حال که برای انتخابات باید مردم موج بسازند تا دیگری موج سواری کند ، حداقل بر شعور و شان یکدیگر نتازیم که این روزها خواهند رفت و آنچه می ماند اخلاق ها و منش هاست

فصلی نو-مهرداد نادری

منهای سیاست؛ باز هم یک انتخابات دیگر ، باز هم یک رقابت سیاسی دیگر و باز هم ایجاد یک فضای سیاسی دیگر ، ولی باز هم باید ازنو اخلاق زیر چرخ ارابه های سیاسیون له شود تا که راه رسیدن به مقاصد آسان تر شود و باز هم باید برای رقابت رفاقت ها از میان بر چیده شود و برای رسیدن ها دوستی ها ویران شود .

شوربختانه تفکری که به سبب تحریک طوایف و شوراندن ایلات چند دهه در کهگیلویه و بویراحمد شکل گرفته است و موجب شده تا پروسه قبل از انتخابات ها پر شود از جدال و کشمکش تا ستیز و خصومت ها و ذبح کردن اخلاق ، ادب و کرامت انسانی برای انتخابات ها و ماراتونهای که بانی همه این مصائب است ، و زمانیکه حامیان ایلی از فکری بیشتر شود و آراها بر حسب روابط سببی و نصبی باشد نه رای های عقلانی و شایسته سالاری باید هم انتخابات ها چنین پیامدهای دردناکی برای استان بیآفرینند .

اگر به معنای واقعی انتخابات ها را در این استان از منظر مردم ش توصیف کنیم چیزی جز آزمون تعصب ها در ایلات نیست ، که این نوع نگاه نه تنها باعث برخوردها و ضدیت ها در میان ایلات و طوایف در استان می شود بلکه بانی عقب ماندگی در تمام ابعاد توسعه در استان هم می شود .

تا چنینی نگرشی در اذهان جامعه ی ما باشد مطمعنن فضای انتخابات به آشفته بازار نزدیکتر است تا انتخابات چرا که دائما اندیشه ها صرف تخریب و تضعیف دیگران می شود و آرمان ها به شکل دفاع از ایلات و طوایف در می آید و افکار جامعه ی ما می شود تیشه بدستانی که بدنبال شکستن ساقه های دیگران است .

بلکه ؛ بویراحمد را باید با عاطفه و احساس ش سرآیید ، بویراحمد را باید با مهر ، مهربانی ها و مردانگی هایش ستود ، بویراحمد را باید با سخاوت ها و بخشندگی ها یش وصف کرد تا آیندگان بدانند برای بویراحمد عطوفت ها و محبت ها ارزش بود نه جایگاه ها و موقعیت ها
بویراحمد حماسه ساز بود ، حماسه آفرید ، حماسه با نام بویراحمد زیباست ، بویراحمد ایلی از احساس که مشوق مهربانی و محبت ها بود .

ولی ای کاش ایلات ابزار این رقابت های خصومت بار نمی شدند ، که تنش ها برخورد ها بیآفرینند و برخوردها شروعِ کینه توزی ها و منازع ها شود ، ای کاش که انتخابات شکل دیگری می گرفت تا دوستی های صدساله هزینه سیاست نشود و ای کاش که ساحت سیاست فضای گفتمان اندیشه ها بود نه مناقشات ایلی و عشیره ای .

هر چند که روزی در می یابیم که چنین رویه ای مسبب تمام عقب ماندگی ها و گسست های احساسی و اخلاقی در میان ما بود و موجبات توسعه نیافتگی ها همین باید های بود که متعلق به ایل و طایفه است و لازمه ی انتخاب ما شد .

حال که برای انتخابات باید مردم موج بسازند تا دیگری موج سواری کند ، حداقل بر شعور و شان یکدیگر نتازیم که این روزها خواهند رفت و آنچه می ماند اخلاق ها و منش هاست