و دیدیم که ایشان پس از اعلام رسمی عدم تایید صلاحیتش باز دست رد به سینه هردو مدعی زده و با بی توجهی به تمامی وسوسه ها و تطمیع ها و فشارهای این مدعیان ،ضمن تقدیر از استقبال مردم فهیم خطه ا

فصلی نو – مهدی رمضانی

آن شهیدشاخص شهید ایزدپناه که به حق بنیان گذار اصلاحطلبی و روشن فکری دینی و قهرمان مبارزه با طاغوت قبل از انقلاب اسلامی و سکون و واپس گرایی و تحجر پس از پیروزی انقلاب اسلامی در منطقه ما بود و همه دیدند که چگونه با خون خود نخستین طلوع این واژگان در دیارمان را به رنگ سرخ شهادت آراست و گلگون کرد.
آغاز جنبش اصلاحات و اندیشه اصلاحطلبی مبتنی بر روشن فکری دینی در استان ما به حق از سال ۵۹ بود. وقتی که شهید ایزدپناه یک جوان ۲۸ ساله که تمامی سالهای جوانی خود را قبل از پیروزی انقلاب اسلامی صرف مبارزه جانانه با رژیم پهلوی کرده و تاوان مبارزات خود را با اخراج از محل کار و تحمل نشدن در دانشسرای عشایر و تحمل زندانهای ساواک و آوارگی و تبعید تحمیلی خود و خانواده به شهرستانهای همجوار داده بود پس از آن پیروزی بزرگ و به ثمر نشستن انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) نیز از پا ننشسته و رسالت خود را که از زبان خودش ،،خدمت به خلق،، بود رها نمی کند و وقتی که محرومیت مطلق و فقر و جمیع دردهای مردم سرزمین پدری اش را می بیند این بار اما مسئولیت نمایندگی و وکالت دفاع از حق و حقوق تا آن زمان نادیده گرفته شده مردمش را در مجلس شورای اسلامی وقت متوجه خود می بیند ، با عزمی راسخ وارد عرصه انتخابات می شود و با اقبال عموم مردم منطقه روبرو شده و با پیروزی نسبی در دور نخست انتخابات به دور دوم ”کشانده” می شود. اما تنگ نظری ها و خودخواهی ها و قدرت طلبی ها و ”سهم خواهی های” افرادی که وقتی به پیشینه مبارزات قبل از انقلاب بر میگردیم آثاری از ردپایشان را نه تنها در خط مقدم مبارزه بلکه در سنگرها و حتی آشپزخانه های امن پشت جبهه مبارزه نیز نمی بینیم این روح بیقرار را با خنجر از پشت و دلی رنجور از وفای دوست از نیمه راه مجلس روانه جنگ می کند و آن انتخاب تاریخی اش را با رنگ سرخ شهادت لاله گون می کند.
پس از آن حرکت نمادین و تاریخی این شهید راه حق در ادامه سالهای پس از انقلاب و در تداوم این راه سید باقر موسوی جهان آباد که خود از دوستان و همرزمان و هم فکران شهید ایزدپناه بود وارد عرصه اصلاحات می شود. فردی که علی رغم به دوش کشیدن مجروحیت جنگ تحمیلی تمام توان خود را در سالهای مسئولیتش در جهاد سازندگی به خدمات گسترده و ارزنده به مردم محروم و مناطق دورافتاده معطوف داشته در سال ۷۴ به اصرار برادران شهید وارد کورس انتخابات شده و ضمن ایجاد شور و شوقی وصف ناپذیر با استقبال کم نظیر مردم زجرکشیده منطقه روبرو می شود و با پیروزی قاطع به مجلس شورای اسلامی راه می یابد. آقای موسوی با نمایش عملکردی درخور و شایسته از خود و ایستادگی تمام قد و شجاعانه برروی حق وحقوق مردم خود به مدت ۸ سال (سال۷۴ الی ۸۲) زمام نمایندگی شهرستانهای بویراحمد و دنا را در دست دارد تا اینکه درسال ۸۲ علی رغم داشتن پتانسیل پیروزی حتی با قدرت و مقبولیتی بیش از ادوار گذشته توسط فیلتر شورای نگهبان از این مهم باز می ماند. حرکتی که قهر مردم با صندوق رای را در پی داشته و به همین خاطر اصلاحات به مدت ۸سال به انزوای اجباری کشیده شده و می بینیم که رقیب روبرو و قطب مخالف این اندیشه طی این ۸ سال زمام امور را به دست می گیرد .تا اینکه در سال ۹۰ مردم منطقه با قطع امید از اجازه حضور آقای موسوی که اکنون سید قلب ها لقب گرفته و همچنین عدم یافتن نماینده ای سزاوار بیرق داری اندیشه اصلاح این بار رو به ”حداقل های خود” آورده و با آشتی نسبی با صندوق رای فردی معتدل و به تعبیری خنثی را راهی بهارستان می کنند. در طی گذشت این چهارسال با وجود عدم حصول حتی حداقل مطالبات ابتداییشان از گزینه ”لازم و نه کافی خود” مجددا در سال ۹۴ به دلیل خالی بودن عرصه ناگزیر دست به همان حرکت چهارسال پیش و انتخاب بر مبنای ”حفظ حداقل ها” زده و باز همان گزینه خاص را روانه مجلس می کنند. اما در آن سال اتفاقاتی رقم می خورد که سید قلب ها را بیش از گذشته چهره موفق و حقیقی و ”نه دروغین” اصلاحات نشان می دهد. وقتی که آقای موسوی خود به شخصه با دیدن وضع نابسامان استان و مطالبات بی پاسخ مردم منطقه با گوشه چشمی به گذشتن از فیلتر شورای نگهبان وارد میدان می شود در حالی که مدعیان دیگری از هردوجناح کاندیدا شده اند .و در این میان دو گزینه مدعی به ظاهر اصلاحطلب_ نماینده وقت و یکی از کاندیداها_ با پیش بینی جلوگیری از حضور سید اصلاحات کو به کو و منزل به منزل جلب حمایت و دست یاری آقای موسوی را می طلبند.

و دیدیم که ایشان پس از اعلام رسمی عدم تایید صلاحیتش باز دست رد به سینه هردو مدعی زده و با بی توجهی به تمامی وسوسه ها و تطمیع ها و فشارهای این مدعیان ،ضمن تقدیر از استقبال مردم فهیم خطه اش سکوت را پیشه خود کرده و با نه گفتن به ”لباس و نام عاریه ای اصلاحطلبی” بر آرمانهای راستین این اندیشه صحه می گذارد. اکنون پس از گذشت کمتر از چهارسال از آن زمان و مطالبات انباشته و وصول نشده مردم این خطه باز تنور انتخابات پیشاپیش در استان ما داغ شده اما اصلاحطلبان و در راس آنان سید باقر موسوی این بار به دنبال ناکامی در کل ۱۶ سال گذشته چه در ۸ سال نخست که جناح رقیب و به تعبیری ”سنگر روبرو” یکه تاز بود و چه در ۸ سال دوم که با اکراه و به مقتضای شرایط گزینه ای ”حداقلی” سوار بر موج ”کینه های مردم از جناح روبرو” به مجلس راه یافت ،به دنبال رو کردن برگ برنده ای که در این آشفته بازار بتواند با کمک گرفتن از سوابق درخشان و وجهه اجتماعی و شاید حتی جایگاه قومی خود ضمن پیروزی در انتخابات پیش رو انبوه مطالبات برآورده نشده مردم را پاسخگو باشد هستند. لذا همه ما با امید به تامل و تفکر بیشتر در این مرحله تاریخی حساس توسط تک تک افراد جامعه و حصول همبستگی و مساعدت همه مردم فهیم این خطه از همه اقشار مختلف اعم از پیر و جوان و متفکرین و سیاسیون و روحانیت متعهد و خواص دلسوز و عوام زجرکشیده عبور کشتی سرنوشتمان را از این طوفان ویرانگر انتخابهای ”طایفه ای” و ”متعصبانه” و ”احساسی” و ”بی منطق” سنوات اخیر، از خداوند متعال خواستاریم و همچنان ”امیدوار” رسیدن به ساحل سعادت و فیروز بختی را به انتظار نشسته ایم.