بویراحمد پسا انتخابات / پریشان حالی بویراحمد / بیم و امید

فصلی نو- امیررضا بویراحمدی

تعلق خاطر و قرابت فکری حداکثری بدنه اجتماعی ایل بویراحمد ساکن در شهرستان های بویراحمد، دنا و مارگون با جریان سیاسی و فکری سازمان یافته ای بنام‌ اصلاحات به در بزنگاه های مختلف بارها به منصه ظهور رسیده.
این وابستگی ها در حب و بغض های مردم به خوبی نمایان است. خصوصا در بحث انتخابات اخیر مجلس که زمینه ساز به وجود آمدن شرایطی خاص و بی سابقه فعلی گردید.
فقدان اصلاح طلبان بنام و شاخص مانند سید باقر موسوی، علی مندنی پور و قوام فروزان از یکسو و از سوی دیگر عدم توفیق اعتدالیونی نظیر زارعی و وکیلی ، همچنین رد صلاحیت اردوان ایزدپناه و شکست سه باره محمد بهرامی پریشانی سیاسی بزرگی را به افکار عمومی تعمیم داده.
بی برنامگی و اشتباه محاسباتی اصلاح طلبان و عدم آینده نگری مناسب تیم اصلاح طلبان سنتی مصادیقی دارد که یکی از آنها واقف بودن به احتمال رد صلاحیت اردوان ایزدپناه و عدم مدیریت مسئله یاد شده است. عدم در نظر گرفتن آلترناتیو مناسب در صورت رد صلاحیت کاندیدای طیف اصلاح طلب، اشتباه سیاسی بزرگی بود که خسران زیادی به دنبال داشت. فداکاری سیاسی بلبل خوش الحان وادی اصلاحات، قوام فروزان مرد متنفذ، اخلاق مدار و عملگرا و تلاش و حمایت تمام قد وی از اردوان ایزدپناه، تنها یکی از نشانه های تشکیلات پذیری این مرد پر قوام بود که با توجه به نبود برنامه اصولی و مدیریت تشکیلاتی مناسب در موضوع یاد شده نتیجه مطلوبی به دنبال نداشت.

خلا جماعت بزرگ‌ هشتاد هزار نفری بویراحمد و دنا در انتخابات مجلس یازدهم در واقع ریشه در همان بی تدبیری سیاسی که منجر به عدم حضور چهره های شاخص و بنام اصلاح طلب در انتخابات گردید داشت.
در واقع اصلاح طلبان راستین و برندگان واقعی انتخابات یاد شده، همین جماعت هشتاد هزار نفری تحصیل کرده و دگر اندیش بودند و کنار گیری آنها از حضور در پای صندوق های رای ناشی از دو عامل مهم عملکرد حاکمیت و نبود اصلاح طلبان‌ شناسنامه دار و مورد حمایت سید باقر در انتخابات بود.
همگرایی و بازگشت آقایان یاد شده (اصلاح طلبان تهران نشین) به همدیگر در ایام پسا انتخابات نشان از آن دارد که اختلاف درونی این گروه در حد اختلاف سلیقه بود و هیچگاه اختلاف عقیدتی در میان نبوده که مانع از بازگشت آنها به همدیگر شود.
به هر روی در انتخابات گذشته اشخاصی مانند فروزان و ایزدپناه ثابت کردند که نیروهای راستین فکری و جریانی هستند و هیچکدام به رغم داشتن جایگاه ایلی درخور، تسلیم و مرعوب فشارهای قومی و قبیله ای برای سوگیری انتخاباتی به نفع هم تباران قومی خود نشدند.
اما در گوشه دیگر استان، تاجگردون در سه ماهه اخیر با علم به قرار نگرفتن در راس کمیسیون کلیدی بودجه در مجلس جدید، تلاش مضاعفی به خرج می دهد تا در زمان‌باقیمانده تا جای ممکن تغیرات لازم‌ مدیران استانی را به نفع خود صورت دهد آنهم در سایه سار سکوت موحد!
اگرچه این سکوت می تواند ناشی از تمرکز سید سناتور بر مسائل کلانی مانند رایزنی با دیگر نمایندگان برای حضور در هیئت رییسه مجلس یا راس یکی از کمیسیون ها باشد. شایان ذکر است که ارزیابی وزن و نفوذ تاجگردون به عنوان یک نماینده در جایی خارج از ریاست کمیسیون برنامه و بودجه می بایست مورد سنجش قرار گیرد و این وزن به زودی نمایان خواهد شد.

اما در مرکز استان عملکرد مهدی روشنفکر نه تنها مورد ارزیابی و رصد شهرواندان آن حوزه بلکه مورد زیر ذره بین سایر هم استانی ها هم قرار خواهد گرفت. قضاوت زود هنگام در خصوص عملکرد روشنفکر، علیرغم عضویت در کمیسیون بی اهمیت آموزش و چند انتصاب با رنگ و بوی قومیتی، دور از انصاف و قصاص پیش از محاکمه خواهد بود و باید قضاوت در این خصوص را مشمول گذر زمان کرد. به هر روی تضعیف این شخص در موضع نماینده دو شهرستان بویراحمد و دنا در واقع تضعیف شماتیک کلی دو شهرستان یاد شده است.
قطع یقین روشنفکر با چالش های بزرگی مانند ورشکستگی اقتصادی مملکت، تقابل با دو نماینده مجرب و ذی نفوذ دیگر هم‌ استانی و همچنین رقبای داخلی مواجه خواهد شد. تغیر هنجارها و مطالبات سیاسی، اجتماعی و انتظارات و خواسته های اطرافیان و طرفداران روشنفکز مزید بر علت اعمال فشار فزاینده بر وی خواهد بود.
جای دارد منتخب بویراحمد و دنا برای عبور از دست اندازها تلاش همه جانبه ای در راستای تامل با جناهها و گروهها. طوایف و سلایق مختلف به خرج دهد.

به زودی مشخص می شود که روشنفکر مانند زارع حاضر به تامل با اصلاح طلبان و توجه به آنها می باشد یا خیر؟
اگرچه تاکنون سیگنال های مثبتی در این خصوص دریافت نگردیده و استفاده از دو فرد اصولگرا آنهم در دایره قومی به عنوان مسئول دفاتر ارتباط مردمی خلاف این موضوع را ثابت می کند.
نگرانی و تاثر از این دو انتصاب در میان بخش زیادی از طرفداران روشنفکر به دلیل وجود نیروهای توانمندی مانند شریعتی و هجیر تشکری به وضوح نمایان است.

در مقابل یکی از نقاط قابل اتکا و خوش اقبالی های روشنفکر، اقدامات زیربنایی وعمرانی گسترده و بی سابقه زارع در حوزه بویراحمد سفلی و دنا می باشد که نوعی فراغ خاطر برای وی به وجود می آورد. اینجاست که می تواند خودی برای بویراحمد علیا نشان دهد و حسن نیت خود را ثابت کند.
آرایش زود هنگام دیگر رقبای انتخاباتی روشنفکر همچون محمد بهرامی و نادر منتظریان سوی دیگر ماجراست. اصولگرایان سنتی با علمداری نادرمنتظریان و صحنه گردانی مسعود حسینی و ستار هدایت خواه فراتر از یک رقیب بلکه در نفش معارض بلافصل در مقابل روشنفکر ظهور خواهند کرد. تشکیلات و عناصر این جناح عزت خواه تلاش زیادی برای زمین گیر کردن روشنفکر به خرج خواهند داد. پر واضح است که پشت پرده این عزت خواهی تیم استاندار سابق اصولگرا می باشد که تمامیت خواهی تمام عیار وی و گماردگان و منصوبینش ، هدایت خواه را برای همیشه به حاشیه برد و منتظریان‌ نیز از این آسیب مصون نخواهد ماند. حضور منتظریان‌ در دور بعدی انتخابات در هاله ای از ابهام است و احتمال کنار زدن ایشان از سوی دوستان وی قویا وجود دارد.
منتظریان برای جلب افکار عمومی راه دشواری در پیش رو دارد و باید افکار عمومی را متقاعد کند که از سیاست های قهری و حذفی و افراطی تشکیلاتی که بدان منتصب است به روال هشت سال زمامداری آن تشکیلات استفاده نمی کند.

اما بهرامی که کارنامه قابل قبولی نسبت به سایر همتایان خود در شهرداری به جای گذاشته از همان روزهای نخست پس از انتخابات تحرکاتی را آغاز نموده.
تجارب سال های گذشته ثابت نموده که تصاحب کرسی شهرداری یاسوج توسط یک جناح نشانه اقبال آن جناح و پیروزی نماینده آن طیف در انتخابات مجلس خواهد بود. به این دلیل است که اخباری از تکاپو و سازماندهی تیم بهرامی و روشنفکر برای انتخابات آتی شورای شهر به گوش می رسد.
در خصوص اتخابات پارلمان شهری نشانی از آرایش و تحرک تیرتاجی ها برای حضور در این وادی علیرغم برخورداری از قدرت سازماندهی که در ادوار گذشته آنرا به اثبات رسانده اند دیده نمی شود.

به هر حال اوضاع و احوال آتی مرکز استان متاثر از عواملی چند خصوصا کنش های جریان های اعتدالی و دست چپی موسوم به اصلاح طلب است که در مطلب بعدی مورد نقد و بررسی بیشتر قرار خواهد گرفت.

خرداد ۱۳۹۹