ما گزارشی “مستند و مبسوط” از عملکرد این شورا می خواهیم و براین خواسته ی مشروع خود، سخت پای می فشاریم تا بدانیم و بدانند که سیاست ها و عملکرد چندساله ی شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان استان کهگیلویه و بویراحمد چیست؟

فصلی نو-روح الله درخشی

به نام خدا

جناب آقای علی خواجوی

دبیر محترم شورای هماهنگی جبهه اصلاحات استان کهگیلویه و بویراحمد

با سلام و آرزوی سلامتی برای شما و دیگراعضای محترم شورا

متاسفانه بنده در مسیر اصلاح طلبی، راه منفعت طلبی و مصلحت بینی افراطی را یاد نگرفته ام و مردم را صاحبان اصلی اصلاحات می دانم و از فاش گویی به قیمت خط خوردن از جرگه ی دوستانم، هرگز عقب نشینی نکرده و نمی کنم. باری اگر در آستانه ی انتخابات و بزنگاه مهم اردیبهشت ۹۶ نقد میکنم، چند سال صبر کردن برای دیدن عملکرد مفید از یک شورا را کافی می دانم و چون از درون باخبرم، برحسب وظیفه ی اصلاح طلبی ام، بعد از بارها نقد درون و بی اهمیتی دوستان نسبت به نقدهای همه ی دلسوزان اصلاحات، این مکتوب را برای هشدار نسبت به عواقب مسیر منتخب شورای هماهنگی آشکارا می نویسم.

با علم به اینکه حضرتعالی و جناب سید ضیاء رضاتوفیقی، به واسطه تجربه و سلامت نفس، صاحب دانش، بینش و عملی متفاوت از دیگر اعضای شورا می باشید و کمترین تقصیر را در ضعف عملکرد این شورا دارید و از آنجا که تاکنون هیچ هماهنگی و عملکرد قابل دفاع و چشمگیری در راستای اصلاحات، در آن شورا نمی بینم، به نام اصلاحات، نقد و پیشنهادی که به نظر، خواست منطقی و به هنگامی برای جبهه اصلاحات استان است را تقدیم می کنم.
اگر چه می دانم “ذات ناهموار” تنی چند از اعضا، آن شورا را به ناهماهنگ ترین مجمع اصلاح طلبان کشور مبدل ساخته است و با خودخواهی و انحصارطلبی دیرینه، در مقابل چنین پیشنهادی مقاومت و آن را بی اثر می کنند.

آقای خواجوی

کاسه صبر لبریز شده است، وقتی در فقدان خلاقیت، شفافیت و نبود نبوغ سیاست ورزانه در یک شورا، تشتت و اختلاف اصلاح طلبان کهگیلویه انباشت شد، بویراحمد و دنا را هم بدین ره، اجل معلق اختلاف تعلیق کرده است. تا اصلاح طلبان دیگر نقاط استان را چه سرانجامی باید و تا کی به عمل این شورای ناهماهنگ ثمری هرچند کال، اما بایسته و قابل دفاع به در آید.

باید به اطلاع جمیع اعضای آن شورا برسانم که از نظر ما، عملکرد خرد جمعی مدعیان اصلاح طلب شورای هماهنگی، به اندازه عملکرد عقل یک کدخدای محلی در این استان اثر موثر نداشته است، چرا که کدخدا، با نفوذ در کابینه استاندار محترم، حداقل یکی از نیروهای خود را گماشت. در استقبال از عملکرد دولت، مردم ده را به استقبال دکتر روحانی آورد و برگرداند. دهها زوج جوان را از نقاط مختلف استان به هم رساند، چند خون را اصلاح کرد، کاندیدای شورای شهر را روانه ی ساختمان شورای شهر کرد، مردم داری کرد، مزرعه داری کرد، دانه کاشت و حیثیت برای مردمش درو کرد و…..، اما شورای هماهنگی اصلاح طلبان با این همه مدعی و ادعا، نه سبب صلح است، بلکه برافروزنده ی آتش اختلاف است در متن خود و بر حاشیه. نه کاندیدایی روانه مجلس کرد، نه رأیی بسزا برای اصلاحات جمع کرد، نه با اصلاح طلبان دیدار دارد، نه در میان مردم است، نه جوانان اصلاح طلب را می شنود، نه دولت را مؤاخذه می کند، نه استاندار را به توصیه ای آشکار و مردم پسند می نوازد و نه مدیری از دولت را محکوم می کند.
این شورا که نماینده رسمی اصلاح طلبان برای تصمیم گیری و تصمیم سازی است، چه تأثیری در روند حمایت از دولت و اصلاحات داشته و دارد؟
متاسفانه باید گفت که نگاه برخی اصلاح طلبان پیشرو در این استان، مدل برداری از تهران و پیاده سازی دقیق آن در ذهن مردمی که هنوز در بند افتخار به قبیله و طائفه بوده اند، منجر به پیدایش التقاط و سرگردانی در هویت سیاسی- فرهنگی آنان شد و آنقدر اصلاحات فرهنگی در میان مردم ما فدای طمع سیاسی برخی دوستان شده است که مردم به اجبار و در اثر خطاهای مکرر، دوباره به همان ذائقه قدیمی خود بازگشت کرده اند.
بدون شک می دانید که ما بعد از تحمل هشت سال مالیخولیای نفسگیر تحجر و انحراف و مشقت های مثال زدنی، آقای خادمی را با مدیران به اصطلاح اصلاح طلبش، بر اریکه قدرت نشاندیم تا مردم از برکات اصلاح طلبی و اعتدال بهره مند شوند اما جز بی حاصلی، تردید و تشتت در میان اصلاح طلبان و ترویج قبیله گرایی از او و ” کابینه سکوت و بزدلی ” وی چه دیده ایم و بدتر از آن، تبانی اعضای “شورای ناهماهنگی” با استاندار، سرگردانی اصلاحات، پس افتادگی اجتماعی دولت تدبیر و امید و ناامیدی جوانان، تحصیلکردگان و عوام مردم از این شورا، چونان تلی از خاکستر بر آینده اصلاح طلبان و دولت نشسته است.
شورایی که برای روشنگری ارزش ارزشمند برجام و کنترل رکود و…. در دولت دکتر روحانی، راه استاندار و “کابینه سکوت و بزدلی” اش را رفته است که هنوز نتوانسته اند با یک همایش آکادمیک در حمایت از برجام، برای عبور از تبلیغات منفی علیه دولت، قدمی مؤثر به پیش بگذارند.
به فرض مثال: آیا بیکاری جوانان، فقر، نزاع های بی شمار خیابانی، دغدغه ها و کشمکش های مردم و خواسته های آنان، مشکلات ازدواج جوانان، فساد و …. را در صحن آن شورا به بحث گذاشته اید و آیااصلا آن شورا در پیرامون خود، دارای کمیته های تخصصی در ارتباط با مشکلات مردم، آینده اصلاحات، تعامل با دولت و … هست یا فقط محل نزاع احزاب و اشخاص بر سر قدرت محلی است؟

آیا این شورا نمی توانست دفتر ارتباط مردمی و یا حداقل یک دبیرخانه برای انتقال مشکلات استان به پایتخت را ایجاد کند؟
در واقع این شورا فاقد خلاقیت و صلاحیت لازم برای پیشبرد اصلاحات و اعتدال نشان داده است.
در خلاقیت ناشیانه ی شورای هماهنگی همین بس که غالب اعضای آن در طول چهار سال بر طبل نااصلاح طلبی دکتر بهرامی کوبیدند و او را وصله ی ناجور اصلاحات می دانستند اما یک هفته مانده به انتخابات مجلس ۹۴ او را کاندیدای برگزیده شورا معرفی کردند تا ما نیک بدانیم که این مجمع اضمحلال است نه شورای هماهنگی.
سؤال همه، تاکید میکنم سؤال همه ی اصلاح طلبان و پایگاه اجتماعی اصلاحات در استان این است که:
عملکرد مفید شورای هماهنگی جبهه اصلاحات استان از زمان تشکیل آن تاکنون چه بوده است؟
ما گزارشی “مستند و مبسوط” از عملکرد این شورا می خواهیم و براین خواسته ی مشروع خود، سخت پای می فشاریم تا بدانیم و بدانند که سیاست ها و عملکرد چندساله ی شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان استان کهگیلویه و بویراحمد چیست؟

اما بعد،
آقای خواجوی

صندوق رأی، تنها پناهگاه اصلاح طلبان برای عرضه ی مابقی خود و نجات حداکثر اندیشه های اصلاح طلبانه ی برزمین مانده ای است که سالهاست آزادگان بیشماری در راه این اندیشه ها، به زخم های مکرر،برآب دردهای گونه گون، غم های جانسوز و موانع کم نظیری گرفتار شده اند.
موانع تاریخی اصلاحات در سرزمین ما به اندازه ی عمر ایران و حکومت های آن قدمت دارند، اما آنچه برجسته و بی نظیر می نماید، تلاش اصلاح طلبان این سرزمین در تمام اعصار به قیمت کمترین دارایی خود تا فدا کردن ذی قیمت جانشان برای برپا نگهداشتن پرچم اصلاح درون و صلح جهانی بوده است.
نیک می دانید که موفق ترین و پایدارترین اصلاحات، اصلاحات از پایین به بالاست و تصمیم رهبر محبوب اصلاح طلبان، دکتر سید محمد خاتمی، مبنی بر احیای فصل هفتم قانون اساسی یعنی شورای شهر و روستا، نهادینه کردن اصلاحات واقعی در بطن مردم در پایین ترین و کوچکترین واحد جغرافیایی بوده است.
استان کهگیلویه و بویراحمد به واسطه ی وجود نهاد غیر رسمی- عرفی “قبیله” ، یکی از پرجنب و جوش ترین استانهای کشور به لحاظ سیاسی قلمداد می شود و شایسته است با ایجاد نقشه سیاسی نو، همگام با استانهای توسعه یافته تر همانند تهران، گام بزرگی در جهت کمرنگ کردن رفتارهای عشیره ای در این استان برداشت.

واقعیت تلخی است، اما ره آورد شورای هماهنگی اصلاح طلبان استان برای اصلاح طلبان و مردم، چنان چشمگیر نبوده است که بتوان امروزه با تکیه بر آن راهی برای برون رفت از وضعیت موجود جستجو کرد. ضعف های مفرط در استحکام زیربنای ذهنی و عملکرد عینی غالب اعضا، چنان بیهوده است که تأثیر کارکرد اصلاح طلبانه یک کانال تلگرام، واتساپ، فیسبوک، توئیتر و سایر فضای مجازی در آن سر دنیا، بیش از تأثیر عملکرد خیلی از مدعیان اصلاح طلبی در میان مردم بوده است.

آیا از خود پرسیده اید که چرا ما در حداقل های خود درمانده ایم و توان ایجاد انسجام برای یک اجماع چند نفری، در یک شهر صدهزار نفری مثل یاسوج را نداریم؟

اکنون، مثل همیشه تاریخ انقلاب اسلامی ایران که اهرمهای رسمی و دموکراتیک خروج از سیستم قبیله ای – همانند شورای سیاستگذاری- فقط با ابتکار ودر اختیار اصلاح طلبان است و مثل همیشه، اصولگرایان به واسطه ذات محافظه کاری خود از این مهم محروم بوده و هستند، آیا وقت آن نرسیده است که نسل اول اصلاح طلبان – که غالب آنان چون جنابعالی در شورای سیاستگذاری حضور دارند – به پاس تمام سهل انگاری های چند سال اخیر با ارائه ی ” لیست واحد” در تمام شهرستانهای استان و یا حداقل در شهر یاسوج به عنوان مرکز استان، گام اول را برای نهادینه کردن مقوله مهمی چون ” ارائه لیست واحد” به جلو بگذارند تا در وانفسای زندگی اصلاح طلبی، رهیافتی نو به سمت اصلاحات حداقلی بیابیم و اندکی از خیره سری مالیخولیای قبیله گرایی رها شویم.
در چند روز اخیر، بنده در محافل و نقل به مضمون از برخی دوستان اصلاح طلب شنیدم که برخی اعضای حاضر در شورای هماهنگی اصلاح طلبان استان، با تفسیر نظر خود – بخوانید بهانه – در مورد “لیست واحد اصلاح طلبان ” در شهرستان بویراحمد و دنا و… ارائه کرده اند و ” ترس از شکست ” را دلیل عدم ارائه لیست واحد برشمرده اند.

