بدعت زشت تبلیغات توزیع آرد و روغن و برنج است نه افتتاح بزرگترین مجتمع درمانی استان
اگر تن این مردم امروز می لرزد حاصل ازنسیم هایی است که باعث رانت و رشوه و پارتی بازی و بکارگیری نیروهای بدون آزمون از لابه لای همان کاغذهای شما بود که تبدیل به این توفان شده...
فصلی نو – حسین گندمکار
“باید از تلاش های آقای زارعی قدردانی کنم، ایشان شبانه روز پیگیر اجرا و اتمام این پروژه بودند”
بیان این جمله از وزیر بهداشت کافی بود تا این بار نیز واکنش قلم بدستان معرکه گیر که هر از گاهی در هیبت روشنفکر و دگر اندیش و رفتارشناس منتقد را در برانگیزد.
نگاهی به کارنامه و سوابق برخی از این منتقدین که ریز می شوید می بیند چه انسانهای معلوم الحالی که در کارنامه مدیریتی خود هیچ نکته بارز و اثر گذاری در خدمت به همین مردم را نداشته و سطح توانمندی شان و ادعاهای امروزشان همخوانی ندارد و البته باز امروزه و این روزها در لباس و جامه انتقادی با ردیف کردن چند جمله قلمبه و سلمبه سعی در بزرگنمایی و اغراق در نوع تفکر و اندیشه و هزینه کردن از برخی خصایص و ویژگی های ذاتی مردم استان دارند و با تز روشنفکری، سعی در کوچک شمردن خدمات بزرگ نظام به همین مردمی که سالیان پیش عزتشان توسط همین مدیران ضعیف دیروز و روشنفکران امروز لگد مال شده بود را دارند.
جناب آقای منتقد روشنفکر تعریف واژه عزت و مصلحت را با خود بیشتر مرور کن، دفتر مشق عزت و مصلحت این مردم سالیانی است که توسط شماها خط خطی شده است و البته که هنوز ادامه دارد. سیر قهقرایی عزت را در ساخت یک بیمارستان بزرگ و در شان مردم می دانید ویا توزیع وعده ای غذای کنسروی و بسته بندی؟
شمایی که امروز دادخواه عزت و مصلحت مردم و سخنگوی طیف معترضین به شادی و خوشحالی مردم شده اید چرا در مقابل توزیع غذاهای بسته بندی شده که مانند مسکن های لحظه ای عمل میکنند، سکوت پیشه کرده اید؟ شما که خیلی روشنفکر هستید آیا معتقد به این نیستید که این توزیع غذاهای بسته ای هیچگونه فقری را برچهره مردم فقیر و تهیدست نمی زداید و البته عزت و کرامت انسانی شان را هم نشانه رفته است؟
رسم و بدعت غلط تبلیغات همراه با توزیع آرد و روغن و برنج را چه کسانی در این استان به عنوان یک حربه پیروزی در انتخابات نهادینه و دیکته کرند؟
نوشته اید ردای بزرگ نمایندگی، آیا این ردا و پوشش در قامت کوچک شما زار نزد انگاه که فقط پول فروش یک روز نفت این استان به تنهایی جوابگوی کل این کشور برای ساختن چندین کارخانه و چند بیمارستان بود؟
اگر تن این مردم امروز می لرزد حاصل ازنسیم هایی است که باعث رانت و رشوه و پارتی بازی و بکارگیری نیروهای بدون آزمون از لابه لای همان کاغذهای شما بود که تبدیل به این توفان شده است.
خدا روشکر می گویم که نصب یک بیلبورد و یک شعار نوشته باعث بیداری ذهنتان شده و اگر می دانستیم که مشاهده یک تابلو باعث بالا گرفتن سرتان و دیده شدن واقعیت شده است، زودتر از این بیدارتان می کردیم.
باری درست است” تحقق ۱۱ ساله ” و ” تلاش ۷ ساله”آن هم در روزهایی که دست نامردان و دشمنان قسم خورده این آب و خاک با تحریم های ناجوانمردانه عرصه برای خدمت و سازندگی سخت کرده اند و البته هستند مردانی که با همت خویش در این هزارتوی هزار تحریم و دشمنی دل مردم را شاد کرده اند و البته شما را سخت آزرده اند.
اگر امروز مردم برای لحظاتی چند بر طبل شادنه کوفته اند و دستمال هایی رنگین را برای دقایقی زود گذر در دست گرفته اند ناراحت نشوید، خوشحال شوید برای آن بیماری که برای یک عمل و بیماری ساده، رنج سفر را برای رفتن به استانهای همجوار دیگر ندارند و یا شاد شوید برای آن جوان مدرک به دستی که به واسطه همین بیمارستان، نان آور خانواده ای شود.
در بیانات خود از شجاعت و صداقت مردم و اخلاف و اسلاف مردم این دیار و به رخ کشیدن آن زیاد هزینه و اطاله کلام کم نکرده اید، سوال؟ سهم خود شما در صداقت و شجاعت و بازگو کردن حقایق آنروزهای مدیریتی تان بر استان و خدمات این روزها چند است؟
آری تاریخ و مردم این دیار ثابت کرده اند که معادلات سیاسی را چه کسانی برهم زده اند و چه اشخاصی در بازی کثیف چپ و راست سعی در نزول شان و منزلت این استان گام برداشته اند.
بازی عزتخواهی و دادخواهی و بجای مردم سخن گفتن کار شما ها نیست زیرا که مردم این روزها، درس روباه و خروس را به انگلیسی ترجمه می کنند.
بنده قصد ندارم در این مقال و مجال از خدمات نماینده محترم دفاع کنم زیرا که گذشته از بحث بیکاری و اشتغال و وضعیت و نابسامانی اقتصاد که سالیانی در اثر ترکش های همین تحریم های مغرضانه نابخردانه دشمن، گریبانگیر وضعیت کنونی مملکت شده است در بحث زیر ساختهای شهری وبه ویژه در روستاها تلاش زیادی شده است و البته اگر پیگیری های ایشان و دیگر نمایندگان و استانداران و فرماندران و مدیران کل نبود ما امروز شاهد این شادی خدمت و یا به قول شما جشن منت نبودیم و ای کاش شما نیز خدماتی این چنینی از دوران خودتان به یادگارمی گذاشتین و اگر حتی به قیمت له کردن مردم زیر چکمه های منتتان بود… شادی مان را با نوشته های مغرضتانه تان خراب نکنید.
این تخریبهای مغرضانه شروع ان داستان” حرکت قطار و سنگ پرانی کودکان ” نیست و البته پایان ماجرا نیز نخواهد بود . اندکی که نه کم بیش، تفکر.
بدون نظر! اولین نفر باشید