاده می شود.در بازنمایی، گوشه ای از واقعیت را به شکلی خاص نمایش می دهند تا در مخاطب نگرش و احساسات مورد نظر خویش را ایجاد کنند(مثال ما انتشار عکسی از حاشیه ی یک جلسه بین دهیاران بخش مرکزی بویراحمد با نماینده ی مجلس شان بود؛جالب اینکه رسانه ی مذکور بدون تحلیل، با سواری گرفتن از جو عمومی، عکس تعدادی ازطرفداران نماینده در حاشیه ی جلسه را به کل دهیاران، بخشدار و حتی فرماندار تعمیم داد و حتی مدعی تطمیع مالی و برنامه ریزی منسجم با وجود همه ی سازمان های نظارتی شد) .
نکته ی مهمی که ضمن این بحث نباید از آن غافل باشیم این است که؛ ما در جامعه ای هستیم که فاقد احزاب تعریف شدست ونوعی سردرگمی بر کنش سیاسیِ احتمالی حاکم است، بنابراین مردم بیشتر و بیشتر تحت تاثیر تبلیغات رسانه ای هستند.
رسانه های شناسنامه دارضمن توجه به این شرایط کلی به خوبی شرایط فرهنگی و لحظه ایِ خاصِ استان را درنظر می گیرند. اما برخی رسانه های کم مخاطب با سوءاستفاده از جو اجتماعی حاضر و فنون رسانه ای، سعی در جذب مخاطب دارند.
خبر دیدار دهیاران بخش مرکزی بویراحمد با نماینده ی مجلس قبل از تایید صلاحیت ها، نمونه ای از شانتاژهای رسانه ای بود که با هوچی‌گری، به اعتمادِ کنشگرانِ سیاسیِ آینده، نسبت به عوامل اجرایی انتخابات آینده آسیب رسانده است .
ابتدا به ساکن با روشن شدن مشکلات نظام اداری پرده های زبان بر واقعیات را کنار بزنیم تا با عقلانیت و نگاه انتقادی به مقابله با هیجانات رسانه ای برخیزیم و اندک قدم های کارشناسانه در این حجم از ناکارآمدی را گم نکنیم ؛