متاسفانه این افکار و نظرات یأس آور، با بی تدبیری و ندانم کاری خود، راه را بر اصلاحات گام به گام بسته اند و اکنون که اطراف خود را خالی دیده اند و چون نیروی تازه نفس اصلاح طلب جوان برای معرفی در  این تنها آوردگاه دموکراتیک – که شانس پیروزی اصلاح طلبان بسیار بالاست- را ندارند، به عادت دیرینه خود با ایجاد موانعی چون ترس از شکست و عدم اتفاق بر سر چند نفر، سد راه نهادینه کردن یک حرکت منطقی و معقول اصلاح طلبانه شده اند.
جای بسی تعجب و تاسف دارد که برخی اصلاح طلبان، عضو یا دبیر حزب، با ترسیم چشم اندازی ذهنی و خودخواهانه، از تمرین دموکراسی جوانان اصلاح طلب جلوگیری می کنند و با اشاعه سم تردید در ذهن مردم و اصلاح طلبان، مانع جمع شدن آنان در صمیمی ترین و نزدیک ترین مجموعه به نام ” شورای شهر ” می شوند و البته هم اینان بودند که با تحلیل های نادرست و تندروی، توان نگه داشتن یک حزب را نداشتند.

اصل مسئله ی لیست واحد و عدول برخی از اعضای شورای هماهنگی از این موضوع مهم، ما را با چند سؤال مهم از نسل پیشرو روبرو می کند:

اولا: همه می دانیم که نحوه گزینش و عبور از فیلترهای مزاحم برای کاندیداهای شورا بسی سهل تر و متفاوت تر از سایر گزینش هاست و دست اصلاح طلبان را برای استخدام نیروهای کارکشته در شورای شهر باز می گذاشت و به دست گرفتن جامعه شهری و شهرداری، مهمترین گام برای پیروزی کاندیدای اصلاح طلب در انتخابات ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی و رونق سایر امور اصلاح طلبان بوده است، چرا آقایان پیشرو، از دوره اول شورا تاکنون نتوانسته اند تدبیری در جهت تهیه لیست واحد و نهادینه کردن آن در این مدت طولانی شوند و آیا این موضوع مهم نمی تواند یکی از ضعف های آشکار در رزومه آنان به حساب آید؟

ثانیا: مگر قرار است که اصلاح طلبان در تمام انتخابات های کشور و استان پیروز شوند که عده ای مانع ارائه ی ^لیست واحد اصلاح طلبان ” به بهانه های واهی می شوند؟

ثالثا: اگر چنین تفکری – عدم اجماع و شکست اصلاح طلبان – معقول و منطقی است، پس راه اصلاح طلبی که از حزب و انتخابات میگذرد، چه می شود. آیا حداقل فایده ” لیست واحد ” نمی تواند ” تمرین دموکراسی ” باشد و راه را برای باز شدن مسیری مشخص با انسجام نیروها و مردم در پایین ترین مرتبه ی ” اصلاحات از پایین به بالا ” باز کند؟

برآیند طرح موضوع مهم ” لیست واحد اصلاح طلبان ” برای شورای شهر، به ویژه در شهر یاسوج به عنوان مرکز استان، این است که در عالم نظر و بر اساس واقعیت های موجود و دلایل ذیل، راه برای پیروزی نسبی و شاید تمام لیست اصلاح طلبان باز است:

۱٫ فقدان تخصص، کم سوادی، منفعت طلبی شخصی و گروهی، قبیله محوری، فساد نظارتی، شهردار مداری، بزدلی و فقدان حریت کافی در افشاگری و دلایل مشهود دیگر، باعث رویگردانی مردم از عملکرد شورای فعلی شده است. ادامه این روند، مسئولیت اجتماعی اصلاح طلبان را دوچندان کرده است و لازم است بخاطر حفظ شأن تفکر اصلاحات و دفاع از حقوق شهروندی و ارتباط مستمر با لایه های مختلف مردم، در صورت امکان، با ارائه “لیست واحد” در شهرستانهایی که به صورت بالقوه توانایی انجام این موضوع را دارند، قدمی مؤثر در راستای اصلاحات گام به گام برداشته شود.

