انتخابات،تخریب،محرومیت وهزاران سوال بی جواب…

فصلی نو،رضا شهرخ پور

بنام خالق ایل و تبارم.
که با نامش سرآغاز بهارم
همان ایلی که مردانش چو شیرند
دلی دارند جوان هرچند که پیرند
همان ایلی که زن را پنج مردست
به باطن شوق و ظاهر رنج و درد است

انتخابات دوره دهم مجلس شورای اسلامی نیز پایان یافت ولی ما هنوز قومیت ها،احزاب و چهره های ملی خود را فقط و فقط برای انتخاب یا عدم انتخاب گزینه مورد نظرمان برای کرسی مجلس،تخریب میکنیم.
محرومیت ما ادامه پیدا خواهد کرد از ان کاسته نمیشود بلکه افزایش چشم گیر را در آن خواهیم دید و این تشدد محرومیت را در سال های اینده ما و نسل جدید ما با گوشت و خون خود لمس خواهد کرد،محرومیتی از جنس فقر،محرومیتی از جنس عدم پیشرفت اجتماعی و محرومیتی از جنس عدم پیشرفت اقتصادی.
سال ها پیش استاندار وقت برای خود نمایی بودجه ای را برگشت داد عده ای از مردم ما به دلیل فقر فهم و درک در پوست خود نمی گنجیدند که فلانی حلال و حرام بلد است و بیت المال را نمیخورد ولی ۱۰-۱۲ سالی هست بیمارستان بلوار قرنی تکمیل نشده چند سالی هست پل بشار درست نشده چند سالی هست ما مدرسه کانکسی داریم چن سالی هست بعضی روستاهای ما امکانات اولیه زندگی را هم ندارند و …. این چن سال ها،عمری هست که ما را میرنجاند،
هم استانی های عزیز کمی به خود بیاییم تخریب ها را کنار بگزاریم کمی سرمان را از زیر برف (برف توطئه) بیرون بیاریم چهره های ملی ما نماد استان ما در پایتخت هستند، تخریب هرچهره تخریب تک تک مردم این دیار هست،چون مامی توانیم به جای تخریب این چهره ها و نوابغ ملی انها را تقویت و پشتیبانی کنیم تا در رفع محرومیت استان از تمام قدرت خود استفاده کنند.
کمی به فکر نداشته هایمان باشیم کمی اندیشه کنیم چراااا و چرا استان چهار فصل ما،بویر احمد و دنا که لقب پایتخت طبیعت ایران را به خود گرفت و بهترین ظرفیت گردشگری را دارا هست،گچساران و باشت و…که قلب نفتی ایران زمین هست و کهگیلویه،لنده و بهمیی که مهد تاریخ کهن اریاییان و سرشار از معادن سنگ قیمتی و با ارزش هست، هنوز که هنوز در مقابل شهرهای مرکزی و شمال کشور،شمال غرب و شرق کشور همچون ده کوره ای مانده،ده کوره ای که نوابغی نه تنهادر سطع ملی بلکه در سطح جهانی دارد ده کوره ای که پر است از نوابغ ،چه نوابغ انسانی چه نوابغ طبیعی،دلیل این همه بی انصافی دولت مردان به ما چیست؟دلیل سکوت ما چیست؟دلیل محرومیت،بیکاری،فقر،گرسنگی و صدها درد بی درمان دیگر چیست؟
دلیلی جز ساده لوح بودن ما وجود ندارد سال هاست ما را با عناوین چپ و راست،اصلاح طلب و اصول گرا و جدیداً هم قومیت ها به جان هم انداختن ما هم عروسک خیمه شب بازی خوبی هستیم برای دولت مردان،هر طوری بخواهند ما را بازی میدهند و در اخرساکت میکنند.
با آمدن فضای مجازی تخریب چهره های ملی خودمان را بیشتر کردیم تخریب های ناشایست،مهم نیست برایمان آن شخص نمادی از استان ما در پایتخت هست ،فقط و فقط اصلاح طلب بودن یا اصول گرا بودن و قومیت شخص برای ما مهم هست،ولی هم استانی های من اصلاح طلبی و اصول گرایی اندیشه هستن که مربوط به شخص هست قومیت ها،نژاد هست که مربوط به شخص و ایل و تبار شخص هست، این منافع استان هست که متعلق به همه ما خواهد بود،پس دست از تخریب برداریم و دست در دست هم منافع استان رو سیبل هدف قرار بدیم و در راستای منافع استان در کنار هم کار کنیم.
ما این بار بازیچه نخواهیم شد و بازی را بهم میزنیم دست به دست هم میدهیم و به دنبال رفع محرومیت ها قدم خواهیم برداشت مرز ها،قومیت ها،احزاب و تفکرات را کنار خواهیم زد و هم صدا بانگ محرومیت زدایی خواهیم زد تا صدای محرومیت،فقر و… این استان ،گوش دولت مردان را کر کند و بفهمند که ما هستیم ما بخشی از انقلاب بوده ایم ،ولی باز مانده ایم از پیشرفت چشم گیری که به برکت انقلاب اسلامی به ایران زمین آمد، باز مانده ایم چون بازیچه شدیم باز مانده ایم چون صاف و صادق تر از ما نبود باز مانده ایم چون شخصیت و چهره های ملی خودمان را،خودمان پایین کشیدیم.
انتخابات به پایان رسید مردم شایسته ترین ها را انتخاب کردند شاید من نوعی، مخالف گزینه انتخابیه باشم ولی حتماً شایستگی دارند که منتخب مردم هست و این بار جناب حاج زارعی ،دکتر تاجگردون و حاج عدل هاشمی منتخب مردم این استان بودند و کرسی های مربوط به این دیار در مجلس شواری اسلامی را از آن خود کردند،
ان شاالله که مردم را فراموش نخواهند کرد این مردم حماسه افریدند شما مدیون مردم خواهید بود به دور از تفکرات به دور از قوم گرایی در راستای منافع استان قدم بردارید این بار بازیچه قرار نخواهیم گرفت.
ما مردم محرومیت زدایی را از شما می خواهیم ما میخواهیم نماینده مردم باشین نه نماینده دولت ،پیام وبانگ محرومیت ما رو همچون سیلی به گوش دولت مردان بزنین تا کمی درد محرومیت ها را بکشند دردی گزرا،برای دولت مردان و دردی ماندنی برای استان ما،ترحم دولت مردان را نمی

خواهیم، حق خودمان را میخواهیم حق گرفتنی هست نه خواستنی پس حق ما را بگیرید.
این دفعه خود را بازیچه اندیشه ها نخواهیم کرد اندیشه ها مقدسن تا وقتی که فقر و گرسنگی بر انسانها غالب نشده باشد،انسان فقیر و گرسنه وقتی برای اندیشه ندارد،نه تفکر و اندیشه اصلاح طلبی بد هست نه اندیشه و تفکر اصول گرایی ،افرادی که اندیشه دیگران را زیر سوال میبرند افراطی هستن و افراطی ها در میان مردم جایگاهی ندارن و اخراجی خواهند شد همچون انتخاباتی که گذشت.
در کنار هم و دست در دست هم با پشتوانه قوی مردمی برای این مردم بجنگید مردمی که انقلاب کردن ولی دچار انقلاب نشدند و محروم ماندند.
اگر غیر از این باشد ما محکوم به شکستیم و باز محرومیت بر سر این استان چنگ خواهد زد و باز نادیده گرفته خواهیم شد و بازی خواهیم خورد.

ﺍﯾﻞ ﻣﻦ ﮔﺮﭼﻪ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ ﺳﮑﻮﺗﯽ ﺗﻮ ﻫﻨﻮﺯ/ﻭﺍﺭﺙ
ﺯﺍﮔﺮﺱ ﻭ ﺍﺳﺐ ﻭ ﺑﻠﻮﻃﯽ ﺗﻮ ﻫﻨﻮﺯ
ﺍﯾﻞ ﻣﻦ ﮔﺮ ﭼﻪ ﺟﻮﺍﻥ ﺑﻮﺩﯼ ﻭ ﭘﯿﺮﺕ ﮐﺮﺩﻧﺪ/
ﺳﻬﻢ ﺗﻮ ﺷﺎﻩ ﺷﺪﻥ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻭﺯﯾﺮﺕ ﮐﺮﺩﻧﺪ
ﺍﯾﻞ ﻣﻦ ﮔﺮ ﭼﻪ ﻏﺮﻭﺭ ﺗﻮ ﺳﯿﺎﻭﻭﺷﯽ ﺑﻮﺩ/ ﺳﺎﻟﻬﺎ
ﻧﺎﻡ ﺗﻮ ﺩﺭ ﮐﻨﺞ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﯽ ﺑﻮﺩ
ﺍﯾﻞ ﻣﻦ ﮔﺮﭼﻪ ﺑﻪ ﯾﮏ ﻋﺮﺑﺪﻩ ﻻﻟﺖ ﮐﺮﺩﻧﺪ/ ﻭ ﺳﺘﻢ
ﻫﺎ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻭ ﺭﺳﺘﻢ ﺯﺍﻟﺖ ﮐﺮﺩﻧﺪ
ﺍﯾﻞ ﻣﻦ ﮔﺮﭼﻪ ﺑﻪ ﺗﺮﻓﻨﺪ ﻓﺮﯾﺒﺖ ﺩﺍﺩﻧﺪ/ ﻧﺎﻡ ﺗﺤﻘﯿﺮ
ﺑﻪ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻧﺠﯿﺒﺖ ﺩﺍﺩﻧﺪ

شهرخ پور
ﺍﯾﻞ ﻣﻦ ﮔﺮﭼﻪ ﺩﺭﺧﺘﺎﻥ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺩﺍﺭ ﺯﺩﻧﺪ/ ﻭ ﮐﻼﻏﺎﻥ
ﺑﻪ ﻋﻘﺎﺑﺎﻥ ﺗﻮ ﻣﻨﻘﺎﺭ ﺯﺩﻧﺪ
ﺍﯾﻞ ﻣﻦ ﮔﺮﭼﻪ ﺭﻫﺎﻧﺪﻧﺪ ﭘﻠﻨﮕﺖ ﺭﺍ ﻫﻢ/ ﻭﺣﺸﺖ
ﺁﻟﻮﺩﻩ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ﺗﻔﻨﮕﺖ ﺭﺍ ﻫﻢ
ﺍﯾﻞ ﻣﻦ ﮔﺮ ﭼﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺧﺎﻧﻪ ﻧﺸﯿﻦ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ/ ﻭ
ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ﺷﺒﯽ ﺑﺪﺗﺮ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ
ﺍﯾﻞ ﻣﻦ ﮔﺮﭼﻪ ﺧﺰﺍﻥ . ﺫﻭﻕ ﺑﻬﺎﺭﺕ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩ/ﺑﺎﺩ
ﺁﻣﺪ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺩﺍﺭ ﻭ ﻧﺪﺍﺭﺕ ﺭﺍ ﺑﺮﺩ
ﺍﯾﻞ ﻣﻦ ﮔﺮ ﭼﻪ ﺑﻪ ﻃﺎﻏﻮﺕ ﻗﯿﺎﺳﺖ ﮐﺮﺩﻧﺪ/ ﺑﺎﺭﻫﺎ
ﺧﻨﺪﻩ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﻭﻩ ﻟﺒﺎﺳﺖ ﮐﺮﺩﻧﺪ
ﺍﯾﻞ ﻣﻦ ﮔﺮﭼﻪ ﻟﻘﺒﻬﺎﯼ ﺑﺰﺭﮔﺖ ﺩﺍﺩﻧﺪ/ ﯾﻮﺳﻔﺖ
ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﻫﺮ ﺑﺎﺭ ﺑﻪ ﮔﺮﮔﺖ ﺩﺍﺩﻧﺪ
ﺍﯾﻞ ﻣﻦ ﮔﺮ ﭼﻪ ﺑﻪ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺗﻮ ﻧﯿﺮﻧﮓ ﺯﺩﻧﺪ/ﺗﯿﺸﻪ ﺑﺮ
ﺭﯾﺸﻪ ﯼ ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﻭ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺯﺩﻧﺪ
ﺍﯾﻞ ﻣﻦ ﺩﺭ ﭘﯽ ﻣﻮﺳﺎﯾﯽ ﻭ ﺁﺑﺖ ﺑﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ/
ﺧﻮﺍﻧﺪﻩ ﺑﺮ ﭼﯿﻨﻪ ﺧﺮﻭﺳﺎﻥ ﻭ ﺗﻮ ﺧﻮﺍﺑﺖ ﺑﺮﺩﻩ
ﺍﺳﺖ
ﺍﯾﻞ ﻣﻦ ﺩﺷﺖ ﻭ ﮔﻞ ﻭ ﺯﺭﺩﻩ ﻭ ﺗﺎﺭﺍﺯﺕ ﮐﻮ/ﺗﺮﮐﻪ
ﺍﺕ ﮐﻮ . ﺩﺭﮐﺖ ﮐﻮ . ﺩﻫﻞ ﻭ ﺳﺎﺯﺕ ﮐﻮ