فصلی نو- محمدحسین براتی بسم الله الحق مهدی روشنفکر کاندیدای انتخابات پیش روی مجلس به زعم طرفداران عمدتا هم طایفه ای اش ایجاد موجی را ادعا می کردند که بنظر می رسد کار انتخابات را پیش از حتی موعد رسمی تبلیغاتش تمام کرده بود . اما دوشب و یک روز تلخ تمام رشته هایشان را […]

فصلی نو- محمدحسین براتی


بسم الله الحق

مهدی روشنفکر کاندیدای انتخابات پیش روی مجلس به زعم طرفداران عمدتا هم طایفه ای اش ایجاد موجی را ادعا می کردند که بنظر می رسد کار انتخابات را پیش از حتی موعد رسمی تبلیغاتش تمام کرده بود .
اما دوشب و یک روز تلخ تمام رشته هایشان را پنبه کرد و نشان داد موج ادعایی بیشتر به گردابی مانند است که جریان انحرافی ندای وحدت را در خود فرو برده است .
اینکه واکنش روشنفکر به اتفاقات پیش آمده چه می تواند باشد مهم است اما مهم ترین روشن شدن ماهیتی صرفا ادعایی برای آگاهانی است که تیزبینانه تحرکات انتخاباتی را رصد می کنند.
پرده اول آنجا رقم خورد که زعمای عمدتا شاخص اصولگرایی خروجی مورد حمایت خود برای آزمون سخت دموکراسی اسفند را نادر منتظریان معرفی کردند . اهمییت این پرده از آنجا بسیار زیاد است که علت این انتخاب را صحه نهادن بر گمانه زنه های علت قهر و کوچ ستار هدایت خواه عنوان کرده و مهدی روشنفکر را به تک روی و عدم تمکین به خرد جمعی و حزبی متهم کردند .
تا آنجا که استاندار اسبق کهگیلویه و بویراحمد درراهپیمایی گرامی داشت روز نهم دی به صراحت اعلام کرد گزینه ی نهایی نادر منتظریان و است و هرچه جز این باشد مورد تایید ما نیست .
واکنش طرفداران منتسب به مهدی روشنفکر به این موضوع انحرافی خواندن محمود احمدی و نژاد و یاران نزدیکش و مقاومت شان در برابر این اتهام را به اذهان متبادر می سازد .
پس تا همین جا روشنفکر درصد بسیار بالایی از رای حزبی اش را قربانی علایق ، تک محوری و تفکر طایفه محوری اش کرد و طبعا باید خودرا آماده ی عواقبش هم بکند.
در پرده ی دوم ماجرا اما جریان موسوم به ندای وحدت بی آنکه سکوت کند و روشنفکر را به سمت رایزنی برای تغییر نظر زعمای اصولگرایی تشویق کند تلاش کرد به این انتخاب برچسب های دیگری بزند و صلاحیت تصمیم گیران را زیر سوال ببرد .
اما پرده ی آخر که در واقع تیرخلاصی بر کمپین مهدی روشنفکر و جریان موسوم به ندای وحدتش بود سخنرانی محمد موحد کاندیدای حوزه ی کهگیلویه ی بزرگ در یاسوج و تجمیع قابل توجه خویشاوندانش در این سخنرانی تبلیغاتی بود.
این پرده از آن منظر قابل توجه است که موحد خود را وابسته ی خانوادگی بخشی از طرفداران روشنفکر می داند و از سویی قرابت افکاری هدایت خواه و موحد و حتی منتظریان و موحد بر کسی پوشیده نیست .
به نظر می آید تک محوری و مشاوره های غلط نه تنها موج مثبتی برای روشنفکر ایجاد نکرده بلکه ایشان را در گردابی فرو برده است که بیرون آمدن از آن ممکن نخواهد بود مگر آنکه بپذیرد در میدان سیاست مارادونا بودن و دریبل کردن همگان اگر نگوئیم ناممکن است دستکم تنها از مارادونا برمی آید .
شاید بهتر بود معلم این روزها سیاست مدار هم استانی در دفتر دبیران با معلم تاریخ همکارش مشورت کوتاهی می کرد تا درسی از علت شکست دورقبلش گرفته و اشتباهات گذشته را این بار به شکلی بزرگ تر مرتکب نشود.
ضمن آنکه کوچ ستار هدایت خواه زنگ خطری بود که خش خش موج کاذب ندای وحدت اجازه نداد روشنفکر صدایش را بشنود.