به قلم سید یونس آصف جاه – وقتی مذاکره، اسمِ رمزِ جنگِ روانی میشود…
فصلی نو- به قلم سید یونس آصف جاه با عنوان وقتی مذاکره، اسمِ رمزِ جنگِ روانی میشود…
“وَأَعِزُّهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ وَرَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا”
در سایه تحولات اخیر سیاسی و رسانهای پیرامون احتمال ازسرگیری مذاکرات میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا، لازم میدانم دیدگاه خود را نسبت به این مسئله مهم و راهبردی بیان نمایم.
آنچه امروز در قالب « مذاکره » به افکار عمومی عرضه میشود، بیش از آنکه نشانهای از رویکرد دیپلماتیک صادقانه باشد، شبیه به یک عملیات روانی پیچیده، سازماندهیشده و حسابشده از سوی اتاق فکر غرب است؛ عملیاتی که هدف اصلی آن، شکستن انسجام ملی، فرسایش ارادهی مردم و انحراف افکار عمومی از اولویتهای اساسی کشور است.
ما ملت ایران، تجربه تلخ و پرهزینهی مذاکرات منتهی به برجام را از سر گذراندهایم. مذاکراتی که با وعده رفع تحریمها، گشایش اقتصادی و باز شدن دروازههای ارتباط جهانی آغاز شد، اما در عمل چیزی جز تعهد یکطرفه، خسارات عظیم اقتصادی، و تضعیف موقعیت راهبردی ایران در منطقه برای ما بهجا نگذاشت. خروج یکجانبه آمریکا از برجام، بیاعتنایی اروپا به تعهدات خود، و تحمیل تحریمهای ثانویه، تنها بخشی از واقعیتهای این تجربه تلخ است.
رهبر معظم انقلاب اسلامی طی سالهای متمادی، همواره بر تقویت درونزایی، اقتصاد مقاومتی، و اتکای به ظرفیتهای ملی تأکید کردهاند. معظمله در شعارهای سال، که هرکدام سندی راهبردی برای پیشرفت کشور محسوب میشود، دهها بار کلیدواژههایی همچون «تولید»، «اشتغال»، «دانشبنیان»، و «عدالت» را مطرح نمودهاند. این رهنمودها، کدهای دقیق راهبردی هستند که اگر به آنها عمل شود، کشور در مسیر اقتدار و استقلال قرار خواهد گرفت و نیازی به اتکای مجدد به غرب نخواهد داشت.
سؤال اساسی اینجاست: در سالهایی که معظمله بر «تقویت اقتصاد ملی»، «رفع وابستگی به نفت» و «توجه به نخبگان داخلی» تأکید داشتند، مسئولین اجرایی چقدر به این رهنمودها توجه کردند؟ آیا به جای «چشمدوختن به بیرون»، سرمایههای داخلی را تقویت کردهایم؟ یا همچنان در دام تفکر غربباورانهای هستیم که پیشرفت را تنها از پنجره رابطه با غرب میبیند؟
بیشک جمهوری اسلامی ایران اهل مذاکره تعامل، گفتوگو و دیپلماسی عزتمندانه است. اما مذاکره ای که عزت ملت را خدشهدار کند، منافع ملی را به مخاطره اندازد و امنیت کشور را با ابهام مواجه سازد، نه تنها پذیرفتنی نیست، بلکه عین خیانت به آرمانهای انقلاب اسلامی است.
مذاکره باید «برد-برد» باشد. ما نباید بار دیگر همهچیز را بدهیم و هیچ تضمین عملی، حقیقی و قابل راستیآزمایی دریافت نکنیم. هیچ ملت باعزتی با دشمنی که سابقه عهدشکنی، کودتا، تحریم، ترور، و تهدید علیه او را دارد، بدون ضمانتهای عینی و مؤثر وارد گفتوگو نمیشود.
آمریکا برای ملت ایران آزمودهای است که دیگر نیازی به آزمودن ندارد. ایالات متحده، با کارنامهای سنگین از دشمنی، از کودتای ۲۸ مرداد گرفته تا اعمال تحریمهای فلجکننده و ترور سردار بزرگ مقاومت، شهید حاج قاسم سلیمانی، صلاحیت اخلاقی و سیاسی برای مذاکره با ملت ایران را از دست داده است.
امروز راه برونرفت از چالشها، نه در وین و ژنو، بلکه در باور به جوانان ایرانی، حمایت از تولید داخل، مبارزه با فساد ساختاری و تکیه به توان ملی است. قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران، برگرفته از فرهنگ، ایمان، استقلالطلبی و مقاومت مردمی است، نه لبخندهای دیپلماتیکی که پشت آن چاقوی خیانت پنهان شده است.
امید است مسئولین امر با عبرتگیری از گذشته، به جای تکرار اشتباهات پرهزینه، مسیر عزت، حکمت و مصلحت را با تکیه بر رهنمودهای رهبر حکیم انقلاب و اعتماد به مردم و نخبگان داخلی انتخاب کنند.
چو ایران نباشد، تن من مباد
بدین آب و خاک، تن من مباد
سید یونس آصف جاه
فعال فرهنگی و اجتماعی
۲۱ فروردین ۱۴۰۴
حکیمانه و عالی بود. خداوند آخر و عاقبت همه مان را به خیر کند.
🌵🌵👌👌
به خدا دیدگاه و رهنمودهات فقط و درد خوت ایخره با این تحلیل ابکیت