یادداشتی از الهام فرهادی-اینجا،یاسوج است پایتخت درد!پایتخت سقوط!پایتخت محرومیت

فصلی نو-الهام فرهادی

ده سال است که کابوس شبانه ام، فروافتادن هواپیمایی است که در مقابل چشمانم چرخ می زند ؛و درست در جایی که ایستاده ام بر زمین می افتد.
کابوس ده ساله ام اینک، امروز، ۲۹ بهمن ۹۶رخت حیات پوشیده و من جان باختن زنان ومردان وکودکانِ سرزمین مادری ام را به عزا نشسته ام !
اینجا،یاسوج است پایتخت درد!پایتخت سقوط!پایتخت محرومیت !اینجا همان نقطه ی کور ایران ِ من است که در گذر سالیان هرگز دیده نشد الّا زمانی که تنور انتخابات داغ باشد!
اینجا سرزمین جاده های سنگلاخ، دست های پینه بسته ،همگام با غرب جنگ و ایستادگی،همنوا با شرق محرومیت و دورافتادگی، همراه با جنوب ریزرگرد و مظلومیت ،هماهنگ با کویر خشکسالی است! اینجا سرزمین همدلی با تمام دردهای ایران است !
اکنون راز داغِ بر دل مانده ی لاله های واژگون دنا را می دانم!زین پس چویل های دنا عطر آسمان می دهند و چشمه سارانش به طعم آسمان می شکفند! زین پس بالی هم اگر باشد نایی نیست برای پرواز!
ما قومِ همیشه سربلند در برابر اندوهیم اگرچه سلول به سلولمان در خویش شکسته است! ما را که هیچ ظلمی نترساند و هیچ نداشتنی تحقیر نکرد،اکنون اندوه فرزندان دنا،زانوی صبرمان را سست کرده است!
آسمان هم به زمین رسید اما….دردهای ما گویا به پایان نخواهد رسید! آرام باش دنا ،آرام باش و برجایت استوار بمان تو پرچمدار صبوری و سربلندی یک قومی!بگذار تمام رادارهای خاموش دنیا سیگنال دردت را دریافت کنند !
بمان و پرواز را دوباره به تمام عقابهایی که بر بلندایت مامن گزیده اند بیاموز! بمان و سپید باش و سخاوتمندانه لاله های واژگون را در دامانت آرام بخش!بگذار هرسال عطر ایلیا و طاها و شهبُد در ساقه های تُرد آویشن و چویلت عطر افشانی کند!
سرزمین مادری ام تسلیت!
دنای سپید روی و راست قامتم تسلیت !
هم تباران استوار و با صداقتم تسلیت!
تسلیت به آسمانی که پرواز خواهران و برادران مرا ناتمام گذاشت….
الهام فرهادی