به قلم زینب زارع_ برای روح بلند حاج نعمت الله کاظمی نیا

فصلی نو _ زینب زارع

تقدیم به روح بلند حاج نعمت الله کاظمی نیا

برای اولین بار در شورای حل اختلاف دهدشت دیدمش ، مردی با محاسن یکدست سفید که هنرمندانه مهربانی را با جدیت در رسیدگی به پرونده های شعبه اش می آمیخت ، در هر مسیری که پیش میگرفت عالمانه و به اندازه حرکت می نمود،
مردم را به شدت دوست میداشت و تا میتوانست حرمت می نمود ،
و هرگز برای خدمت به مردم و اصلاح ذات بین از هیچ تلاشی فروگذار نبود،

اگر بخواهم صادقانه از او سخن بگویم با روش های احترام آمیز و سخنان گهربارش که در اولین دیدار با او هم می توانستی بفهمی اهل علم و اندیشه است ، پرونده هایی را به مصالحه گذاشت که سالها هیچ قاضی توانایی مصالحه یا حل آنها را نداشته است،

انسانی خردمند و فرزانه که شعر را خوب می شناخت و ضرب المثل ها را هنرمندانه زیبا و بجا مورد استفاده قرار میداد،
در روانشناسی آدمها بی نظیر بود و زبان بدن را به خوبی تفسیر می نمود،
کلامی نافذ داشت که تاثیر گذاری او بر مخاطب همواره از تاکتیک های تخصصی او در روش حل مسئله بود

بعدها متوجه شدم ایشان دانشجوی قضاوت بوده است اما بخاطر علاقه داشتن به معلمی انصراف داده و بعدآ در تحصیلات دیگری به قصد تدریس در آموزش و پروش مشغول شده و قضاوت را کنار گذاشته است،

بعد از بازنشستگی برای اینکه همواره موثر و مفید زندگی می نمود جهت گرامی داشت مقام انسان به خدمت در شورای حل اختلاف دهدشت مشغول شد و آرامش و دانش و تجربه خود را برای بهتر کردن زندگی مردم هزینه نمود،

دیدار با او همیشه برایم تداعی کننده این بیت از فردوسی کبیر است که فرمود …توانا بود هرکه دانا بود،

و به حقیقت او نیز چنین بود، دانا بود و چون دانا بود توانا عمل می نمود،

دست بر قضا دخترش را بخاطر بیماری سرطان از دست داد و در سکوتی عمیق و لایتناهی سوگواری کرد و کسی صدایش را نشنید زیرا انسانی مذهبی و خداباور بود و به مشییت او و تقدیری که برای دخترعزیزش رقم زده بود رضایت داده بود ،

بیشتر از آنچه مسئولیتش ایجاب می نمود از وقت و کار و زندگی اش می زد و برای اصلاح ذات بین تلاش می نمود تا آنجا که در ساعت های غیر اداری و حتی شبها نیز به خانه های کسانی که مربوط به پرونده های شعبه بود می رفت تا گرهی از مشکلات مردم بگشاید،

به راستی که مشکل گشا بود و اکنون که ناگهانی همه چیز را گذاشت و گذشت همه دوستدارانش را در بهتی عمیق فرو برد ،

خبر تلخ و تکان دهنده بود ….حاج نعمت الله کاظمی نیا مرد شریف کهگیلویه و فرهنگی فرهیخته و انسانی وارسته که فقدانش جراحتی عمیق است بر پیکره این استان محروم ، دار فانی را وداع گفت ،

تسلیت خود را عمیقآ به ایل بزرگ بویراحمد ،سادات امامزاده علی و به ویژه به خانواده بزرگ کاظمی نیا تقدیم نموده و برای یاسین کاظمی یکی یک دانه پدر صبرجمیل و بردباری آرزومندم،

باشد که راهش مستدام و روحش در مینو شادمان باشد.

زینب زارع یکم مهرماه ۱۴۰۰