جناب هدایت خواه از کدام عدالت حرف می زنید – دو صد گفته چون نیم کردار نیست

فصبی نو – سید حسین موسوی

دیر زمانی ازگفتار ناموزون و پر از تنفر (مدعی ادب و اخلاق،استاد وهم و سخن،تئوریسین جریان پایداری و یار غار جمعیت موتلفه اسلامی ، دکتری مهندسی انتخابات و حضرت آقای نایب خاص) بر علیه نماینده مردم در گچساران و باشت نمیگذرد.اگرچه بهترین جواب به کلام دکتر !!! سکوت و خاموشی می باشد اما حکم دادگاه صالحه وژدان در برابر این ظلمات به گونه ای دیگر تکلیف می کند و لازم است از منظر و جایگاه شهروندی مطالبی چند را عارض شد.
نخست آنکه مردم فهیم این خطه به یمن بلوغ سیاسی خوب می دانند سلسله تحرکات بودار و بذل و بخشش های عالم بی عمل از کیسه خلیفه به عنوان مسئول دفتر استانی آستان قدس رضوی در مدت اخیر و در اندک فرصت مانده به انتخابات مجلس از کدام سیاست و فکر نشات میگیرد! افکار عمومی به خوبی می دانند سلسله تبلیغات جهت دار رسانه میلی و شبکه کسل کننده استانی دنا و حمایت از استاد وهم کدام هدف را دنبال می کند!
یقینا مهمترین عامل رویگردانی مردم از رسانه ملی و شبکه استانی و گرایش به شبکه های ماهواره ای عملکرد ناثواب مدیرکل صداوسیما و امثالهم هستند و قطعا جوابگوی این اعمال خواهند بود!

انفجارات و انتحارات اخیر آقای تمامیت خواه و خیز ناشیانه ایشان با تصور استانی شدن انتخابات، کسب محبوبیت به هر قیمتی و تصاحب کرسی نمایندگی مجلس آینده ره به جایی نخواهد برد و قطعا در محکمه صالحه مردمی انتخابات جواب درخور را دریافت خواهد کرد. حضرت آقای نایب خاص در انتخابات آینده خواهند دید که مردم با امثال تاجگردون ها یا حتی جعفری و حسینی به جهنم خواهند رفت اما با ایشان به بهشت نخواهند رفت.
راستی تئوریسین جریان پایداری از کدام عدالت دم میزند؟ شاید از استخدام های فله ای در آموزش و پرورش یا بکارگیری های خاله خرزویی در علوم پزشکی یا بورس های غیرقانونی دانشگاه یاسوج در زمان نمایندگی خود می گوید.قطعا ایشان واقف است که برند جریانی است که بنیانگذار استخدام های نوین و بی ضابطه در استان می باشد. چه خوب بود اگر علامه دهر به رسم مسلمانی سوزنی بر خود میزد و جوال دوزی بر دیگران و از سرمایه نداشته خود قبل از نمایندگی و اندوخته و نحوه حصول آن پس از اتمام دوران وکالتش گزارشی میداد بعد در مکتب ساختگی خود عدالت، مهرورزی و مبارزه با سرمایه داری را تئوریزه میکرد.

نماینده سابق در فرازی از انقلاب و انقلابی گری می گویید! یقین است که تا سال ۶۰ از انقلاب اطلاع نداشتید!

مصداق طنز این ادعا، نامه پدر یکی از لیدرهای شما به شاه سابق و اعلام حمایت از وی با تعدادی سوار، آنهم چند سال از استقرار حکومت اسلامی است.سند دیگر دوریتان از انقلاب، حمایت بی دریغ از جریان انحرافی و افراطی پایداری است! دکتر !!! خواهان برگشت کدام جریان و مجری به فضای سیاسی استان هستند؟
شاید مرادشان برگشت سوژه زبان بسته و مورد علاقه مرحوم گل آقا باشد که تاریک ترین روزگار استان در زمان وکالت و صدارت ایشان رقم خورد.
دکتر عزتی در صحبتی دیکر از عزت دم میزنید؟
روشن است که حرفتان با عملتان مغایرت دارد و ناقض عزتی هستید که برای نماینده عملگرای بویراحمد و دنا چماق کرده اید چرا که دروازه ورود مدیران کل باشتی و گچسارانی به مرکز استان در زمان نمایندگی شما باز شده و اعطای چنین امتیاز ناچیز و قطره چکانی توسط شما به نماینده سابق گچساران (چاکر درگاه جنابعالی) البته به ازای واگذاری فرمانداری گچساران به گزینه مورد وثوق جنابعالی باز هم جای بسی شکر دارد. اگر در حال حاضر افراد بی تکلفی نظیر زارع پور و گوهرگانی در مسند هستند در زمان شما هم امثال یدالله مرادی و محمود موسوی در مسند بودند و البته تفاوت ها آسمان تا زمین است و باید آنها را از مردم پرسید.
بخشش پر محنت یک سبد غذایی از کیسه سخاوتمندانه آستان امام رضا به نیازمندان بزرگترین بی عزتی است که به جامعه القا می کنید! چراکه جامعه نیازمند توسعه پایدار، ارتقای شاخص های عمومی،مشاغل و صنایع مولد است نه یک شکم سیر یا یک وعده غذایی مفصل در یک سال. البته مردم تفسیر خاص خود را از این گداپروری ها دارند!
تعریف شما از انقلابی گری چیست و آنرا با چه معیاری میسنجید؟
صرف نظر از تمامی خدمات تاجگردون به مردم و انقلاب ایشان نه فامیل درجه یک عضو حزب رستاخیز در زمان پهلوی است نه عامل برگشت اعتبارات ویژه مناطق محروم !
مقایسه انقلابی گری بعضی پدرخوانده های انقلابی و تاجگردون قیاس مع الفارغ است چرا که حتی از شاخصه های انقلابی گری که خود مدعی آن هستند برخوردار نبوده و فقط بازیگر خوبی برای نمایش مظاهر آن هستند.
کلاه بر سر خود و مردم گذاشتن آنهم از تیپ رهبران انقلاب های کمونیستی، سر دادن شعارهای عوام فریبانه و پوپولیستی، از مظاهر انقلابی گری است که در ذهن محروم برخی مدعیان ترسیم شده. پر واضح است که تقدیم شهید به انقلاب و بذل و بخشش مایملک پدری به مستضعفین زیباترین شاخص انقلابی گری است که نوکیسگان سیاسی و به دوران رسیده های اجتماعی در برج بلند و لرزان تظاهر، خساست ، مزویی و مغلطه با آن بیگانه اند.
افتخار مهم و دستاورد بزرگ دکتری مهندس انتخابات، تعمیم تفکرات ارتجاعی (سردسیری گرمسیری، چپ و راست،خودی و غیر خودی،انقلابی و غیر انقلابی) و کانالیزه کردن انتخابات توسط خود و حامیانش است. عجبا ! کسی که کارنامه مردودی سیاسی و اجرایی از مردم شهر و دیار خود دریافت کرده در صدد صدور انقلاب به خانه همسایه بر می آید.
بدتر آنکه مسلمانی در خانه همسایه دهان به تهمت و تخریب و افترا باز کند و از نجابت و طمانینه صاحب خانه نهایت سوء استفاده را ببرد.
به هر روی بلبل بی عمل مجلس باید از این فهم برخوردار شود که از نظر مردم ؛
بزرگی سراسر به گفتار نیست،
دوصد کفته چو نیم کردار نیست.