یادداشت ارسالی -خداحافظی با یکه تازی در میدان انتخابات

فصلی نو-امیرحسین کریمی

بعد از انتخابات سال ٩۴ دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب در فضایی مبهم برای دور اینده خود قرار گرفتند.
اصولگرایان که با ستار هدایت خواه چهار دوره انتخابات را تجربه کرده بودند و دور قبل با اختلاف ناچیزی بهارستان را به نماینده کنونی واگذار نمود، بر سر دوراهی انتخاب میان هدایت خواه یا دیگر گزینه های ذی نفوذشان مردد مانده بودند و چگونگی صف آرائی خود را در انتخابات ٩٨ در هاله ای از ابهام میدیدند. از حدود یکسال پیش پیگیری های این جریان برای گزینه ای جدید آغاز شد و در مقاطعی که احتمال حضور هدایت خواه به عنوان گزینه نهایی در انتخابات پیش رو قوت گرفت نشانه های موجی مشاهده می شد که میتوانست با حضور هدایت خواه به یک سونامی تبدیل شده و انتخابات را از قبل تمام کند. اما با عدم حضور ایشان و کش و قوس های دو ماه اخیر در صف اول این جریان، شاهد سکون نسبی انها بودیم و نهایتا با اجماع بر روی نادر منتظریان عملا قریب به سه هفته است که وارد کارزار انتخابات شده اند.

