یادداشت ارسالی -نقش آزادی میان سیاست و اخلاق..!!
- شناسه خبر: 12800
- تاریخ و زمان ارسال: 2 آبان 1399 - 09:23
- بازدید : 7 بازدید
- نویسنده: modir
فصلی نو- رحمتَالله دانا
پیشتر گفتم که اخلاق مقدم و جوهرهی رفتاری و کرداری بر تمام حضور فرد و اجتماعی که در جامعهای باز یا بسته صورت میگیرد ، میباشد .
اخلاق امتیاز پالایش و پاکسازی هر نظر و عملی را مورد بازخواست رفتاری و کرداری قرا میدهد ، هرگاه قطبی از نیروهای قوی یک مملکت دچار ضعف یا قوت مخرب شد باید به نوسان اخلاق مدیریتی و قانونی آن حوزه مراجعه کرد ، بعبارتی سیاست اگر با رعایت اخلاق مدیریت شود هیچ خسارتی از ناحیه آزادی بر خود تحمیل نمیکند که توسط قانون مورد تعقیب و گریز قرار گیرد .
رابطۀ آزادی میان سیاست و اخلاق به میزان احساس مسئولیت سیاسیون و شهروندان نسبت به جامعه خود تعریف و تمجید میشود ، اگر حقوق حقۀ دولت و ملت توسط قانون رعایت و تجلی پیدا کند باید دانست که این میانجیگر پنهانی آزادی است که امتیاز فرصت دهی را به تک تک مردمان چه دولتی و چه شهروندان آن سرزمین داده است ، آزادی شأن خود را در تاثیر اَعمال مدعیان آزادیهای فردی و اجتماعی کسب میکند و با رعایت قانون و روحیات اخلاقی است که مستدام باقی میماند .
ولی اگر اخلاق در سیاست مورد بی مهری قرار گیرد و چهرۀ عبوس سیاست سایهاش بر سر آزادی و قانون تاریکی افکند دیگر نه روحیات اخلاقیِ مردم متعال میماند و نه آزادی ارزش پسندیدهای پیدا خواهد کرد.
بنابراین ، آزادی هم میتواند سیاست را از خطر بد اخلاقی محفوظ نگه دارد و هم میتواند مدل ناب اخلاق مداری را در جامعه مدنی تعریف و پرورشی کند که این تمرین ارتباط تنگاتنگ لازمهاش آزادیهای فردی و استقلال اقتصادی باز برای تصمیم گیری قاطعانه در برابر هرگونه ستم سیاسی و تهدید و تحریم معیشتی برای شهروندان است . در حوزۀ سیاست سخت میتواند اخلاق را لحظه لحظه رعایت کرد بگونهای که صدماتی باعث تهدید آزادی بیان و اندیشه ها و سلایق مختلف وارد نشود ، ولی اگر این اخلاق در ذات و روح جامعه تمرین و پرورش داده شود در گذر زمان این رشد اخلاقی مانند کودکی که رو به تدریج بلوغ پا مینهد ، رفته رفته اخلاق در سلولهای بنیادین سیاست نفوذ میکند و طنین آزادی را در پرتو قانون نور افشانی میکند .
سلسله مراتب تعادل و تعالی جامعه مدنی ریشه در رعایت آزادی دارد ، این سلسله مراتب قانونی و منظم نیاز به تمرین و پرورش روحیه پذیرش و صبر و تحمل والا را دارد ، در جامعه مدنی اگر انتظارات مردم برآورده نشود بی اعتمادی نسبت به سلامت سیاسی دولت در میان مردم گسترش پیدا میکند و این خطری ساختاری است برای یک سیستم سیاسی که قصد مدیریت دراز مدت را دارد ، مردم انتظاراتی در حد و اندازه رضایت زندگی عادی را دارند ، و همان اندازه که دولت پاسدار و نگهبان امنیت زندگی مردم است باید به همان اندازه امنیت حقوق آزادیهای فردی و اجتماعی شهروندان را باید مراقب کند ، چرا که این حساس امنیت هم برای دولت ارزش بقا دارد و هم برای مردم ارزش حیاتی دارد . ولی اگر این امنیت مدنی حاصل نشود مردم هم ناامنیهای اعتباری و ارزشی دولت را به بی اعتمادی و ناتوانی مدیریت کلان میکشاند و ارزش ملی و بین المللی دولت سیاسی را در چشم انداز رقیبان سیاسی و اقتصادی و فرهنگی لکهدار و بدون پشتوانه مردمی گوشزد میکنند .
نتیجه گیری:
در قاعده بازی سیاست ، همیشه رعایت اخلاق توسط سیاستمداران بدل به کاریزمای قدرت فرد شده است ، که این قدرتیابی سیاسی با تجلی روح حرّیت طلبی یک سیاستمدار به اوج تقدس و مردمداری میرسد ، و باید دانست که اخلاق و سیاست بهتر میتوانند با آزادی کنار بیایند تا اینکه قانون بخواهد آزادی را چتر سلامت سیاست کند . چرا که اخلاق یک موضوع فردی و خودسازی است و هر کسی میپسندد که دیگران اخلاق رفتاری و کرداری در برخورد با آنها را رعایتکند ، پس هر فردی در هر لباسی که باشد مشتاق اخلاقمداری است ، در صورتیکه این سیاست است که همه را خلع نظر و عمل میخواهد برای تسلیم در مقابل ارادۀ خود . و وقتی که میبیند راهی جز همکاری با دیگر حوزه ها ندارد اول از اخلاق توشه عمل میطلبد بعد با آزادی مدارا میکند و بعد گردن به تسلیم و تعظیم در برابر قانون میسپارد.
ارسال دیدگاه
نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد