بعد از عدم قرارگیری شما در لیست اولیه اصولگرایان در تهران و حضور زارعی در کالوس با آن تعریف و تمجید ظاهری از شما و اطلاع از دعوتهای طایفه محترم و بااصالت گودرزی از جناب روشنفکر، شما توسط سه نفر از اطرافیان از جمله م.ح برای سوءاستفاده ا
فصلی نو- محسن رفیعی
قسمت اول
جناب آقای هدایتخواه، تا به امروز با وجود برخی اشتباهات فاحش شما و تفاسیر و تحلیلهای نادرست از تاریخ اسلام و ایران در بسیاری از جلسات، برای چرخش افکار عمومی عامدانه یا در اثر نااگاهی، تنها به حرمت همین طایفه محترم گودرزی که آنها را جمع کرده بودید تا در نقد طایفهگرایی سخن بگویید و با گفتاری غیرواقعی، سوءاستفاده از دین و احساسات پاک مردمی شریف و نجیب، منتظریان را صالح ترین شخص موجود معرفی نمایید و همچنین به جهت احترام مرحوم پدر بزرگوارتان، که اگرچه مدرک تحصیلی نداشتند اما مملو از درک، برادری و مردمداری بودند، همیشه به طرق مختلف اشتباهات شما را گوشزد میکردیم تا شاید گذشت زمان تعادلی میان درک دینی و سیاسی شما و مدرک تحصیلی و توجه شما به فرهنگ مردم ایجاد کند؛ اما تمامی این موارد بیاثر بود و امروز احساس تکلیف کردیم، اما برخلاف آن تکلیفی که شما خود را حجت خدا بر بندگان برای انتخاب، در مسجد امام علی(ع) نامیدید، مطالبی را جهت روشنگری مردم در باب انتخابات و عملکرد گذشته شما در مجلس به شرح زیر ارائه خواهم داد:
بنده نیز همانند آن برادر عزیز و جوان گودرزی، تا به امروز سندی مبنی بر عدم پاکدستی شما در موضوع اقتصادی ندیده ام، اما هیچگاه شما را لایق جایگاهی اساطیری که برخی انسانهای ناآگاه و احساسی به شما دادهاند نمیدانم. فقط آمار، اطلاعات، احادیث، آیات و اسامی تاریخی و دینی را با خود حمل میکنید و تاسفبار اینکه با تندرویهای خود، به راحتی برای خارج کردن هر شخص و گروه از میدان رقابت، با تفاسیر و تشبیه سازی های ناصحیح، به آنان هرگونه اَنگی میزنید و از طرف دیگر به راحتی، اشتباهات بزرگ خویش، دیگر اشخاص و گروههای نزدیک به خود را با ابزار دین و تشابهات تاریخی، توجیه میکنید.
در چند مطلب به صورت جداگانه با مردم شریف بویراحمد و دنا و طایفه سرافراز و بااصالت گودرزی سخن خواهیم گفت.
مطالب که قرار است در چند قسمت منتشر شوند، به شرح زیر می باشند:
۱_ قومیتگرایی و کاندید مورد حمایت پیمانکاران، که دائماً زبان را بر علیه این دو میچرخانید!
۲_ریشهیابی پشت پرده اجتماع طایفه محترم گودرزی!
۳_وحدت در نگاه هدایتخواه و وحدت در کلام هدایت خواه!
۴_سازکار اصولگرایان و هدف از معرفی منتظریان توسط م .ح!
۵_بررسی تقویسنج، انقلابیسنج و ولایتسنجهایی که چهل سال است بر روی مردم بویراحمد، توسط امثال س.ه و م .ح، نصب شدهاند.
۶_ چرا اتاق فکر برادر منتظریان به ایشان چهار پیشنهاد برای طرح در میان مردم دادهاند؟ شفافیت اموال، مناظره، عدم استفاده از قرآن در خانههای مردم و در آخر اعتراض به پدیده آقازادگی!
۷_نبش قبر چند مورد از مصوبات عجیب، بسیار قابل تامل و گفته نشده مجلس در دوران آقای هدایتخواه و سپردن قضاوت به مردم.
قبل از شروع، مردم شریف و نجیب بویراحمد و دنا را به قضاوت منصفانه بعد از انتشار تمامی مطالب دعوت مینمایم و از طایفه شریف و بزرگوار گودرزی خواهانیم به حرمت شهدای والا مقام و اصالت دیرینه خویش عادلانه و بدون حُب و بغض قضاوت کنند.و انتظار داریم رقابت ها و صحبت های انتخاباتی را به معنای کوچکترین تقابلی ندانند و به عده ای اجازه کوچکترین سواستفاده از این مطالب را ندهند.
قسمت اول:
جناب هدایتخواه، بارها در مسجد امام علی(ع)، در جلسات مختلف و همچنین جلسه با طایفه محترم گودرزی در یاسوج، از نامزدهای پیمانکاری و طایفهگری به شدت انتقاد کردید(موضوع پیمانکاری در جلسات گذشته)، منتظریم به سوالات زیر پاسخ دهید؟
۱-طایفه گرایی یعنی چه؟
شما که اندیشه آسمانی و ضد طایفهگرایی و به ظاهر جریانی دارید، چه لزومی داشت برای صحبتهای غیرواقعی خویش، طایفه خویش را دعوت نمایید؟
و چرا برای اجتماع طایفه محترم گودرزی، صرفا از طیف فکری خویش دعوت نکردید؟
چرا جنابعالی از همه سلایق برای بازی با احساسات آنها بر علیه روشنفکر و به کام مسعود حسینی دعوت به عمل آوردید.
۲_جناب هدایتخواه، در هنگام شروع رابطه آقای مهندس کیوان آشنا، عضو محترم شورای شهر یاسوج و شما، که دائماً شاهد رابطهها و حمایتهای دو طرفه مانند رابطههای رفت و برگشتی در علم شیمی، میباشیم از کدام خط فکری بودهاند؟
۳_جناب هدایتخواه، در جریان هستید چندین واسطه برای همراهی و جذب بسیاری از چهرههای نام آشنا و شاخص چپگرای طایفه محترم گودرزی که نام بردن از این عزیزان به صلاح نیست، فرستاده شد تا شما را در دور گذشته همراهی کنند؟ این حرکت شما فکری و جریانی بوده یا طایفهگرایی؟
۴_جناب هدایتخواه، شما در موضوع بورسیهها بعد از روزها تفکر، آنها را به بهانه سهم حوزه انتخابیه خود در تهران توجیه کردید و گفتید که در گذشته نورچشمیها در تهران بورسیه میشدند و عدالتی نبود و حق منطقه ما خورده میشد اما چند سواال:
چرا در مقابل این بیعدالتی، جبهه نگرفتید؟
آیا بورسیههای شما در یک جغرافیای کوچک به نام بویراحمد خود گزینش از میان نور چشمیهای شما نبودند؟
و آیا این توجیه لر بودن آنها نشانه بارز تقسیم قومیتی و قومیتگرایی، بدون توجه به شایستهسالاری و عدالت نمیباشد؟
۵_جناب هدایتخواه، آیا تصویر سایتهای خبری که برای روز ثبت نام در تهران از شما منتشر شد را دیدهاید؟
خلاء نبود نخبگان علمی و سیاسی در کنار شما در تهران ناشی از چه بود؟
و مهمترین موضوع آن افرادی که آنچنان شاد شنگول با ژست ادلف هیتلری کنار شما ایستاده بودند مگر ترکیبی از پیمانکاران، کارخانهداران و قومیت(طایفه) شما نبودند؟
و آیا جایگاه فعلی این افراد از نظر قدرت اقتصادی و سیاسی، به دوران نمایندگی و روابط طایفه ای با شما ارتباطی دارند؟
۶_۱۶ سال همراهی طایفه محترم و بااصالت گودرزی که به آن اشاره کردهاید رای طایفه بود یا رای جریانی؟
و امروز هدف شما از این دعوت قدرشناسی بوده یا خط دهی با مظلومنمایی و بازی با احساسات مردم؟
۷_آیا در واگذاری پیمانها(پروژهها) در زمان شما، پیمانکاران حامی شما در اولویت بودند؟
و چرا به عنوان کسی که انقلاب و ولایت را سند به نام خود میدانید هیچگاه میزان هزینههایِ هنگفت شما در انتخابات و محل تامین آن هزینهها را شفافسازی نکردید؟
ایا میدانید کل هزینه ستاد دکتر روشنفکر در دور گذشته به اندازه قیمت لباسهایی که بر تن میکنید نبود؟
۸_جناب هدایتخواه، اگر شما نامزد لیست جناب قالیباف بودید آیا باز اینقدر برآشفته میشدید؟ و خود را الت دست دو سه نفر از انحصار طلبان اصول گرایی قرار می دادید؟و اگر شما خروجی لیست جبهه پایداری باشید آیا انتظار دارید طایفه و فرزندان بویراحمد و قومیت شما در تهران از شما حمایت کنند؟
اما موضوع دوم:
چرا شما اقدام به اجتماع طایفه محترم گودرزی کردید؟
بعد از عدم قرارگیری شما در لیست اولیه اصولگرایان در تهران و حضور زارعی در کالوس با آن تعریف و تمجید ظاهری از شما و اطلاع از دعوتهای طایفه محترم و بااصالت گودرزی از جناب روشنفکر، شما توسط سه نفر از اطرافیان از جمله م.ح برای سوءاستفاده از احساسات پاک طایفه محترم گودرزی، چنین اجتماعی را شکل دادید تا روشنفکر را هدف قرار داده و به کام شاهنشاه بخش انحصار طلب و تندرو جریان اصول گرایی، جناب م.ح اینگونه سخن برانید. اما بدانید هدف جناب مسعود حسینی فقط و فقط جذب یک رای ۲۰هزارتایی، بدون توجه به تفکرات و سلایق رای دهندگان است تا بتواند بر علیه روشنفکر، این بخش جریان اصول گرا را سند به نام خویش کند، و همین موضوع باعث گردیده، با مدیریت ایشان، چندین نفر از چهرهای اصول گرایی در به در و خانه به خانه یا با تماس های متعدد با التماس، مظلوم نمایی،سپر کردن شهدا، دین و انقلاب، قیامت و ده ها نوع حربه دیگر، به دنبال جذب مردم می باشند. اما بعد از هر تماس و صحبت شماها و ابزار قرار دادن دین و ترساندن از قیامت توسط افراد با بصیرت مورد تمسخر واقع می شوند. و از روی ترس با بزرگ نمایی، یک جلسه ده نفره را به کل یک طایفه نسبت میدهند. اما نمیدانند در برابر قدرت مردم، تمام شاهنشاهای متکبر و انحصار طلب تاریخ رسیدن از عرش به فرش را یک شبه تجربه کرده اند.
ادامه دارد….