فصلی نو -حمیده هدایت خواه؛ پس دوستان و رفقا بهتر است حرف‌های میرشکار را جدی نگیریم! هرگونه تاختن بر او و حرفهایش حاشیه امنی است که با گفتن آن حرفها در پی‌اش بود، بهتر است سکوت کنیم تا گرد و غباری بلند نشود تا او بتواند پشت گرد و غبار به نتایج مطلوبش برسد.   […]

فصلی نو -حمیده هدایت خواه؛

پس دوستان و رفقا بهتر است حرف‌های میرشکار را جدی نگیریم! هرگونه تاختن بر او و حرفهایش حاشیه امنی است که با گفتن آن حرفها در پی‌اش بود، بهتر است سکوت کنیم تا گرد و غباری بلند نشود تا او بتواند پشت گرد و غبار به نتایج مطلوبش برسد.

 

صحبت‌های اخیر نماینده گچساران و باشت در مجلس شورای اسلامی و مطرح کردن بحث کاندیداتوری از حوزه بویراحمد و دنا پتانسیل این را داشت و دارد که طی چند روز پیاپی به تیتر اول رسانه‌های استان بدل شود! آیا این نکته از چشم میرشکار مغفول مانده است؟! بدون شک خیر! بی شک تاجگردون با علم به قدرت نفوذ این جمله در میان لایه‌های مختلف جامعه آن را مطرح کرد. جمله‌ای تاثیرگذار که قدرتی شگرف در شکل گیری جبهه بندی‌های مختلف فکری در سطح رسانه‌ها، در میان بحث‌های عمومی جامعه و در فضای مجازی خواهد داشت. اما چرا میرشکار این جمله را در این مقطع به کار برد؟! بیایید نتایج جمله میرشکار را بررسی کنیم:

تحقیر بویراحمد و دنا و نماینده این منطقه

جمله تاجگردون یادآور تمام روزهایی است که دولتمردان پیش و بیش از حضور در مرکز استان با همراهیِ میرشکار، به گچساران می‌رفتند تا برش پائین و ضعف قدرت چانه زنیِ نماینده بویراحمد و دنا بیشتر به چشم مردم بیاید. در اینکه نماینده فعلی بویراحمد در تمام سالهای گذشته در خور و درشان مردم شریف منطقه عمل نکرده و خود را نشان نداده است شکی نیست. این موضوع حتی در مسئله استیضاح وزیر راه (فارغ از نمایشی یا غیرنمایشی بودن نامه امضا شده توسط تاجگردون و..) و نبود امضای نماینده محترم بویراحمد و دنا پای آن نامه نیز خود را نشان داد، چه اینکه در شرایطی که دلهای مردم منطقه در پی هواپیمای سقوط کرده در نوک قله بود، جناب زارع از استیضاح قریب الوقوع وزیر علوم سخن می‌گفت و چه کسی می‌تواند از نسبت میان تمایل به این استیضاح و عزل هم طایفه‌ای حاج زارع از ریاست دانشگاه یاسوج چشم پوشی کند؟ عزل رحیمی به معنای از دست رفتن مهم‌ترین پایگاه جولان طایفه‌ای حاج زارع بوده و هست و این یعنی در اوج بحرانِ مردم استان، حاج زارع به دو سال دیگر و انتخابات مجلس می‌اندیشد! اف بر مسندی که مردم را به فراموشی می‌سپارد. کوتاه سخن آنکه، نه تنها به این دلایل ذکر شده بلکه به دلایلی که تمام جامعه همواره در کوی و برزن از آنها سخن می‌گوید و کم مانده که به لالایی کودکان هم بدل شود، زارعی نماینده‌ای در خور برای بویراحمد و دنا نبوده است، اما آیا این دلیلی کافی برای تحقیر بویراحمد از سوی میرشکار است؟! این منطقه با عملکرد نماینده‌اش به کجا رسیده است که بازیچه میرشکار در ادوار مختلف و با اعمال متفاوتی باشد؟ گاه با کلمه و نیش و کنایه و گاه با مدیریت آمد و شد مسئولین کشوری! بی شک ضعف نماینده بویراحمد و دنا به میرشکار این حق را نمی‌دهد که هرگاه بخواهد با روش‌های مختلف دست به تحقیر این منطقه و مردم شریف آن بزند. مگر آنکه بگوییم دلیلی پشت این کار و سخن بوده است که احتمالاً بتوان آن دلیل را اینگونه مطرح کرد:

یادآوری و پررنگ کردن دو قطبیِ بویراحمد-گچساران

این اتفاق مهم‌ترین نتیجه سخن میرشکار است. جمله مودبانه و در ظاهر با محبت تاجگردون دارای روحی تیره است که قادر است بر ایجاد دوقطبیِ تیره میان دو بخش مهم، شریف و مهربان و سلحشور استان یعنی گچساران و بویراحمد موثر باشد. این دو قطبی که در انتخابات و روزهای پس از آن نمود داشت، با طرح این جمله از سوی تاجگردون پررنگ‌تر می‌شود. باید گفت تاجگردون در دو سال اخیر نشان داد تمایل زیادی به ماندن این دوقطبی دارد و با حرف و حدیث‌هایی که وی را متهم به یکه تازی در خصوص بودجه‌ها و آمد و شد مسئولین به استان و… می‌کند مشکل چندانی ندارد. اما چرا میرشکار دوست دارد در این مقطع در این دو قطبی بدمد؟ این احتمال چندان بیراه نیست:

taj

حاشیه سازی برای مغفول ماندن برخی اقدامات پیش رو که در شرف انجامند!

خاطرتان هست که در حادثه انفجار یکی از مخازن شرکت نفت گچساران، جناب میرشکار با انتشار نامه‌ای دست به تهدید وزیر نفت به استیضاح زد؟ اما آیا استیضاح صورت گرفت؟! خیر نگرفت، آن نامه صرفاً در اوج احساسات مردم منتشر شد برای ایجاد ژست دلسوزیِ میرشکار. دفاع تمام قد جناب تاجگردون از وزیر راه پس از حادثه قطار در زمستان ۹۵ به واسطه عذرخواهیِ وزیر از مردم و استعفای یک معاون وزیر در آن حادثه را هم باید به خاطر داشته باشید! (یک قطار واژگون شده، جمعی از مردم داغدار شده‌اند و جناب تاجگردون یک عذرخواهیِ ساده را نشانه حسن عملکرد وزیر می‌دانند و دلیلی برای ابقا و مخالفت خود با استیضاح! باور کنیم همه چیز همینقدر شوخی است جناب تاجگردون؟!) حال در شرایط فعلی و ماجرای هواپیما نامه‌ای منتشر می‌شود برای استیضاح، مردم در اوج احساسات خوشحال و مغرور می‌شوند، مدتی می‌گذرد، احساسات فروکش می‌کند، از کجا معلوم استیضاح به قوت خودش باقی بماند؟! آن هم استیضاح کسی که از نزدیکان میرشکار است. این فضا به یک موج پوششی نیاز دارد، به یک مظلوم نمایی و آن چیزی نیست مگر دمیدن در آن دوقطبیِ معروف.

از سوی دیگر نارضایتی از میرشکار در حوزه انتخابیه‌اش اوج می‌گیرد، به تعبیر خودش جلسات شبانه و.. برای نبودن او، انتخابات هم که همیشه بغل گوش سیاسیون است، پس باید هرچه زودتر بازی شروع شود، تراشیدن یک دشمن بیرونی بی شک می‌تواند در ایجاد اتحاد داخلی در حوزه انتخابیه موثر باشد، گفتن جملات تحقیرآمیزی از این دست می‌تواند بویراحمدی‌ها را برای تاختن به میرشکار تهییج کند، آنوقت حوزه انتخابیه جناب نماینده سیاس نگاه خود را از درون به بیرون منتقل می‌کند! آنوقت دوقطبی بویراحمد- گچساران می‌تواند بر موج اعتراضات درونی و صدای بلند منتقدان و مخالفان تاجگردون در گچساران و باشت سایه بیفکند.

پس دوستان و رفقا بهتر است حرف‌های میرشکار را جدی نگیریم! هرگونه تاختن بر او و حرفهایش حاشیه امنی است که با گفتن آن حرفها در پی‌اش بود، بهتر است سکوت کنیم تا گرد و غباری بلند نشود تا او بتواند پشت گرد و غبار به نتایج مطلوبش برسد.