شاخ به شاخ با بویراحمد!!!!

فصلی نو-حمید رشیدی

شاید جواب این سوال را رجال وقت دولتها و حکومتهای قبل از انقلاب بهتر از خیلی از مردم همجوار بویراحمد بدانند.و به یقین فرماندهان ارتش قاجار و پهلوی بهتر میشناسند..انها بهتر میدانند که چه شبهایی را که شاه مقتدرشان از وهم بویراحمد بی خوابی کشیده و شخصا در اتاق فرماندهی و اتاق بی سیم با استرس و پناه بردن به کامهای سنگین سیگار به صبح رسانیده..رضا شاهی که در جنگ جهانی استفاده از ارتش را ضروری ندانست.ولی میدانست که جهت رویارویی با مردان بویراحمد باید تمام ساز وکارنظامی خود را بکار بگیرد..میدانست که هر تفنگچی بویراحمد یک چریک تمام عیار هست.تجربه جنگ با بویراحمد کرارا اتفاق افتاده بود..بویراحمد تنها نقطه ایست که یک حکومت با اتش توپخانه سنگین .و هواپیماهای جنگی.به ستیز با مردمش شتافته..
همیشه میدان جنگ با میدان سیاست با صداقت تر بوده..در میدان جنگ هم دشمن.هم دوست.هم انگیزه و هدف مشخص هست.ولی شالوده عالم سیاست دروغ.نیرنگ و دورویی و تزویر و تملق(تملق حرفه مادر تخصصی) هست.و معمولا کسانی که دارای این چند اصل هستند در سیاست پیروزترند.. سیاست مردانی که لباس رزم به تن دارد با سیاست مردان کت وکروات پوش به مثال سفیدی و سیاهیست.و از الف تا واو ان تفاوت هست..شاید یکی از دلایلی که بویراحمد آنطور که باید و درخور شان بویراحمد باشد نتوانسته کرسیهای مناصب دولتی و حکومتی را تسخیر کند.دوری جستن و بیگانه بودن از سیاست سیاه میباشد.بویراحمد همیشه در بوران حوادث با نیکنامی عبور کرده است..مردان بویراحمد هیچگاه کوته بین نبوده..خوانین ان به ایلخانگری ممالک جنوب راضی نمیشدند.و با دربار سر جنگ با حکمرانی بر بیش ازنیمی از کشور را داشتند..تاریخ انطور که میباست از نقش بویراحمد و دلاوریهای بویراحمد قلم نزد..اگر در گیلان کوچک خان بود.در اذربایجان ستار و باقرخان بود.در جنوب ریسعلی بود…در بختیاری اسعد بختیاری بود.هر کدام از طرف جریان یا سازمانی حمایت مالی.تسلیحاتی و اطلاعاتی میشدند.
ولی در بویراحمد هر تفنگچی یه سردار بود.که دستنشانده و جیره خوار هیچ جریان و حزبی نبودند.با خون ودل و دارایی خود سلاح غیرت میگرفتند.انها از احساسات ایل دستور میگرفتند دنبال نام و نشان خودنبودند .ایل سرافراز را میخواستند.. گناه کاستیهای شناخت پیشینه تاریخ بویراحمد به گردن تاریخ نگاران تا ابد خواهند ماند…
و حال ..همه میدانند که اگر امروز یک ایرانی میداند استانی در جنوب کشور وجود دارد به واسطه نام بویراحمد بوده و هست..

حال باید بدانیم چه کسانی هستند که نام بویراحمد کابوسشان شده و از این نام رنج میبرند…و چرا در تلاشند نام بویراحمد حتی شده روی کاغذ حذف شود..این تفکر صهونیستی از کله کدام روباه تراوش کرده است.
ظاهرا یک سر قضیه جناب دکترتاجگردون نماینده مردم شریف گچساران میباشد..

قبل از هر مطلبی میخواهم به جناب دکتر چند مورد یاداوری کنم..اولا باید بپذیری که در حوزه انتخابیه شما شرط اصلی موفقیت هر شخص همراه داشتن بویراحمدیهاست..خود میدانی که پسر عموی شما رقابت با سید قدرت حسینی را تنها با یک جمله اقای حسینی باخت…اینکه ایشان علنا اعلام کرد من خواهرزاده بویراحمدم و توقع دارم حمایت کنید…یا خود شما که خود را منتسب به ایل تیرتاجی معرفی کردید..بدان که شما از نام بویراحمد به نان و نوا رسیده ای.
یادتان رفته که مثل گنجشک بارون دیده از این شاخه به ان شاخه میپریدی .تا بلکه افتخارحمایت مردان بویراحمدی نصیبت شود..فراموش کردی که در دشت دریلا و دشتگز دست عشایر بویراحمد را میبوسیدی و به پیشواز چوپان گله میرفتی..شامبراکان و نازمکان و ابریگون را فراموش کرده ای..بغل گوشت چالموره را چی؟..مثل شخصی که خری را راحت به پشت بام برد..ولی ان خر پایین نمیامد و انقدر جفتک زد تا پشت بام ریزش کرد و هم خانه خراب شد و هم خودش را ازبین برد .شنیدی؟ان خر خود را بالا دید و مغرور شد…حال به خود رحم نمیکنی.به پشت بام این خانه که همان حوزه انتخابیه ات هست رحم کن…
خودت از بقیه بهتر میدانی که به پیشنهاد شما فرزند بویراحمد در گچساران تنها به دلیل بویراحمدی بودن اماج صدها دانه ساچمه قرار گرفت..نامه نگاریهایه شما در تهران علیه فرزندان بویراحمد که تنها جرمشان خدمت به مردم گچساران در ان شهرستان هست برکسی پوشیده نیست..
ایا روایت گربه شیک پوش درباری که با شاه سر سفره مینشست ولی پس از مدتی چشمش به یک موش افتاد و از سر وکله شاه میجست و بخاطر موش خوان و تخت پادشاه را بهم ریخت میدانی…اصالت بویراحمد با اصالت شما فرق دارد..بویراحمدی چاپلوس و نوکری خوانین بویراحمد را هم نکرد..بلکه از همجوار بویراحمد نوکر و خدم و حشم به خدمت شاه میگماردند..سابقه شما که در شناسنامه خودتان هم درج گردیده..
شما هرچند توانستید مردم بیکارو بیچاره گچساران را با چند مورد مثل سد چم شیر.پتروشیمی..دوباره اغفال کنید.ولی حالا فهمیده اند که سدی را که قدرت حسینی اجرایی کرد سودش املاک شخصیتان در امام جعفر میشود..همان املاکی که خان بیچاره به بهای پروراندن مار در استین خود از دست داد..همان پتروشیمی که برادرزاده کم سن سال خود را در حال بازی کردن در کوچه با بچها به مدیرتش برگزیدی..
حال که به چهره و افکار و اعمالت فکر میکنم چهره روباه برایم تداعی میشود .و از نوشتن بیشتر دلزده میشوم…
فقط محض یاداوری….بدان که بحث تغییرنام بویراحمد را از ذهن سراسر فتنه وکینه بیرون کن..و به حلقه به گوشانی که دریاسوج دارید تذکر میدهم که اسایش و جایگاه کذایی که در خاک بویراحمد دارید غره نشوند..مدتی را خوش نشینند.توهم برداشته اند..نسبت به توهینی که به بویراحمد کرده اند معذرت خواهی کنند.