دو اشتباه اصولگرایان و حرکت به سمت شکست سوم!

فصلی نو- محسن رفیعی

اقلیت اصولگرایان بویراحمد و دنا پس از فروپاشی، دوستان و یارانی قدیمی با چند دهه رفاقت و فعالیت سیاسی می‌باشند که برای حضور در عرصه انتخابات مجلس، بصورت ناگهانی اما احتمالاً از قبل مهندسی شده و احتمالاً برای خدمت به اسلام(!)، نادر منتظریان با سوابق ارزشمند حوزه‌های امنیتی و اطلاعاتی را شبانه در دل سازِکار جای دادند و بعداً به عنوان خروجی نهایی معرفی کردند!

این دوستان همیشه همراه، هماهنگ و صمیمی، به دلیل فاصله گرفتن از متن جامعه و توقف در فضای سیاسی دهه‌ شصت و دهه هفتاد، دچار اشتباهاتی شدند که نتیجه آن شکست سوم خواهد بود(دو بار به نام هدایت‌خواه اما این بار به نام منتظریان)!

اولین اشتباه رفقا و یاران منتظریان، پشت پا زدن به سازِکاری بود که از همان ابتدا دارای ابهامات بسیار، عدم شفافیت و مورد انتقاد و سوال فعالان سیاسی و بویژه اصولگرایان بود. هیچ‌گاه بصورت دقیق و شفاف معلوم نشد ظهور و افول آن سازِکار چگونه رقم خورد. البته هدف از شکل‌گیری آن بعداً مشخص شد، اما فراموش کرده بودند که مردم متوجه خواهند شد که شانا، شاجا، جمنا و …، صرفاً برای سرگرم کردن و نه قانع کردن مردم است!

منتظریانِ بااخلاق و آرام، در حالی میراث‌دار سازِکار رفقای خود شد که قبل از ثبت نام حتی یک بار اسمی یا خبری از ایشان در رابطه با سازِکار مطرح نشد و در نهایت گمنامی و احتمالاً بر طبق یک سازِکار مهندسی شده(!)، به عنوان خروجی نهایی انتخاب شد و سبب بهت و حیرت مردم، سیاسیون، احسان عسکری، شکرالله امامی، کیان دهراب‌پور و سایر فعالان جریان اصولگرایان شد.

احتمالاً منتظریان از یک سال قبل به عنوان نامزد اصولگرایان مشخص شده بود ولی احتمالاً به دلایل امنیتی(!) مصلحت نبود نام وی اعلام شود و با هدف کسب تجربه و نه تفرقه، آقای فرخیانی معرفی شد، انتخابات شورای اصولگرایان برگزار شد، نفرات نهایی انتخاب شدند، هدایت‌خواه رهسپار تهران شد و …!

در نتیجه مشکلات و حواشی سازِکار و انتخاب ناگهانی منتظریان، احسان عسکری سکوت کرد اما شاید با گذر زمان و در آینده حرف‌های جالبی برای گفتن داشته باشد! در واقع، احسان عسکری در کمال ادب و تواضع سکوت اختیار کرد ولی در نهایت رهسپار تهران شد. به نظر می‌رسد هجرت یا تغییر حوزه انتخابیه آقای احسان عسکری از بویراحمد و دنا به تهران، نوعی اعتراض محترمانه به روند سازکار بود و احتمالاً احسان عسکری در آینده پاسخگوی افکار عمومی و وجدان خود خواهد شد. اگر احسان عسکری معترض نبود، بهتر بود در بویراحمد و دنا می‌ماند، انصراف می‌داد و برای حمایت از آقای منتظریان(میراث‌دار سازِکار)، ایشان را همراهی می‌کرد.

شکرالله امامی ابتدا ردصلاحیت شد، سکوت کرد و در نهایت تایید صلاحیت شد. امامی فعلاً استراتژی سکوت و انفعال بصورت همزمان را در پیش گرفته است. امامی انصراف نداده و در صحنه انتخابات حضور دارد، باید منتظر ماند و دید آیا با خروجی سازکار همراه می‌شود یا خیر. شکرالله امامی هیچ‌گاه در هیچ جلسه‌ای منتظریان را همراهی نکرد.

کیان دهراب‌پور از همان ابتدا شجاعانه و آتش به اختیار ظاهر شد و منتقد رفتارهای اشتباه و خودخواهانه تیم حامی منتظریان شد. کیان دهراب‌پور از اشتباه حامیان منتظریان بهترین و بیشترین بهره را برد. او به خوبی متوجه واقعیت‌های جامعه شده و در تلاش است خود را به عنوان یک نواصولگرایِ مطالبه‌گر و یا به عبارت بهتر به عنوان یک انقلابی واقعی و منتقد بی‌عدالتی و عدم شفافیت به جامعه معرفی نماید.
تحلیل رفتار کیان‌ دهراب‌پور نشان می‌دهد او نگاه بلندمدتی دارد و نمی‌خواهد این فرصت برای مطالبه‌گری و اثبات خود از دست دهد.

دومین اشتباه اصولگرایان، برگزاری جلسه انتخاباتی در اولین روز عزای عمومی شهادت سردار پرافتخار اسلام و یاران قهرمان ایشان بود. برخی از اصولگرایان به جهت ترس از دست دادن زمان برای انسجام و برنامه‌ریزی برای رسیدن به صندلی سبز و نرم مجلس، اولویت خود را جلسه انتخاباتی قرار دادند و حاضر به لغو آن جلسه نشدند تا به همگان اثبات شود ضعف در اولویت‌شناسیِ مدعیان انقلابی، سبب شد تا انتخابات را به ارزش‌ها و آرمان‌ها ترجیح دهند و برای رسیدن به هدف، برگزاری جلسه در اولین روز عزای عمومی را توجیه نمایند. در حالی که ملت ایران و امت اسلام به پاس سال‌ها مجاهدت مخلصانه و شجاعانه‌ی سردار سلیمانی عزیز در میدان‌های مبارزه با دشمنان اسلام سوگوار و ماتم زده بودند، اما منتظریان و حامیان ایشان برای تصاحب صندلی سبز و نرم نمایندگی مجلس حاضر به لغو جلسه انتخاباتی نشدند.

منتظریان اگرچه رای قومیتی چشمگیری دارد، فضلیت‌های بسیاری دارد، عده‌ای از شاغلین در برخی نهادها، برخی فعالان در هئیت‌ها و بازماندگان حلقه‌ی همیشه قدرتمند و قدیمی دوستان، سبد رای او را تشکیل می‌دهند، اما این سبد رای نخواهد توانست برای منتظریانی که ناشناخته و گمنام است موجی ایجاد نماید که او را به رتبه‌های سوم و دوم ارتفا دهد.

بی‌شک مردم به سختی به کسی رای خواهند داد که به سازِکاری تحمیل شد که خود آن سازِکار زیر تیغ انتقادات بود. مردم به سختی به کسی رای خواهند داد که سابقه او، جامعه را برای تغییر وضع معیشتی امیدوار نخواهد کرد.

در نهایت این دو اشتباه و اشتباهات دیگر موجب ثبت شکست سوم برای اصولگرایان خواهند شد تا بلکه درس عبرتی شود که با مردم صادقانه رفتار نمایند، اولویت‌شناس و واقع‌بین باشند.