آقای فریدون قنواتی همه ی ما به کم راضی میشدیم اگر همسایه اینقدر زیاد برنمی‌داشت

فصل جنوب – میر آرش تقوی

بسم الله رحمن الرحیم

هرچندمعتقدم در شرایط کنونی مملکت هرگونه بخشی نگری و دعواهای منطقه ای که به اعتراضات اخیرمربوط به کمبود آب درخوزستان دامن بزند غلط و نا ثواب است اما به همین اندازه هم سواستفاده از شرایط موجود وزیر سوال بردن حقوق مشروع دیگران را ناپسند میدانم
آقای فریدون قنواتی عضو سابق شورای بهبهان بااستفاده از شبکه ی اجتماعی اینستاگرام درمورد سدآبریز مسائلی رامطرح کردند و باسواستفاده از شرایط ملتهب موجود سعی کردند سد مارون ۲ را که هنوز ساخته نشده است به تیغ کم آبی فعلی خوزستان سر ببرند !!!!!!!
به ناچار در جواب این عزیز فرهیخته که افتخارآشنایی باایشان راندارم اما در پروفایل ایستاگرام خود را جانباز دفاع مقدس و وامانده از قافله ی یاران شهیدش معرفی می‌کنند باید عرض کنم که مردمی که شما باانحراف موضوعی کاملا مشخص سعی در گناهکار جلوه دادنشان در فاجعه خشکی کارون ومارون وهورالعظیم وتالاب شادگان و……..داشتید همان مردمی هستند که برومندترین فرزندانشان را رهسپار حفظ همین خوزستان کردند واز قضا بسیاری از آنها مثل شما از قافله شهادت جا نماندند وامروز مزارشان در روستاهای خالی از سکنه ی حاشیه مارون تنها وغریب مانده تا آب مارون بیابانهای اطراف بهبهان راشلتوک کاری کند وشمااینطور جسور از حق آبه ی به ناحق آن بیابانها دفاع کنید !!! برای مثال
اگر سری به مزار شهیدوالا مقام هدایت الله طیب بزنید خواهید دید که مزارع چندصدساله برنج روستای باستانی موگر به زیر آب رفت تا بیابانهای اطراف بهبهان شلتوک کاری شود
جناب آقای قنواتی امکان دارد قدری درمورد قوانین ومقررات حکمرانی آب و شرایط اختصاص حق آبه به یک منطقه هم توضیح بدهید تا همگان متوجه بشوند چطور می‌شود صحراهای بایر اطراف بهبهان که درهیچ دوره ی تاریخی خویش وکشت به خود ندیده بودند از مارون حق آبه دارند اما صحرای سوق وآبلش وکلاچو و…….که درحوزه آبریز طبیعی رود مارون هستند نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
تپه ها ودره هایی که به تیغ بلدوزر ها و خاکبرداری وخاکریزی تبدیل به مزارع سرسبز شدند وبااحداث کیلومترها کانال از سدمارون آب دریافت کرده وشلتوک کاری میشوند ،حق آبه دارند اما دشت حاصلخیز لیر باچندصدمترفاصله از مارون باید بایرشود؟؟؟!!
جهت اطلاع قدری توضیح میدهم

حق آبه به چندصورت تعلق میگیرد؛
1_ تخصیص آب براساس مالکیت زمین
حق آبه براساس مالکیت زمینی که آب درآن ویا مجاورت آن جریان دارد به جوامع تعلق میگیرد که براین اساس مردم کهگیلویه ی بزرگ دارای اولویت طبیعی وقانونی وشرعی هستند
2_ تخصیص جامعه محور
دراین روش ‌جوامعی که در سرچشمه آب وجایی که سرشاخه های رودخانه آغاز میشوند نسبت به سایرین تقدم دارند که طبق این روش هم مردم کهگیلویه ی بزرگ صاحب حق تقدم هستند
3_ حق آبه براساس برداشت قبلی
دراین روش تقسیم هرکس زودتر از آب یک رودخانه ،جویبار،دریاچه ،چاه ویاهر منبع مولد دیگری استفاده مفید ومداوم داشت حق تقدم بر دیگران دارد
در حالیکه به گواهی تاریخ مردم کهگیلویه ی بزرگ از هزاران سال پیش از ایدنک وموگر شهرستان لنده تا کلات دشمنز یاری وقلعه رئیسی ومزارع قلعه گل وامازاده میرسالار وحاشیه رود از قلعه دختر وچم لپو وبرآفتاب تا خود آبریز به کشت برنج وسایر محصولات از آب این رودخانه اشتغال داشته اند شما برطبق کدام ادله قانونی بیابانهای اطراف بهبهان را صاحب حق آبه وشلتوک کار دانسته وحق قانونی ،تاریخی وطبیعی مردمان سلحشور کهگیلویه ی بزرگ را نادیده گرفته واینگونه یک تنه به قاضی می روید؟؟؟؟؟؟؟
هیچ ایرانی وطن‌پرستی نمیتواند آب شرب را از هموطنش دریغ کرده ویا حق آبه تالابها وهورالعظیم را نادیده بگیرد اما چرا واقعیتها را بیان نمی کنید وخشک شدن هورالعظیم رابجای مزارع چندهزارهکتاری برنج وهندوانه وذرت که بطورغیرقانونی دراطراف بهبهان وجایزان ورامهرمزوخلف آباد ومسیر رودخانه تا خودشادگان ایجادشده است (آنهم درشرایط خشکسالی شدید که محصولات پرمصرف ممنوع است)به گردن سدی که هنوز احداث نشده است می اندازید؟
آیا روشهای غلط آبیاری وشلتوک کاری به روش غرق آبی یکی از دلایل این تنش آبی نیست؟
آیا کشت هندوانه دراین شرایط آنهم در سطح بسیارگسترده خیانت به مردم و هورالعظیم وگاومیش های آن نیست که امروزه پیراهن عثمان شده اند؟
آیا جای خالی حکمرانی آب وادارات مسئول به چشم شما نمی آید وشبهه برانگیز نیست؟
آیا اصلاح الگوی مصرف واستفاده از روشهای نوین آبیاری واز همه مهمتر پرهیزازطمع وزیاده خواهی وقناعت به حق شرعی خود بهتروانسانی تراز محروم کردن یک قوم ریشه دار و وفادار وفداکار از حق شرعی وقانونی وطبیعی شان نیست
آیا میتوان صبرانقلابی مردم کهگیلویه را چماق کرد وبرسرشان کوبید تا دیگران بیابان را مزرعه کنند وما بهایش رابا بیابان شدن مزارع چندصدساله ی آبا واجدادی مان بپردازیم ؟
اگر خوزستان مورد حمله ی دشمن واقع شد ما مردم کهگیلویه تا آخرین نفس جنگیدیم واز هموطن و وطنمان دفاع کردیم اما متحیر شدیم وقتی پس از بازگشت از جبهه ها در بهبهان غیربومی حساب شده واز کار اخراج شدیم!!!!!!
چطور هنگام دفاع از خوزستان واعزام به شلمچه وپدخندق شرط بومی بودن را لحاظ نمی کردید؟
چطور آب کهگیلویه درخاک خوزستان غیربومی نیست اما جوان کهگیلویه ای حتی برای کارگری هم صلاحیت ندارد؟
آقای قنواتی گمان نمیکنید جاماندنتان از قافله ی شهدا بی حکمت نیست؟
چراکه پرواز سبکباری می طلبد

خداوندهمه ی مارا هدایت کند تا قلم و قدم راجز برای رضای خدا برنداریم وسایه ی پرنعمت نظام مقدس اسلامی ورهبری عزیز را بر مرزوبوم ایران بزرگ مستدام دارد انشاء الله