به قلم میرآرش تقوی برای روز پدر – ابرمرد بی بدیل کهگیلویه موحد بزرگ

فصلی نو- میرآرش تقوی

درآستانه روز تولد امیرالمومنین (ص)و روز مرد🌹
با افتخار سروده زیر را به ابرمرد بی بدیل کهگیلویه موحد بزرگ تقدیم میکنم

مرد

کهگیلویه سالها محروم بود
تختگاه زاغ و جغدوبوم بود
برخلاف اسم و عنوان بزرگ
منزوی،بی بهره و مغموم بود
هرکه را پا بود عزم کوچ کرد
فکرماندن زشت شد، مزموم بود
تاکه باز آمد هم او که رفتنش
باعث این خفت محتوم بود
مردی از نسل امیرالمومنین
خادم بی منت مستضعفین
او که لبخندش امید آرد وشور
با سخاوت ،بامحبت و صبور
او که چون باران و همچون آفتاب
در نگاهش نیست تبعیض و عتاب
آمد و عزّت دوباره جان گرفت
کهگیلویه رونق و سامان گرفت
سربرآورد از افق شمس امید
دوره بالندگی از ره رسید
اعتبار کهگلو ترمیم شد
نقشه ی استان ز نو ترسیم شد
عرصه تنگ آمد به هر روباه وگرگ
کهگیلویه جان گرفت و شد بزرگ
در زمستان گل شکفت ، آمد بهار
از قدومش چون عسل شد روزگار
کهگلو شاد از شروعی تازه شد
خرم از این مرد پر آوازه شد
یارب این مرد بزرگ و نیک را
در پناه خویش مستورش بدار
در حصار امن خود جایش بده
از بلا و چشم بد دورش بدار
او که خود را کرده وقف مردمان
لایق درعِ حصین است و امان

میرآرش