یادداشتی از سعید رودشتیان -تاجی میگردانی و علاجی می افکنی ؛علاج دل درد مندان و تیمار دار مسلولین
فصلی نو -سعید رودشتیان بانام ویاد خداوند متعال از دل وجان شرف؛صحبت جانان غرض است غرض این است ؛وگرنه؛دل وجان اینهمه نیست حافظ مرد خوبی ها و دردها سلام ؛سلام بر شما دکترتاج گردون ؛تاجی میگردانی و علاجی...
فصلی نو -سعید رودشتیان
بانام ویاد خداوند متعال
از دل وجان شرف؛صحبت جانان غرض است
غرض این است ؛وگرنه؛دل وجان اینهمه نیست
حافظ
مرد خوبی ها و دردها سلام ؛سلام بر شما دکترتاج گردون ؛تاجی میگردانی و علاجی می افکنی ؛علاج دل درد مندان و تیمار دار مسئولین و مغلوبین هستی؛
دلی که پرده نداردبه غمزه اش؛خون است
علاج دردشماها ؛که تاج گردون است
میرشکالی از دیار یار؛به چاک دی برنوی قلمش نگاهی می افکند و خرابه ای را ابادان میکند ؛مردی که با علم اقتصاد هماره اشناست ؛راز ورمز مدرنیته را خوب میداند ؛مردی از نسل بلوط؛از نسل کوه و اشنا به محرومیت ؛
مردی کلیت اندیش؛به درد همه انسانها نگاه میکند ؛
از سر ربوه نظر کن در دمشق
مولوی
مردی که از قله نگاه میکند؛با پستی ها و بلندی ها اشناست ؛میرشکال ایل است ؛ووامدار چویل ؛
اوازه اش بر این کشور پهناور؛سترگ است و مایه افتخار تمامی لرها ؛کاردان است و کارفرما ؛
دکتر تاجگردون متعلق به تمامی ایران است ؛چرا که اقتصاد را به جلو میبرد ؛تازیانه را میچرخاند و اسب اقتصاد را میراند ؛
تو خود چه لعبتی ای ؛شهسوارشیرین کار
که توسنی چوفلک؛رام تازیانه توست
حافظ
سعید رودشتیان پور
مدیر تالار پارسیان
عضو شورای اسلامی تلخسرو
بدون نظر! اولین نفر باشید