حاشیه سازی معاون هوادار جریان پایداری در دانشگاه علوم پزشکی یاسوج

فصلی نو – فرشید رضایی زاده

.
حاشیه سازی این معاون افراطی به لحاظ نگرش سیاسی این روزها ابعاد جدیدی به خود گرفته.این شخص که مشخص نیست با چه ساز و کاری کلیدی ترین معاونت دانشگاه علوم پزشکی یاسوج را تصاحب کرده بعد از برکناری معاون صادق و انرژیک باشتی اقدام به سوخت کردن و کنار زدن دیگر چهره های شاخص و شانس دار تصدی ریاست آن دانشگاه کرده و همزمان با آن سیاست هایی در راستای برخوردهای حذفی و قهری با نیروهای اصلاح طلب و میانه رو حامی دولت ترتیب داده که زوایای تاریک آن به زودی به اطلاع خواهد رسید.

زیاده خواهی معاون مذکور تا بدانجا پیش رفته که عزم وی برای جلوس به ریاست دانشگاه مورد نکوهش و موجب نگرانی مجموعه یاد شده گردیده.
بی توجهی به اجرای قانون،برخورد گزینشی و اتخاذ سیاست های دو بام و دو هوا در دانشگاه جان به لب این مجموعه خسته و نگران آورده.بی اعتنایی به تذکرات وزارت منبوع در جهت برکناری یکی از مدیران متخلف ستادی و مداخله در کار سایر معاونت ها از یک طرف و از طرف دیگر بداخلاقی، وقت کشی و بی توجهی به پروژه های واگذار شده به پیمانکاران خصوصا در حوزه نیروی انسانی تنها گوشه ای از مصائبی است که مجموعه را دچار چالش و حاشیه کرده.

نگاه سردسیری گرمسیری، قومی و اقلیمی،خطی و جناحی به مقوله بکارگیری نیرو حاشیه ای پرتنش و نگران کننده است که سبب تضییع حقوق تعدادی کارگر دردمند و بی پناه گردیده. تنظیم لیستی سیاه از نورچشمی ها برای استخدام در بیمارستان شهید جلیل و تحمیل به پیمانکار  و در ادامه آن پرداخت نکردن حقوق شش ماهه کارگران شاغل در آن مرکز درمانی که عمده زحمت و مشقت راه اندازی و افتتاح آنرا به دوش کشییده اند حاکی از غرض و مرض مخاطب فوق الذکر دارد.

این سوال پیش میاید که اگر قرار بر اخراج نیروها باشد ، چرا هیچ نگاهی به نیروهای جذب شده در بیمارستان های دهدشت ، بی بی حکیمه و باشت  نشد ، لیست تحمیلی به پیمانکار شامل نزدیکان برخی امامان جمعه و دیگر طیف های سیاسی که این احساس شاید همین جذب پلی باشد جهت رسیدن به خواسته ها نشانه کدامین قانون مداری است ،  وضعیت نیروهای ستادی و میز خدمت دانشگاه علوم پزشکی چرا بررسی نمی شود .

تلاش اخیر برای اخراج این عده نیروی بخت برگشته و بی پناه در کنار همراهی با دست های پشت پرده برای استخدام های بی ضابطه و بکارگیری آنها در ستاد دانشگاه و بیمارستان های باشت و بی بی حکیمه و دوگنبدان و  دهدشت در کارنامه سیاه این افراد به درشتی خودنمایی می کند.

معاونی که خود باید الگوی نظم و رعایت رفتار اداری و سازمانی باشد به اسوه مخالف با عناوین یادشده تبدیل می شود.حضور بی موقع و گاهگاه در دفتر کار و سرگردانی و استیصال ارباب رجوع ناهنجاری است نظر هر تازه واردی به ستاد دانشگاه را به خود جلب می کند.

به وضوح مشخص است که پشت پرده این بی عدالتی و حق کشی کدام معاونت است و باید جوابگوی تبعات اجتماعی این سیاسی کاری باشد.

ضرب الجل صادره برای اخراج این طیف مظلوم توسط عده ای سرمایه دار که جان مردم کالای تجاری آنها می باشد به شدت رنگ و بوی سیاسی داشته و حاکی از کینه توزی و عقده گشایی است.

باید دانست که برآیند زیر پا نهادن شان و منزلت تعدادی کارگر به واسطه اخراج آنها با قوه قهریه تشدید اعتراضات کارگری و تسری آن به مرکز این استان غیر قابل جبران خواهد بود.

حرفی بر اجرای قانون در نحوه جذب  نیرو در دانشگاه علوم پزشکی نیست اما اگر قرار بر اجرای قانون باشد می بایست کلیه حوزه های دانشگاه علوم  پزشکی زیر ذره بین قرار گیرد تا بدانیم این همه هیاهو برای رسیدن به اهداف سیاسی و قومی و قبیله ای نیست .