جریان اصلاح طلبی نیز که در دوره قبل به انسجام نرسید و با توجه به احساس خطر از برد جریان رقیب در انتخابات، بخش قابل توجهی از آنها توسط رهبرشان یعنی سید باقر موسوی به سمت غلام محمد زارعی هدایت گردیده و حاضر شدند برای حفظ قدرت، کاری انجام دهند که خودشان نیز به اشکال آن واقف بودند و برای این منظور پویش نه به هدایت خواه را راه انداختند.
باقیمانده آنها نیز حمایت از محمد بهرامی را انتخاب کردند و با وجود اینکه میدانستند باخت آن ها قطعی است از سید باقر پیروی نکرده و دستیابی به قدرت به هر قیمت را نپذیرفتند. از آن زمان به تا کنون جریان اصلاحات نتوانست کاندیدی انتخاب کند و تلاش برای اجماع را به بعد از اعلام تایید صلاحیت ها موکول نمود. آن ها در چند ماه اخیر اردوان ایزدپناه و محمد بهرامی را به عنوان گزینه های روی میز خود به مردم معرفی نمودند که ایزدپناه موفق نشد از فیلتر شورای نگهبان عبور کند و حضور چند ماهه خود در این عرصه را عملا پایان یافته می بیند. از طرفی بهرامی قریب به ١٢ سال است در این عرصه حضور دارد به خوبی میداند موفقیتش در گرو حمایت اصلاح طلبان است، لذا تمام تلاش خود را در جهت جلب نظر آنها بکار گرفته است. به همین دلیل ظرف چند ماه گذشته که سید باقر مرسوی بیشتر روی اردوان ایزدپناه به عنوان گزینه مورد تایید خودش مانور میداد و تلاش میکرد که او را به عنوان خروجی اصلاحات معرفی کند، او در فضایی مبهم به کار خود ادامه میداد و کاملا دست به عصا حرکت می نمود و لذا نمیتوانست با حداکثر توان خود حرکت نماید. به نظر می رسد تا زمانی اصلاح طلبان جمع بندی خود را برای انتخابات پیش رو اعلام کنند همچنان این وضعیت پا برجاست و بخش قابل توجهی از توان او صرف همراه نمودن جریان اصلاحات می شود. خبرها حاکی از آن است به زودی نشست نهایی شورای هماهنگی اصلاحات برای تصمیم گیری در خصوص دو گزینه حمایت از بهرامی یا تحریم انتخابات برگزار خواهد شد.
غلام محمد زارع که موفق شد به هر ترتیب کرسی نمایندگی را از آن خود کند عملا حضور خود را در عرصه انتخابات بصورت فعالانه ادامه داد. اما به دلیل عملکرد ضعیفش و خبرهایی که حاکی از عبور اصلاح طلبان از زارعی بود باعث شده که ریزش شدیدی در ارای ایشان مشاهده شود. ایشان بنا به دلایل نامشخص ظرف چند ماه اخیر عملا فعالیت انتخاباتی گسترده ای نداشته است.
در این میان مهدی روشنفکر از همان هفته نخست بعد از انتخابات ٩۴ فعالیت خود را برای سال ٩٨ آغاز نمود. او کسی بود که میدانست هر طور شده در این انتخابات حضور پیدا خواهد کرد و با تلاش مداوم خود و تحریک احساسات فامیلی و طایفه ای و ایجاد فضای بویراحمد علیا و سفلی، توانست هماهنگی نسبتا مناسبی در بین طایفه خود ایجاد نماید. لازم به ذکر است شنیده ها حاکی از ان است که او خود را از جبهه اصولگرایان میدانست ولی هیچکدام از راهکارهای انان را برای رسیدن به کاندیدای واحد نپذیرفت و در همان ماه های مذاکره با هم مسلکان خود، جلسات انتخاباتی خود را با تمام توان ادامه داد و با تبلیغات وسیع و گسترده در حال فضاسازی برای خود بود که موفق شد فضا را خیلی بهتر از آنچه هست به نفع خود نشان دهد.
بنابراین می توان گفت تنها کسی که میدانست قطعا و به هر قیمت در انتخابات ٩٨ حضور خواهد داشت مهدی روشنفکر است که از حضور محتاطانه و کمرنگ دیگر کاندیداها و تعلل دیگر جریان های سیاسی، حداکثر استفاده را تا کنون برده است و در این میدان تقریبا بی رقیب یکه تازی نموده است. میدان انتخابات امسال عملا مانند میدان مسابقه ای بود که روشنفکر به تنهایی سوار بر اسب کاندیداتوری چهار نعل در آن می تاخت.
حال سوال این است، آیا وضع به همین ترتیب ادامه خواهد یافت؟ بخش اعظم تحلیل گران سیاسی بر این باورند که روزهای پیش رو حکایت دیگری دارد. بسیاری از بنیان ها ویران و بسیاری ورق ها بر می گردد. جریان اصولگرایی با حضور تمام قد بزرگان خود در حمایت از گزینه نهاییشان، نادر منتظریان، به شدت در حال جلب ارای مردمی هستند که این بار علاوه بر آرای جریانی، بخشی از بدنه اصلاحات را نیز با خود همراه کرده اند. روند رو به رشد آرای این جریان ریشه دار و قدرتمند موازنه کنونی را بر هم خواهد زد و صحنه انتخابات را دچار تحولات جدی خواهد نمود. جریان اصلاحات که ظرف این هفته تصمیم نهایی را در خصوص این انتخابات خواهد گرفت، در صورت توافق بر روی محمد بهرامی (محتمل ترین حالت) و حضور سران اصلاحات در حمایت از ایشان موج دومی در کنار موج اصولگرایان شکل خواهند داد و به شدت آرای کنونی مهدی روشنفکر (و همینطور غلام محمد زارع) را تحت تاثیر قرار داده و جو غیر واقعی شکل گرفته به طور کامل شکسته خواهد شد. انتخابات پیش رو با حمایت اصلاح طلبان از بهرامی از یک انتخابات طایفه ای عبور کرده و به یک ماراتن سیاسی بین جریان اصولگرا و اصلاح طلب تبدیل خواهد شد. به نظر می رسد در چنین وضعیتی آقایان زارع و روشنفکر اکثر به ارای طایفه ای خود اکتفا خواهند کرد و نه تنها آرائی که تا امروز جذب نموده اند سقف آرایشان خواهد بود بلکه احتمال ریزش های آنها بسیار بالاست. در رقابت بین زارع و روشنفکر نیز تحلیل ها نشان می دهد زارع که به تازگی حرکت جدی انتخاباتی خود را آغاز نموده با از دست دادن پایگاه خود در بین عامه مردم، اصلاح طلبان و بخش قابل توجهی از طایفه اش، چون به جذب ارای فکری اصولگرایان و اصلاح طلبان امیدی ندارد چشم طمع خود را به آرای روشنفکر خواهد دوخت و موفق خواهد شد بخشی از آرای کنونی ایشان را با خود همراه کند. لذا به نظر میرسد فصل جدیدی در انتخابات امسال در پیش بوده و آقای روشنفکر که در این عرصه یکه تاز میدان بود شاهد سبقت برق آسای دیگر کاندیداها خواهد بود و در بهترین حالت حتی نخواهد توانست آرای کنونی خود را تا پای صندوق مدیریت کند و از گردونه اصلی رقابت حذف شده و شاهد یک رقابت نفس گیر بین جریان های اصولگرا و اصلاح طلب خواهیم بود.

لینک کوتاه خبر:

https://faslejonoob.ir/?p=11096

ارسال دیدگاه


نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد

تصویر روز: