فصلی نو-انتخاب شهردار برای یاسوج موضوع پیچیده ای شده است.هر روز خبرهای عجیب و غریبی بیرون می آید که خبرهای پیش از خود را رد می کند.

دوسه روزی نامی بر سر زبانها می افتد و بعد هم تکذیب می شود.در این میان نام نستهن مقدم بیش از سایرین بر سر زبان هاست.

اعضای شورا مدعی هستند از لیست ۶۰ نفره بر اساس امتیاز بندی نام ۶ نفر باقی مانده و مقدم خروجی نهایی است.اعضای شورا در مصاحبه های خود می گویند این ۶ نفر در نشستهای جداگانه با اعضای شورای شهر، برنامه هایشان برای مدیریت شهر یاسوج تشریح کرده اند که در نهایت اکثریت شورا به این نتیجه رسیده مقدم از دیگران برای شهردار شدن مناسب تر است.

این در حالی است که در تماسی که با برخی از این افراد داشتیم ، ادعای هرگونه برگزاری جلسه دفاع از برنامه ها را رد کرده و از آن اظهار بی اطلاعی می کنند.
البته پس از اینکه ۲ هفته ای مقدم در کورس رقابت، از دیگران سبقت گرفته بود اما در دو روز گذشته رسانه های خاص به صورت هماهنگ اسامی دیگری را به عنوان شهردار احتمالی یاسوج اعلام کردند که به نظر می رسد مطرح شدن این نامها برای کم شدن فشار بر روی مقدم و منحرف کردن اذهان عمومی به سمت گزینه های گمنام است تا هم مقدم را با اطمینان جلو ببرند و هم چند روزی مردم را سرگرم اسامی جدید کنند.
اما معرفی مقدم به عنوان شهردار چند ایراد اساسی دارد که از همان زمان که نامش بر سر زبانها افتاده همواره در جامعه و در میان شهروندان مطرح است.اینکه مقدم کیست و چگونه بدون داشتن سابقه و یا تخصص در امور شهری قرعه به نام او افتاده است.مهمتر از همه اینکه چگونه شورایی که اکثریت آن به خواست جامعه اصلاح طلب هستند روی یک گزینه کاملا اصولگرا توافق کرده اند.
نام مقدم از همان روز اول با واکنش جامعه روبرو شد. مقدم گزینه گمنامی بود که جز اصولگرایی اش هیچ نقطه شفافی در پرونده نداشت.این اصولگرایی نیز مورد اعتراض جامعه قرار گرفت چرا که پیش از آن محمد علی جاوید نیز بی پروا خود را اصولگرا معرفی کرده و در همه چهار سال حتی تلاش نکرد برای در نظر گرفتن منافع مردم گاهی با بدنه دولت همراهی کند زیرا هر نوع همراهی را امتیازی برای دولت می دانست .
جاوید حتی در همه این چند سال اشاره ای به اعتبارات دولتی واریزی به حساب شهرداری هم نکرد و مدعی شد کارهای انجام شده اغلب از منابع داخلی هستند و این مهترین خدمت به جریان فکری بود که جاوید به آن وصل بود.
در واقع در انتخاب اعضای جدید شورا، مردم با انتخاب نیروهای اصلاح طلب و معتدل سعی کردند به این رویه نه بگویند که حالا در اولین گام یعنی انتخاب شهردار به نظر می رسد شورا همه وعده ها و قول قرارها را زیر پا گذاشته و منتخبین مردم بدون توجه به خواست موکلان خود وارد معامله انتخاب شهردار شده اند.
آنها از مقدم نام می برند اما حاضر نیستند برای افکار عمومی توضیح دهند چگونه و با چه معیارهایی او را انتخاب کرده اند.مردم و جامعه که از ابتدا کمترین مطالبه خود را روی انتخاب شهردار اصلاح طلب گذاشته بودند حالا بنا به دلایلی سردرگم شده است.
ریشه این سردرگمی در حمایت یا عدم حمایت از مقدم، به شایعاتی مبنی بر حمایت مهندس غلامرضا پناه یکی از نخبگان استانی پایتخت نشین از مقدم باز می گردد. پناه جز چهره های شاخص و مورد احترام اصلاح طلبان استان است و شایعه حمایت وی از مقدم جامعه را مردد کرده که در این شرایط مقدم را بپذیرد یا خیر.
اگرچه بعید است پناه و به طور کلی نخبگان مرکز نشین در موضوعاتی مانند انتخاب شهردار که حق طبیعی مردم است دخالت کنند و به نظر می رسد این نیز ترفندی از سوی حامیان مقدم است تا مردم را با استفاده ازاحترامی که برای بزرگان سیاسی و فرهنگی قائل هستند در معذورات اخلاقی قرار داده و دعوت به سکوت بکنند.
البته اگر بر روی تفکر سیاسی هم چشم بپوشیم باز هم عدم تخصص وی در اداره امور شهری را نمی توان نادیده گرفت. در کارنامه ای که از وی ارایه شده جز مدیریت اداره آب و خاک عملکرد خاصی که بتوان از آن به عنوان یک نقطه قوت یاد کرد،وجود ندارد. البته اشاره ای به کارخانه آرد و نشاسته شده که اتفاقا در دوران مدیریت وی به کما رفت.
البته در این میان یک مساله وجود دارد و آن هم حمایت هماهنگ و یکدست برخی رسانه ها از مقدم است. رسانه هایی که در همه چهار سال گذشته از هیچ تلاشی برای تخریب و تحقیر دولت فروگذار نکرده اند.رسانه هایی که در طول زمان انتخابات به صورت صددرصد در خدمت شهردار تهران بودند و از کجا معلوم که حالا که شهرداری تهران را از دست داده اند شهرهای کوچک را هدف گذاری نکرده باشند.اگر هم مساله سیاسی در میان نباشد پس باید دعا کنیم این انتخاب ربطی به مسائل قومی نداشته باشد.