وضعیت نظام اداری ؛
رتبه اثربخشی نظام اداری ۱۳۳ در میان ۲۱۰ کشور، شاخص کیفیت مقررات رتبه ۱۹۴ از ۲۱۰ کشور و شاخص پاسخ‌گویی ۱۹۲ از ۲۱۲ کشور است. بقیه شاخص‌ها هم همین وضعیت را دارند؛حجم نیروی انسانی در دستگاه اداری، بیش از دوبرابر متوسط کشور های پیشرفته است(نرخ اشتغال دولتی بالای ۱۸ درصد از کل اشتغال است) . ترکیب نیروی انسانی متخصص و غیر متخصص، مخل نظمِ سیستم های اداریست و این حاصلی جز قرطاس بازی و ناکارآمدی برای مردم ندارد. مهم تر اینکه نیروی انسانی موجود در دستگاه بروکراسی ما علاوه بر ناکارآمدی به شدت سیاسیت (به عبارتی دیگر جای خودمختاری و بی طرفی در تصمیمات خالیست ) .
باید بدانیم دستگاه دولتی به شرطی می تواند حدودی از ظرفیت را برای کنشگران جامعه فراهم کند که بتواند تعهداتی قابل اعتماد عرضه کند؛ تعهداتی که تحت تاثیر نوسانات حاصل از فضای سیاسی نباشند. ظرفیت خط مشی ها، ظرفیت دولت ها و ظرفیت اجرا در دیوانسالاری موجود، با توجه به آمارها و واقعیات عینیِ جامعه به شدت پایین است .
فرایند دموکراسی بر گرده ی همین بروکراسی بیمار سوار است. این بروکراسی فاسد طی یک فرایندطولانی به ما رسیده است و اگر با همین روند ادامه یابد هرگز ما را به نهاد های دموکراتیک برای رفع نیازهایمان نمی رساند(خواه نیازمان مجلس نمایندگان ملت باشدو خواه شورای یک روستا)
بنظر می رسد بنابر این آمار و تجربه ی زیسته ی خودمان، باید بی اعتمادی را در همه ی امور از جمله انتخابات مبنا بگیریم. استان کهگیلویه و بویراحمد برای طیِ مسیر دموکراسی، علاوه بر تاثیر گرفتن از آثار ناکارآمدی نظام اداری،با قوم گرایی، فرهنگ ایلی، فروپاشی همبستگی اجتماعی، گذار دیر هنگام از سنت به مدرنیته و… روبروست.
ضمن همه ی واقعیت های موجود، اگر چشم بسته بی اعتمادی را به همه ی افراد حاضر در سیستم اداری تعمیم دهیم راه را بر عقلانیت و تفکر انتقادی بسته ایم و از همه مهم تر گام های اعتماد ساز از سوی برخی بروکرات های ظرفیت ساز برای آینده ی نظام اداری را ندیده ایم.
در پیگیری علل مثال نامبرده، ابتدا تعدد رسانه ها در استان راهدفِ انتقاد بگیریم؛ زیرا برخی از این نو رسانه ها در پی جذب مخاطب دست به هر کاری میزنند.تاثیر این رسانه ها غیرمستقیم و بواسطه ی بازگویی اطلاعات غلط شان در گفتگوهاست.که همین بر سردرگمی و تشنج های اجتماعی می افزاید.
اکنون ضمن آگاهی از آب گل آلود جامعه به عنوان زمینه ی بحث رسانه ها بهتر می توان پرده ی زبانی که کشیده اند را از واقعیت دیدار دهیاران گشود ؛
دهیاران به عنوان رابط های روستا ودولت، حق تشکیل جلسه با نماینده ی خود فارغ از نوسانات سیاسی را دارند(ضمنا به همان اندازه هم حق دارند در حاشیه ی جلسه به عنوان شخصی حقیقی اعلام طرفداری از آقای نماینده به عنوان کاندیدای دور بعدشان را ابراز دارند).پس بدون توان تجزیه ی امور، ره به خطا خواهیم برد. بی اعتمادی برپایه ی برخی حرف و حدیث های انتخابات گذشته، نباید اولا بر مردم اثر گذارد وثانیا به عوامل اجرایی حال حاضر تعمیم یابد و همگان را به گونه ای غیر واقعی از تعهدات فرمانداری ناامید کند.
_ مراجعه ی برخی از دهیاران به نمایندگی از همکاران خود برای دریافت سالن اجلاس فرمانداری و عدم موافقت فرماندار،ضمن شفافیت عمل دهیاران و بی طرفی فرماندار را می تواند برساند.
فرماندار تصمیمی متعهدانه و تخصصی نسبت به شرایط اجتماعی و سیاسی شهرستان بویراحمد در این موضوع خاص گرفته است. عدم موافقت با واگذاری سالن و تذکر ضمنی به دهیاران، با وجود اینکه در شرایط عادی با دهیاران همکاری را داشت، گامی اعتماد ساز در راستای تعهدات اسفند ماه بوده است.
رسانه اگر متعهدو سازنده بود، بدون بازنمایی واقعیت و سواری گرفتن از باورهای اجتماعی موجود، همین گام را به عنوان نمونه ای هرچند کوچک برای اعتماد به تعهدات فرمانداری به زبان می آورد. در جلسه ای که ۸۰درصد از دهیارانِ بخش حضور داشتند یک عکس با کمتر از بیست نفر از طرفداران نماینده درحاشیه ی جلسه، نمی توانست این حجم از پیشگویی رسانه ای را تحمل کند؛ مگر اینکه پای هوچی‌گری در میان باشد.
نتیجه اینکه؛
با توجه به ناکارآمدی نظام اداری در سطوح خرد وکلان، و اثر گذاری توأمان رسانه ها بر سردرگمی های اجرایی و باورهای عمومی، کلانتران باید ضمن نظارت بر نهادهای اجرایی انتخابات، با رسانه های غیر متعهد برخورد کنند. مهم تر اینکه مدیران متعهد وگام های اعتماد سازشان را قدر بدانند تا ظرفیت سازی در رسیدن به نهادهای واقعا دموکراتیک با تجمیع وتشویق همین موفقیت های کوچک حاصل آید.

علی غزنوی

لینک کوتاه خبر:

https://faslejonoob.ir/?p=11197

ارسال دیدگاه


نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد

تصویر روز: