محمد ایزدی – انتخابات باری دیگر؛ براساس اصل همه ساله گفتمانی فراگیر شد و اکنون معیار سنجش افراد انتخاب آنان است. این انتخابات در حوزه بویراحمد و دنا همانند ادوار گذشته حساس و اما غیر قابل پیش بینی می باشد چرا که بازیگران اصلی انتخابات، آمال خودشان را در آسمان الوده تهران ببینند. بر اساس […]

محمد ایزدی – انتخابات باری دیگر؛ براساس اصل همه ساله گفتمانی فراگیر شد و اکنون معیار سنجش افراد انتخاب آنان است.
این انتخابات در حوزه بویراحمد و دنا همانند ادوار گذشته حساس و اما غیر قابل پیش بینی می باشد چرا که بازیگران اصلی انتخابات، آمال خودشان را در آسمان الوده تهران ببینند.
بر اساس اصل دوگانه گی ها، هر قشلاقی یک یلاقی دارد اگر تهران روزی محل پرتاب فرزندان اصلاح طلب بویراحمد بزرگ بوده اکنون قرار است وکیلی را در تهران به ستار مشهور پایداری ها بدهد اما با هزار اما و اگرهایی مانند قالیبافی و مصباحی!!! البته جریانات اصولگرا همیشه اصول شان را براساس تکلیف تغییر میدهند و
اگر روزی ستار را بعداز چهارسال دوباره در مراسمات فاتحه خوانی های بویراحمد و دنا ببینند؛ دیگر کسی تعجب نمیکند چرا که در گذشته ای نچندان دور استخاره هم نتوانست جلوی آمدنش را بگیرد حال چه برسد به چند بیانیه!!!!!


و باید دید که این چهره کاریزمای اصولگرایان با کلاه معروفش در تهران به ادای تکلیف خویش میپردازد و یا بدون کلاه به سبک جام‌جهانی به فاتحه خواهی های زادگاهش می رود! اما به جرات میتوان گفت که این ستاره پایدار؛ دیگر در آسمان بویراحمد و دنا تکرار نخواهد شد و او در میان اصولگرایان برای همیشه یک اسطوره خواهد ماند حال چه آی با کلاه باشد و چه آی بی کلاه!!!!
در آسمان پاک بویراحمد و دنا، جریانات دیگری وجود دارد. مهمترین جریان پیشروی اصولگرایان؛ جریان اصلاحات است.
‌در اردوگاه اصلاحات طیف های مختلفی وجود دارد که براساس اصل بودن یا نبودن؛ باید تا احراز صلاحیت آنها صبرکرد.
‌هر چه تاکتیک های اصول گریان پیچیده گی خاصی دارد، بازی اصلاحاتی ها قبل از آنکه به تاکتیک برسد باید بتواند از درب خروجی شورای نگهبان بیرون برود و همین اصل باعث میشود که تصمیمات اصلاحات کمی به تاخیر بیفتد.
‌اما این روزها گویا اصلاحات قرار است از خیابان باقرخان که فاصله کمی با خیابان ستارخان دارد و در دور گذشته، ستاد اعتدالیون در همین خیابان برپا بوده است بگذرد!!!
‌با ترکیب کنونی میتوان به جرات گفت که امسال نه ستارخان حریف ساکنان ساختمان بیست و چهار است و نه باقر خان یار و مدد آنها!
‌اما اصلاحات چند کاندیدای مختلف با سن مختلف، پوشش مختلف, یاران مختلف و هزاران اختلاف دیگر دارند که تنها در اصلاحطلبی و دغدغه تایید صلاحیت با یکدیگر شباهت دارند! اما در میان این سه تفنگدار اصلاحات، تنها شاپور رمضانی و ایزدپناه هستند که مورد حمایت عمده اصلاحاتی ها علل خصوص سید باقر و خداداد غریب پور قرار دارند.
با توجه به ریاست دکتر شاپور رمضانی در دانشگاه یاسوج به جرات میتوان گفت که او سرشناس ترین کاندیدای جریان اصلاحات است که در دوران ریاستش در دانشگاه یاسوج، مدام مورد آماج حملات سنگین اصولگرایان می بود، زیرا این جوان نترس، مقابله بورسیه های غیر مجاز سابق( مجاز شده فعلی) ایستاد و در دوران خدمتش بدنبال حذف آن فضای کثیف سیاست زده مانده از قبل بود تا با گشودن پنجره های دانشگاه، اندیشه هوایی بخورد.
شاپور جوان در میان دانشجویان؛ اعضای هیئت علمی، کارکنان دانشگاه و در یک کلام جامعه علمی از محبوبیت بالایی برخوردار است و حضور ایشان در این کارزار انتخاباتی چند رکورد را جابجا کرد. این دکتر اصطلاح طلب در وحله اول جوان ترین کاندیدای حوزه بویراحمد و دنا هست. در وحله دوم ایشان دارای پیشینه ای سالم از بعد اخلاقی، اقتصادی، سیاسی و… می باشد. در وحله سوم ایشان بعنوان یک چهره علمی، در دوران مدیریتش در دانشگاه یاسوج، در حوزه عمران و آبادانی دانشگاه یاسوج دارای سوابقی بسیار درخشان است و میتواند بعنوان یک چهره کاریزما بعنوان سید باقر دیگری رخ بنماید.
جالب است که وقتی دکتر رمضانی بجای دکتر ارژنگ به مسند ریاست دانشگاه تکیه زد، رسانه های بسیاری نوشتند که دانشگاه یاسوج را خدا آزاد کرد…
شاپور رمضانی اگرچه بعنوان قویترین کاندیدای جریان اصلاحات مطرح است و برای کاندیدای هر حزبی و یا دسته ای، دردسر ساز است، اما نسبت به ایزدپناه راه بسیار دشوار تری برای عبور از پل صراطی با نام شورای نگهبان دارد، اما اگر از این گذر عبور کند میتواند بعنوان خروجی اصلاحات، از دانشگاه به بهارستان برود.
اردوان ایزدپناه چهره دوست داشتنی و دیگر خروجی جریان اصلاحات است که قرار است علم اصلاحات را برپا کند، اردوان همچون شاپور از حمایت سید باقر برخوردار است. او که چهره ای بسیار خوش اخلاق دارد و در جریان اصلاحات کمترین حاشیه را داشته است. اما در میان اصلاح‌طلبان کمتر شناخته تر است و این کار سید اصلاحات را سنگین تر میکند.
اگر بخواهیم بر اساس نام ایرانی این دو چهره اصلاحات به دو هزار سال قبل بازگردیم, خواهیم دید که اردوان از پادشاهان اشکانی بود و شاپور از پادشاهان ساسانی، اما آخرین پادشاه اشکانی با نام اردوان پنجم از ساسانیان شکست خورد و تاریخ ایران را به گونه ای دیگر نوشت.
حال باید دید که آیا سید باقر در دشت روم دست اشکانیان را بالا می برد یا ساسانیان را راهی پایتخت ایران زمین مینماید. البته باز باید تا احراز صلاحیت ها کمی صبر کرد.
مدینه فاضله اصولگرایان
اگر تکلیف یا درخواست های عمومی فرضی و در واقع حذف نام استاد از لیست اصولگرایان تهران، باعث بازگشت استاد به منطقه نشود، بر خلاف ادوار گذشته در این دوره اصولگرایان از برنامه مشخصی برخوردار نیستند. ( صدالبته شاید این تحرکات، خود یک تاکتیک انتخاباتی دیگر است).
برخلاف دور گذشته واژه ای با نام حکمیت در انتخاب کاندیدای نهایی اصولگرایان وجود ندارد و با یک بی نظمی خاصی هر کدام از چهره ها، دستی را بالا میبرد و تا یاران بیعتی نمایند اما همانگونه که در گذشته گفته شد این از هم گسیختگی ممکن است تاکتیک جدید اصولگرایان باشد.
بر اساس شنیده ها برخی از چهره های اصول گرایان درخشنده را بعنوان کاندیدای خروجی معرفی کرده اند، از سوی دیگر دکتر روشنفکر اصولگرا نیز در صحنه حضور دارد و قاعدتاً با توجه به پشتوانه آرایی که دارد تنها در یک صورت حاضر است در کنار اصولگرایان بماند و آنهم معرفی مهدی روشنفکر بعنوان خروجی اصولگرایان، درغیر این صورت تا آخر در میدان جنگ حضور دارد.
برخلاف تصور عموم روشنفکر در این دور رقابت سخت تری در پیش دارد چرا که حضور موحد در عرصه انتخابات ، چه در کهگیلویه بزرگ و چه در اطراف، باعث کاهش آرا حاج روشنفکر در بویراحمد و دنا خواهد شد همانگونه که در دور قبل مهدی باعث شکست سید محمد کهگیلویه ای گردید.
اما دکتر روشنفکر یک حریف قدر برای حریفانش خواهد بود.
در جبهه اصولگرایان شطرنج، گونه ای دیگر آغاز میشود و قواعد آن نه بر اساس قاعده بازی بلکه براساس تحرکات سردمداران جریان اصولگرایی مشخص میشود.
اکنون در جبهه اصولگرایان افرادی مانند منتظری ، روشنفکر، درخشنده و دهرابپور وارد عرصه انتخابات شده اند تا با امتحان شانس خود بتوانند شکست های پی در پی ستار هدایت خواه را اینبار به پیروزی مبدل نمایند.
در میان این افراد، دکتر روشنفکر با آنکه از اصولگرایان است اما خود صاحب دستگاهی جداگانه است و راهش را از جریان اصولگرایی جدا کرده است پس در این تحلیل، دیگر ایشان را در جنگ ابرقدرت های اصولگرا بررسی نخواهیم کرد.
دکتر کیان دهرابپور، از مهمترین کاندیدای جریان اصولگرایست، او هم جوان است و هم پشتش به بزرگترین حاجی اصولگرایان گرم است.
دکتر کیان مانند هدایت خواه مرید و پا منبری ندارد اما در مقابل، سالهاست که در روستاها حاضر میشود و در طبابت، خودش را وقف مردمان روستایی میکند او در طی این سالها برای رفتن به روستاهای بویراحمد و دنا نه کارناوال بدنبال خویش راه انداخت و نه دوربین ها را با خود به روستاهای منطقه برد .
اگر این کیان بصورت گروهی به روستایی می‌رفت گروهش شامل پزشکان بسیجی میبود، اما کیان میخواهد تاج کیانی اصولگرایان در مجلس شود.
دکتر کیان دهرابپور در مناطق محروم در میان مردم شناخته شده است و این اصل میتواند کفه ترازو را بنفع وی سنگین نماید.
اما پزشک بودن کیان تنها شاخص ایشان نیست و ایشان از حمایت حاجی اصولگرایان برخوردار است.
برای معرفی حاجی اصولگرایان کافیست فقط نامش را ببریم زیرا همه مردمان او را در جریان مبارزات انقلابی می‌شناسند، شاخصه ای که هیچ کدام از سردمداران امروزی اصولگرایان، از آن برخوردار نیستند.
حاج محمد رحیم دهرابپور بعنوان معلم انقلابی ترین انقلابی ها، همان حاجی بزرگ اصولگرایان است، اگرچه حاج محمد رحیم هیچگاه در بهارستان نبوده اما نصف نمایندگان بویراحمد بزرگ را به بهارستان فرستاده است.
اگرچه استفاده از واژه پدر اصولگرایان باعث تنگ شدن خلق بسیاری میشود اما براستی این واژه برازنده اوست چراکه آنگاه که حزب جمهوری اسلامی می بود و خبری از اصلاحات و اصولگرایی نبود ایشان در تربیت معلم به تربیت معلم انقلابی می‌پرداخت و اکنون هرکدام از ان معلمان حکم یک ستاد برای استاد اخلاق انسانیت در مناطق محروم را داراست و همین امر باعث گردیده که جریانات نوپای اصولگرایی هیچگاه نتوانند حاج محمد رحیم را حذف بنمایند. البته تاریخ انقلابی این مختار زمانه از قبل از انقلاب در کردستان شکل گرفت پس این ریشه، با هیچ تبر و تیشه، به عاقبت شیشه، دچار نخواهد شد.
پس کیان میتواند با حمایت مختار اصولگرایان، ردای وکالت مردم را بر تن نماید و به تاج کیانی اصولگرایان پس از دو شکست بزرگ تبدیل شود.
البته حتی اگر دکتر کیان با دارا بودن چهره ای مردم وار، نتواند به مجلس برود این شکست برای او یک پیروزی محسوب خواهد شد و با قاطعیت میتوان گفت که او وارد یک بازی برد-برد شده است.
باید دید که دیگر اصولگرایان، کدام طناب را برای عاقبت خویش انتخاب خواهند کرد! آیا با طناب دار برخی از نواصول گرایان به پایین میروند و یا با اعتماد به جوانان با طناب مختار اصولگرایان بالا می آیند.
البته در منطقه بویراحمد و دنا، احزاب تعیین کننده سرنوشت آرا مردمان منطقه نخواهد بود و مردمی بودن تعیین کننده پیروز انتخابات خواهد بود.
اما دکتر کیان دهرابپور در جریان اصولگرایی رقیبان دیگری هم دارد که نمیتوان هیچ کدام از آنها را دست کم گرفت، جدیترین رقیب دهرابپور در جریان اصولگرایی مدیر سابقی ماننده نستوه درخشنده است.
نستوه نام یکی از پسران گودرز، پادشاه اشکانیست و همچنین نام یکی از سرداران خسرو پرویز ساسانی میبوده، نستوه به معنای خستگی‌ناپذیر و مبارز است و حضور این نام در کنار نامهایی مانند اردوان، شاپور و کیان، جالب و قابل تامل است.
چند روزی از معرفی این مدیر کارکشته بعنوان کاندیدای نهایی اصولگرایان نگذشته است اما معرفی درخشنده نشان از جنگ قدرت اصولگرایان است و ثابت میکند که چند دستگی در میان اصولگرایان بسیار مشهود میباشد.
سابقه مدیریت نستوه درخشنده به دوران سیدباقر باز میگردد، و او امروز مورد حمایت بخشی از اصولگرایان است.
یکی دیگر از مشخصه های با ارزش درخشنده، دارا بودن آرائی از جنس قومی است و همین اصل باعث حمایت بخشی از اصولگرایان است. با درخشنده، اصولگرایان می‌توانند امیدوار به حضور تا دقیقه نود باشند و اگر اتفاقات نانوشته ای از قبیل آمدن چندباره هدایتخواه پیش نیاید درخشنده میتواند امیدوارانه تر به آینده نگاه بکند.
‌البته جریان اصولگرایی همیشه در تغییر قواعد بازی و عوض کردن اصول ید طولانی دارند و به همین خاطر هیچگاه قابل پیشبینی نخواهند بود پس باید دید حضور درخشنده یک تاکتیک است و یا به واقعیت مبدل خواهد شد.