پاسخی به اظهارات اخیر شکر الله امامی؛ «سرقت‌ خدمات اجرایی»شهرستان شدن مارگون از حرف تا عمل!

فصلی نو – فرید شهریاری

اخیراً آقای شکرالله امامی مدیر کل سیاسی و انتخابات استانداری در دوره آقای ستار هدایت‌خواه راجع به روند شهرستان شدن مارگون اظهاراتی خلاف واقع بیان داشته‌اند که اکنون برای تنویر افکار عمومی چند نکته‌ای به اختصار بیان می شود؛

جناب آقای امامی، اصولگرای شکست خورده همیشه پیروز؛

1- شما مدعی شده‌اید که بحث شهرستان شدن مارگون، در زمان مسئولیت شما و آقای هدایت‌خواه بوده است و تلاشی که زارعی در طی این چند سال برای ارتقاء این بخش به شهرستان شدن انجام داده است، واقعیت ندارد!
در همین ابتدا این سئوال مطرح می شود، چرا با وجود آن که هشت‌سال قدرت مطلق در اختیارتان بود هیچگونه اقدام مؤثری برای ارتقاء مارگون و لوداب به شهرستان شدنشان انجام ندادید؟
چرا اکنون که خدمات، تلاش‌ها و پیگیری‌ها زارعی با توکل بر خدا منتج به نتیجه و شهرستان شدن مارگون شده است، بعد از یک دهه سخن به زبان گشوده‌اید و از وفای به عهد زارعی با مردم شریف بویراحمد سفلی، خاصه مردم مارگون حسادت می‌ورزید و دست به تخریب ایشان می‌برید؟
جناب آقای امامی،مدیرکل سیاسی و انتخابات آقای هدایت‌خواه؛
2-چرا مردم را فریب می‌دهید؟ شما اگر در دوره مسئولیتتان مدیری توانمند و یا مردمی و حتی متخصص می بودید، نه امروز بلکه در همان زمان باید به مردم گزارش می‌دادید؛ اما افسوس وقتی که انسان‌های کوچک را مسئول کارهای بزرگ می‌کنند، وقتی مدیران سفارشی و بله‌قربان‌گو در رأس هرم اجرایی امور قرار می‌گیرند، وقتی سیاست‌بازان ضدمردمی که هیچ درک درستی از نیازهای مردم و جامعه ندارند، مسئولیت حل مشکلات را بر عهده می‌گیرند، نتیجه کار این‌چنین می‌شود که در دوره‌ای که امکانات مالی و اقتصادی کشور با نفت ۱۴۰ دلاری و سود حاصل از فروش نفت ۷۰۰ میلیارد دلاری در زمان مسئولیت شما و آقای هدایت‌خواه در این کشور جاری بود؛ متاسفانه نه‌تنها شهرستان شدن مارگون به نتیجه نمی‌رسد بلکه از توسعه و شهرستان شدنش در آینده نیز محروم می‌شود!

جناب آقای امامی؛ مدیر تندروی حاکمیت مطلق اصولگرایی؛

3-شما در اوج ناکارآمدی و بی‌هنری، تنها افتخارتان این بوده است که خدمات زارعی را که یکی پس از دیگری همانند (گازرسانی به کاکان، اتمام سازه و تجهیز بیمارستان ۲۹۰ تخت‌خوابی یاسوج، تکمیل و اتمام کارخانه سیمان مارگون، چهار بانده کردن راه‌های مواصلاتی شهرستان بویراحمد و دنا، تکمیل و تطویل باند فرودگاه و گازرسانی به اکثر روستاهای شهرستان و ده‌ها اقدام دیگر) به بار می‌نشیند را به دوره وکالت خود و آقای هدایت‌خواه ارتباط می‌دهید که پاسخ این ادعای پوچ-تان، همان سیلی تاریخی و معنار دار آرای پاک و شریف مردم بویراحمد و دنا به ویژه مردم آگاه و قدرشناس مارگون و لوداب به شما بوده است که جامه‌ی مسئولیتی را که بر قامت شما گشاد و بزرگ بود را از تنتان در آوردند و آقای هدایت‌خواه را از مجلس به کاخ جدول غوره-یشان هدایت کردند!
حال پاسخ دهید آیا به خاطر اینکه هشت سال مردم مارگون را از حق طبیعی‌شان محروم کردید از آنان عذرخواهی کرده‌اید؟
آیا به خاطر ضعف مدیریتی و عدم توانایی در انجام مسئولیت اجرایی-یتان از مردم لوداب که به خاطر سبد رأی انتخابات مانع از شهرستان شدن لوداب و عدم توسعه یافتن آن در آینده شده‌اید تا لوداب مستعد، به واسطه شما همچنان محروم بماند از خدا طلب مغفرت کرده‌اید؟
اکنون که زارعی با خدمت صادقانه حق شهرستان شدن مارگون را با جدیت پیگیری کرده است؛ چرا به جای سکوت و یا تحسین این اقدام عام المنفعه، با نماینده مردم دست به تقابل زده اید؟ این رفتار شما برای رضای خداست یا برای خوش خدمتی به اربابتان؟!

شمایی که در ابراز عقیده و بله‌قربان‌گویی، خود را مرید آقای هدایت‌خواه می‌دانید آیا شایسته نیست در بحث مردمی بودن، خدمتگزاری به مردم و مستقل بودن به دور از وابستگی به دیگران، آقای زارعی را نیز الگوی خود قرار دهید تا شاید مردم این منطقه شما و یار محبوبتان را به خاطر بی‌توجهی به مطالبات به حقشان ببخشند تا که شاید رستگار شوید؟

جناب آقای امامی، فعال سیاسی فراموش شده!

4- اگر شما و آقای هدایت‌خواه در بحث شهرستان شدن مارگون به دید خود تعیین‌کننده بودید، بدون تردید همان موقع می‌توانستید این مهم را به سرانجام برسانید نه اینکه به بهانه اختلافات قومی میان مردم فهیم مارگون و لوداب از بار مسئولیت شانه خالی کنید!
شما و آقای هدایت‌خواه جز سخنرانی‌های بی‌عمل و تحمیل هزینه ‌بر زندگی مردم آیا دست‌آورد دیگری هم داشته‌اید؟ شما اگر واقعا از جنس مردم می‌بودید، باید اگر اختلافی هم وجود می‌داشت، به خاطر مسئولیت سازمانی و همچنین بُعد اخلاقی و انسانی، آن را برطرف می‌کردید، اما افسوس که در هر دو مسئولیت رفوزه شدید تا اینک به جای پذیرشِ صلح‌دوست بودن، توانمند بودن، خستگی‌ناپذیر بودن و پیگیر بودن خادم ملت (زارعی) دستاوردهای بزرگ آن را به نام خود مصادره کنید که این رفتار شما و همفکرانتان مصداق روشن و عینی صفت «سرقت‌ خدمات اجرایی» دیگران به کام خود می باشد!
در پایان به این اشعار شیخ بهایی که در مورد مرز بین خدمت به مردم تا ادعای دینداری برخی‌ها قدیس مآبان است رسیدم را با احترام تقدیم شما می‌کنم و قضاوت را هم‌چون گذشته به مردم می‌سپارم؛
همه روز، روزه بودن، همه شب نماز کردن
همه ساله حج نمودن، سفر حجاز کردن
ز مدینه تا به مکه، سر و پا برهنه رفتن
دو لب از برای لبیک، به وظیفه باز کردن
به مساجد و معابد، همه اعتکاف جستن
ز ملاهی و مناهی، همه احتراز کردن
شب جمعه ها نخفتن، به خدای راز گفتن
ز وجود بی نیازش، طلب نیاز کردن
به خدا که هیچ یک را، ثمر آن‌قدر نباشد
که به روی نا امیدی، در بسته باز کردن