میرشکار ، گلودرانی استاندار و مدیرانی که ضعف های خود را پشت تاجگردون استتار کردند

فصلی نو – داریوش بهنیا، فعال حوزه رسانه در استان کهگیلویه و بویراحمد طی یادداشتی در فارس اینگونه آورده است:

برای دکتر غلامرضا تاجگردون به عنوان یکی از نخبگان استان کهگیلویه و بویراحمد در حوزه اقتصادی و بودجه احترام زیادی قائلیم همانگونه که ستار هدایتخواه را در حوزه فرهنگی یکی از نخبگان استان می‌دانیم.

هر چند ممکن است به دلایلی از نظر گفتمانی و اعتقادات سیاسی با دکتر تاجگردون و گفتمان و عقاید ایشان اختلاف سلیقه داشته باشیم اما منکر زحمات وی برای حوزه انتخابیه گچساران و باشت نیستم و همچنین زحماتی که در حوزه ملی و در کمیسیون برنامه و بودجه مجلس برای کشور و مردم متقبل می‌شود.

همین چند روز پیش بود که به دوستی می‌گفتمتاجگردون زحمات زیادی برای حوزه انتخابیه خود کشیده که هر چند ما در حوزه‌ای دیگر و آن طرف‌تر در یاسوج زندگی می‌کنیم اما از نتیجه زحمات وی بی‌نصیب نیستیم و همین که در جاده‌ای امن‌تر از گذشته در مسیر باشت گچساران سفر می‌کنیم خود یکی از این دلایل است.

اما با همه این خوبی‌ها و اوصاف نباید از برخی نقاط ضعف و اشتباهات این نماینده نخبه هم استانی هم بگذریم اشتباهاتی که با توجه به نام و جایگاه تاجگردون برازنده وی نیست.

یکی از اشکالات تاجگردون به دخالت‌های وی در دستگاه‌های اجرایی برمی‌گردد که بسیاری معتقدندتاجگردون در استان استقلال دستگاه‌های اجرایی را خدشه‌دار کرده و به دلیل جایگاهی که در مرکز دارد همه مدیران استانی وامدار وی هستند.

همین می‌تواند یکی از دلایل ضعف و کم‌کاری و وابستگی دستگاه‌های اجرایی در استان باشد به نحوی که برخی مدیران به پشتگرمی تاجگردون کار و خدمت به مردم را رها کرده‌اند چون اهرمی به نامتاجگردون دارند پس دیگر نیازی به کار نیست و او خودش پشتیبان و نگهدارنده مدیر است!.

همچنانکه که می‌بینیم این فرضیه چندان هم نادرست نیست چرا که مدیران وابسته به تاجگردونبر خلاف خودش که نیرویی توانمند در حوزه کاری به شمار می‌رود بعضا ضعیف و ناتوان هستند.

متاسفانه یکی دیگر از برچسب‌هایی که به تاجگردونچسبیده و شاید موجب بدنام شدن رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس در استان شده بحث استخدام‌های طایفه‌ای و فامیلی است که باز هم خیلی‌ها در استان وی را بانی ترویج و اشاعه چنین اقداماتی به طور مستقیم و غیر مستقیم می‌دانند کما این که مدیران منتسب به آقایتاجگردون در این قضیه بیش از همه در مظان اتهام بودند که برای نماینده‌ای در سطح ملی و حداقل نخبه در حوزه اقتصادی چنین برچسبی خوشایند نیست.

تاجگردون در ضیافت افطاری که در یاسوج از سوی هوادارانش برای باشتی‌ها و گچسارانی‌های مقیم یاسوج تدارک دیده شده بود و بسیاری از مدیران غیر باشتی و غیر گچسارانی مهمان ناخوانده آن بودند!! به موضوع حق‌الناس اشاره کرد و یکی از محورهای سخنان وی در همین زمینه بود از جمله در موضوع سقوط هواپیما که باید چنین مباحثی هم به صورت عملی بیشتر از سوی نمایندگان محترم مورد توجه قرار گیرد تا مردم اعتماد بیشتری به نمایندگان از جمله دکتر تاجگردون داشته باشند.

اما موضوعی که موجب شد این وجیزه به رشته تحریر درآید موضوعی بود که در تبلیغات انتخاباتی دوره اخیر مجلس شورای اسلامی توسط دوستان و همفکران آقای تاجگردون و خود وی مطرح شد و آن بحث معرفی تاجگردون به عنوان میرشکار(میرشکال) در اوضاع و احوال کنونی بود.

آقای تاجگردون در شب رونمایی از آلبوم میرشکال که توسط یکی از هنرمندان هم استانی تهیه و تدوین شده بود به موضوعی مهم و باریک اشاره کرد که نباید با چنین واژه‌هایی مغرور شویم و لذا نشان می‌دهد خود آقای تاجگردون به آثار چنین اقداماتی که تهدید به شمار می‌رود تا فرصت، به خوبی پی برده است.

اما در موقعیتی که مردم نیاز به توجه بیشتر دارند و استاندار کهگیلویه و بویراحمد از استان به عنوان استانی قانون‌گریز یاد می‌کند و مجبور است در نشست شورای اداری برای نخستین بار در حضور همه مدیران و رسانه‌ها از مدیران کم‌کار نام ببرد و گلوی خود را پاره کند رونمایی از آلبوم میرشکال نوعی بدعت و بدآموزی به دنبال دارد.

در روزگاری که مدیران پشت سر نمایندگان از جمله آقای دکتر تاجگردون استتار کرده‌اند و کم‌کاری‌های خود را پشت قدرت و اراده نمایندگان مخفی کرده‌اند رونمایی از چنین کاری و صحه گذاشتن تاجگردون بر آن جز خواندن فاتحه به روان استان فایده و سودی برای کهگیلویه و بویراحمد با لشکری از مدیران ضعیف ندارد.

در هنگامه‌ای که جمعیت بالایی از جوانان جویای کار استان بیکار هستند و از استان‌های محروم و ضعیف در حوزه صنعت و کشاورزی و گردشگری و خدمات و … هستیم آقای تاجگردون باید بی‌سر و صدا و بدون هیاهو به فکر تلاش جهت محرومیت‌زدایی در استان باشد و این گونه خود را نزد افکار عمومی به جز هواداران سینه چاکش بدنام نکند.

آقای تاجگردون باید در ضمیر بیدار خویش چنین اندیشه کند که آیا افکار عمومی در برهه کنونی چنین موضوعاتی را هر چند سطحی و پیش پا افتاده و حتی طبیعی و معمول، هضم می‌کند یا نه؟  آقای تاجگردون به عنوان یک نخبه و کارشناس که عملیات جمع و تفریق و ضرب و تقسیم را بهتر از هر شخص دیگری در این استان می‌داند بی‌شک در ضمیر خود با چنین اقداماتی مخالف خواهد بود