۲٫ مبارزه بی امان با فقر، فساد، قومی محوری شورای کنونی، خرید رأی، تبانی با شهردار کنونی برای اجرای خواسته های ناصواب،تبعیض، نابرابری، تبلیغ آشکار قبیله گرایی، فساد مشهود سیستماتیک در شورا و شهرداری و نارضایتی مردم… از برکات ارائه لیست واحد است.لیستی که بنا به تعهدات خود در قبال “شورای ناظر” از این سیل بنیان سوز جلوگیری کند و در عین نظارت کامل بر عملکرد شهردار و امور متبوع، به شورای اصلاح طلبان در قبال عملکرد خود جوابگو باشد.

۳٫ اصلاح زیرساخت های جامعه لزوما در برگیرنده حوزه صنعت و اقتصاد و… نیست، بلکه مهمترین زیربنا برای اصلاح، فکر یک ملت است که با ورود آگاهانه روشنفکران، دانشگاهیان، تحصیل کردگان و عامه مردم به عرصه اجتماعی و گسترش فرهنگ مسوولیت پذیری و ترجیح منافع ملی و جمعی بر منافع فردی می تواند آسیب های دوران گذار کشور و استان از توسعه نیافتگی به پیشرفت و مدرنیته را بشدت کاهش دهد. امروز، بزرگترین آسیب برای استان ما، ترویج قبیله گرایی و بازگشت به صدها سال در گذشته است و بدون شک، ارائه “لیست واحد ” ، می تواند گامی موثر در شکستن مرزهای منحط قبیله گرایی و ” بنای آگاهانه ی زیرساخت توسعه و پیشرفت” باشد.

۴٫ آمادگی خودجوش مردم بدون ذره ای تاثیرپذیری از عملکرد ضعیف استاندار و شورای هماهنگی اصلاحات، برای همراهی دوباره اصلاح طلبان به رهبری سید محمد خاتمی، در کنار دولت تدبیر و امید و تکرار حماسه ۷ اسفند ۹۴ ، می تواند عامل مؤثری در پیروزی رأی لیست واحد اصلاح طلبان باشد.

۵٫ به نظر می رسد میزان رأی پیروز برای ورود به شورای شهر یاسوج، حداقل ۷ هزار و حداکثر ۱۳ هزار رأی باشد.ساماندهی و سازماندهی این رأی در ستاد انتخابات ریاست جمهوری توسط یک تیم کارکشته انتخاباتی، به دور از دسترس نیست.
۶٫ بهترین و بالاترین فایده ارائه ی لیست واحد از طرف اصلاح طلبان، فارغ از شکست و یا پیروزی، می تواند تجربه ای گرانبها برای انسجام در دوره های بعدی شورا باشد.لذا از آنجا که کاندیداهای اصلاح طلب شورای شهر، فارغ از لیست واحد، رأی خود را دارند، اما موج اصلاح طلبی به واسطه ی انتخابات ریاست جمهوری می تواند به افزایش رأی آنان کمک کند و پیروزی را به ارمغان بیاورد.

۷٫ ارائه لیست واحد در انتخابات شورای شهر، به ویژه در یاسوج و دهدشت، با تمام نواقص موجود در برخی کاندیداهای کنونی به عنوان خیرالموجودین، نظیر فقدان تخصص و تجربه کافی، ناشناخته بودن و گمنامی نسبی، ترس از عدم رأی آوری و نبود اعتماد کافی به عملکرد آینده آنان و… اما باعث انسجام و رونق از دست رفته ناشی از اختلافات گذشته خواهد شد و تجربه ای گران در ساماندهی و سازماندهی نیروهای اصلاح طلب برای دوره های بعدی شورا خواهد شد.
از آنجا که تهیه لیست واحد در انتخابات اخیر، سؤال و دغدغه بخش مهمی از اصلاح طلبان استان، کاندیداهای اصلاح طلب و به ویژه جوانان عزیز می باشد، شایسته است با ارائه و بررسی خواسته به حق آنان در شورای محترم سیاستگذاری به عنوان مرجع تصمیم ساز در این مورد، جوابی مستدل و منطقی برای آنان و افکار عمومی تهیه شود.

با احترام
روح اله درخشی
۹۶/۱/۱۶