یادداشت ارسالی -تاجگردون ؛ بزرگترین حسرت فردای استان

بواسطه عملکرد ضعیف نماینده های قبل از تاجگردون تلاشی برای پر کردن این شکاف صورت نگرفت . اما امدن تاجگردون اهنگ دلنواز اتحاد را نواخت طوریکه امروزه ترنم این نجوا

فصلی نو – سیروس پرآور


می دانم و می دانید که هیچ چیز به اندازه خودستایی و از خود گفتن انسان را در نگاه دیگران زشت نمی کند اما برای اینکه فضای نقد و توصیفم از تاجگردون برایتان اماده باشد ناگزیرم بخشی از عقبه خود را به عنوان مقدمه بنگارم ؛ حدود پنج سال پیش در ایام انتخابات تقدیر بر ان شد که در جلسه بزرگی و در حضور مردم و تاجگردون نطق انتخاباتی داشته باشم . سخنانم که تمام شد نوبت به سخنرانی تاجگردون رسید . یادم می اید ایشان در حالیکه مرا با انگشت نشان میداد گفت : سی سالگی خودم را که با این جوان مقایسه میکنم اقرار میکنم که ایشان از من جلوتر هستند و فرقمان در این است که من شانس دیده شدن داشتم و ایشان نداشته است . حالا چند سالی می گذرد و من با وجود اینکه در طول تحصیل بیش از هفتاد لوح تقدیر از دست خاتمی رییس جمهور و مسئولین و مدیران استانی و شهرستانی در زمینه های درسی ، ورزشی و هنری اخذ کردم و با وجود ان تعریف تاجگردون ، من اکنون نه مدیر تاجگردون هستم و نه کوچکترین حمایتی از ایشان در زندگی من مشاهده می شود و نه از طرف ایشان دیده شدم . من نه سینه چاک ایشانم و نه دشمن ایشان . بلکه بعنوان یک فرد معمولی از این استان تاجگردون را اینگونه می بینم ؛تاجگردون ؛ فردی حدودا پنجاه ساله با قدی نسبتا بلند و وزنی متناسب که این ترکیب قد و وزن در همان نگاه اول او را نسبت به رقبایش یک بر صفر جلو می اندازد . او مناسب پوش و مناسب گوی خوش ذوقی است ؛ در نازمکان و باباکلان ساده می پوشد و ساده و تقریبا با صداقت و گاهی با چاشنی طنز صحبت میکند و در بهارستان رسمی می پوشد و قانونی با سیاست نطق میکند و در خیابان معلم یاسوج و در نطق انتخاباتیش در حمایت از روحانی اتشین و پر احساس و پر ریسک ابراز احساسات میکند .انسان باهوشی است که می داند پایش را کجا بگذارد که مخالفینش همین هوش و البته کاریزمایش را که با سیاستش ترکیب میکنند از او می ترسند و او را فردی سیاس می بینند هم در گفتار و هم در رفتار و حتی در کوچکترین واکنش های زبان بدن و مینیک صورت به شدت جاذبه و دافعه دارد .برای دوستانش جاذبه حمایت و برای مخالفینش دافعه خود محوری .به همین خاطر است که هر کس که او را میشناسد یا عاشق او میشود و یا دشمن او . گویا حد وسطی کم پهنا وجود دارد . مانند مورینیو و کریستیان رونالدو و ..به هر حال همه او را میشناسند بر خلاف برخی نماینده ها که به خاطر خنثی بودن گاهی اسمشان یاد ادم میرود .تاجگردون بیشتر از انکه اصولگرا یا اصلاح طلب باشد دوست و پایگاه محور است . او مانند اکثر مردم دنیا رگه هایی از قوم گرایی و نژاد پرستی در ژنتیکش وجود دارد و این طبیعی است چرا که گاندی و ماندلا شدن اتفاق بس نادری است و مخالفین او همین تعصبات او را باعث رشد شاخه ای خانواده تاجگردون در کشور دانسته اند . .. قبلا را نمی دانم اما اکنون با وجود این رگه های قومییتی شوق خدمت به مردم را می توان در تاجگردن مشاهده کرد زیرا واضح است که از لذتی که در این کار است ارامش میگیرد و علت این شوق شاید این باشد که او قبلا لذت سرمایه داری و پست و مقام داشتن را تجربه کرده است و اکنون میداند که مسیر ارامش درونی در انتهای جاده باباکلان است نه بر کرسی بهارستان .تاجگردون فرد شجاعی است . شاید به خاطر این است که ژن برادری را در بدن دارد که شجاعانه به شهادت نشست . مخالفین این نماینده معتقدند که او بر روی زمین خدا با غرور راه میرود و انسان مغرور و تک محوری است و دوست دارد همواره نفر اول باشد و از نفر دوم بودن و مشاور بودن بیزار است . شاید این بلند پروازی و روحیه دیکتاتور مابانه او دلیل تاریخی دارد که ما از ان بی خبر یا باخبریم ! شاید او نمی داند که اتفاقا بزرگترین سیاستمدارای این مملکت وزیر بودند نه شاه ؛ مصدق ، فراهانی و امیرکبیر . منتقدین تاجگردون همین شهوت اول بودن و همه کاره بودنش را باعث رویش مدیران دست و پا بسته و مطیع در اداره جات و سازمانها و نهادها و …میدانند. به هر حال می شود ساعتها از زیبایی ها و زشتی ها و از خوبیها و بدی های تاجگردون و هر انسانی سخن راند اما چرا با وجود معجون اخلاقی و انسانی تاجگردون باید در این پیج تاریخی و تنگنای سیاسی از او حمایت کرد ؟در این روزها که بواسطه اعتبارنامه تاجگردون مسیر سیاسی استان در گردنه دشواری قرار گرفته و بی شک تقویم سیاسی استان صفحه ای برای این واقعه باز خواهد نمود وظیفه من و شما چیست ؟ هم استانیهای بزرگوار ؛ وضعیت استان ما در ابعاد مختلف اکنون به گونه ای است که ما قبل از هر افتتاح پروژه یا اسفالت جاده یا ابیاری زمین یا اشتغال جوانی باید دیده شویم .ما سالهاست که اینگار در جغرافیای این کشور گم شده ایم . نشان به ان نشان که هنوز خیلی ها استان ما را با دیگر استانها اشتباه میگیرند ! ما سالهاست که نشسته ایم و باید قبل از حرکت بلند شویم . ما اول باید به همه بگوییم که به قول دولت ابادی ؛ ما نیز مردمی هستیم . ما اول باید دیده شویم . اری دوستان ما به فردی به شمایل و قد وقواره تاجگردون نیاز داریم تا بواسطه این جذبه ی او با وجود همه انتقاداتی که هست ، چشمی به این دیار بنگرد و زبانها مجبور شوند نام استان را بر لبها بچرخانند .
اگر قانع نمی شوید کافی است به تکرار نام گچساران بر زبان مردم و مسئولین ایران در دوره تاجگردون و دروه قبل از تاجگردون مراجعه کنید .در دنیایی که تمام کشورها بیشترین هزینه را در بحث تبلیغات دارند ، بیایید منصف باشیم و اقرار کنیم که در این مدت تاجگردون بیش از کوه دنای بویراحمد ، بیش از نفت گچساران و بیش از شهر قدیم دهدشت مبلغ این استان بوده است .دلیل دوم برای حمایت از تاجگردون در این شرایط بحث الگو سازی برای کودکان و نوجوانان و جوانان است . به لحاظ روانشناسی تربیتی الگوسازی یکی از مهمترین اصول تربیتی است . به همین خاطر هالیوود هزینه ها میکند تا کارگردانی بنام جان فورد برای ملت امریکا تاریخ بسازد و قهرمان . کره جنوبی از افسانه ای خیالی قهرمان و الگویی بنام جومونگ میسازد و …تاجگردون پتانسیل یک الگو و قهرمان را دارد پس سعی کنیم دوباره دست به خودسوزی نزنیم . باور کنید خیلی از قهرمانان در زمان حیاتشان مورد نقد خیلی ها بودند اما بعدها گذر زمان انها را قضاوت کرد . بگذاریید به جای انکه الگوی کودکان خود را از دل رمانهای خارجی بیرون بکشیم قهرمان زنده ی هم تبار خود را روایت کنیم . تاجگردون سیما ، سواد ، شهامت ، کیاست ، زکاوت لازم را برای ماندگار شدن دارد . باور کنید تاریخ استان ما به قهرمان پروری نیاز دارد و حتی اگر مخالف او هستید به مصلحت این شعر ابتهاج هم که شده برادری کنید ؛ زین بیابان گذری نیست سواران را لیک * دل ما خوش به فریبی است غبارا تو بمان.اما دلیل سوم ؛ سالهاست که شوربختانه به سبب تند روی برخی افراد متعصب شکافی بین بویراحمد و باوی و قشقایی در گچساران افتاده است . بواسطه عملکرد ضعیف نماینده های قبل از تاجگردون تلاشی برای پر کردن این شکاف صورت نگرفت . اما امدن تاجگردون اهنگ دلنواز اتحاد را نواخت طوریکه امروزه ترنم این نجوا که همدلی از همزبانی بهتر است به گوش میرسد . پس بیاییم این فرصت را بهم بدهیم و تاجگردون را بهانه پیوند و اتحاد قرار دهیم و سرود وحدت ایل را به گوش همه برسانیم که اهنگی دلنوازتر و گوش نوازتر از اهنگ اتحاد نیست . بیاییم به بهانه تاجگردون هم که شده به همه دنیا بفهمانیم که ترک و لر این استان بهترین همسایه های تاریخند . همانطور که روزی در این دیار هفتاد نفر به خاطر پناه دادن به یک نفر از جان خود گذشتند و رسم زیبای همسایه گری را ترسیم کردند ما نیز با استقامتی به سان دنا و ظرفیتی به فراخنای دشت باوی و به احساسی به شکوه لالایی قشقایی و به اصالتی به درازنای تاریخ شهر قدیم دهدشت سرود اتحاد رمز پیروزی است را سر دهیم به امید ابادی این استان و این کشور کهن .
حرف اخر ؛ نماینده های محترم استان ، فعالان سیاسی و مخالفین محترم تاجگردون ؛ حال که دیگران به سلیقه خود دیده بانی میکنند و ترازویشان را با وسواس معناداری برای نماینده ما میزان میکنند بیایید و به قواعد برادری به دنبال سنگ قضا برای ترازویشان نگردید . یادمان باشد که ترازوی انها سالهاست که محرومیت ما را وزن نکرده اند .

سیروس پرآور
کارشناسی ارشد الکترونیک-فعال سیاسی-اجتماعی

لینک کوتاه خبر:

https://faslejonoob.ir/?p=11970

ارسال دیدگاه


نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد

تصویر روز: