فصلی نو- زینب زارع
میزان رای ملت است
این جمله کوتاه را از زمان کودکی بخاطر داریم ،
چند کلمه ای که سالهای سال بدون اینکه حتی معنی آن را بدانیم روی دفترها و کتابهایمان به صورت چاپ شده نوشته بودند ، کلماتی که از اولین روزهای دبستان تاکنون همواره مقابل چشمانمان رژه رفته اند تا باوری را که تا به امروز یدک کشیده ایم محکم و بتن کاری شده برایمان بسازند و آن مفهوم صریح دموکراسی بود،
امروز اما اعتبار نامه منتخب مردم گچساران توسط رای منتخبین دیگر حوزه ها لغو می شود تا تناقضی سهمگین، پیکره این باور پیش ساخته را در هم بشکند و دموکراسی برای همیشه با رخی معلول و معیوب به اعتماد مردم و رای آنها که حق الناس محسوب می شود بدهکار بماند،
اکنون پرسش این است لغو اعتبارنامه تاجگردون در مقابل رای و اعتماد و شعور یک ملت چه مفهومی می تواند داشته باشد ؟ در قیاس با وضع موجود آیا بهتر نبود شورای نگهبان از ابتدا اقدام به رد صلاحیت ایشان می نمود؟ آیا این حرکت نوعی استفاده ابزاری از کاریزمای تاجگردون و حضور مردم و ترغیب شور و شعور آنان برای بالابردن سطح مشارکت در انتخابات نبود؟؟؟ و اکنون چه ؟؟؟ آیا حذف منتخب مردم اهانت به شعور رای دهندگان نیست؟؟؟؟ اگر چه نگارنده گاهآ از منتقدین تاجگردون بوده است و اکنون نیز به عنوان یک منتقد به ساحت مقدس قلم رجوع می نماید لکن همانطور که تاجگردون خود نیز اذعان داشته: شاید شیشه او تمیز نبوده باشد اما آیا عاملان حذف او، خود دستمالشان تمیز بوده و جایگاه وی را نیز با دستمال تمیز پاک کرده اند؟؟؟
آیا این روند در مجلس شورای اسلامی سابقه داشته است یا مجلس یازدهم دست به ابتکاری نو زده است و با برگزاری جلسه ای فوق العاده و غیرقانونی که بیشتر یادآور دادگاههای نظامی سابق است برای حذف یک عضو موثر خویش تلاش نموده است؟
آیا این رویکرد در این سیستم ادامه خواهد داشت و چیزی که از آن به عنوان مبارزه با فساد نامبرده می شود زین پس نیز با همین جدیت از مسیرهای متفاوت دور زدن قانون پیگیری خواهد شد؟؟ یا مجلس یازدهم در ابتدای شروع به کار ،برای مدعی شدن در جهت سالم سازی نیاز به یک قربانی داشته تا در مواقع پرسشگری افکار عمومی در موارد بخصوص برای اثبات درستکاری خویش این مورد را برجسته و در جهت رفع اتهامات مطروحه استفاده نماید تا مهره حذف تاجگردون بعنوان ارجاعی مستند که در یادها مانده است در راستای تطهیرسازی این مجلس مورد استفاده باشد ؟؟
واقعیت این است که جامعه به روشنی نمی داند موضوع چیست؟
حذف تاجگردون نوعی انتقام جویی جناحی است یا انتقام جویی موردی؟؟؟ امروز این احتمالات ، احتمالات غریب و غیرقابل باوری نیست زیرا مردمی در بهت فرو رفته اند که با چشم خویش دیده اند پای صندوقهای رای رفته اند و انتخابات را رونق بخشیده اند ولی اکنون حاصل رای و اعتماد خویش را ذبح شده به تماشا نشسته اند
چیزی که روشن است این است که محبوبیت با انتقام جویی و ظلم خاکسار نمی شود
اگر چنین بود با رد اعتبار نامه غلامرضا تاجگردون آوازه ساسان تاجگردون بلند نمی شد و مردم برای انتخابات ریاست جمهوری پیش رو برای دعوت از غلامرضا تاجگردون دعوت نامه های مردمی را امضا نمی نمودند،
ضمن اینکه قانون مسیر کاندیداتوری مجدد مجلس را نیز به روی غلامرضا تاجگردون نبسته است البته اگر این بخش قانون هم برای تاجگردون از مسیرهای ننه گل افروزی باطل نشود،
سوالی که اکنون باید جهت تنویر افکار عمومی روشن و شفاف پاسخ داد این است اگر تاجگردون فاسد بوده است چرا شورای نگهبان و مراجع چهارگانه صلاحیت وی را تایید نموده اند؟
در این صورت آیا عدالت ایجاب نمی کند که نهادهای نظارتی انتخابات هم به محکمه بروند و پاسخگو باشند؟
چیزی که موجبات تعجب جامعه را برانگیخته است این است، چطور می شود که برای حذف یکی از منتخبین مردم تمام ساختارهای قانونی متزلزل می شود؟
به راستی عاملان حذف تاجگردون حال مردم گچساران را چگونه یافته اند که در توییت ها و پیغامهای متفاوتشان به مردم گچساران وعده شادباش و پیگیری مطالباتشان را می دهند؟؟ ماجرا بیشتر شبیه قصه های مادربزرگ می ماند، میخواهند به طفلی که پدرش را پای جوخه اعدام برده اند وعده پدرخواندگی بدهند.
و سکوت نمایندگان استان در خصوص تاجگردون بسیار تماشایی بود،
از کناره گیری های بی موقع گرفته تا کرونای برادرکشی،
حافظه تاریخی زاگرس سکوت نمایندگان زاگرس نشین و تنهاگذاشتن فرزند زاگرس را در هجدهم تیرماه از یاد نمیبرد.
راستی آخرش چشد ؟؟ میزان رای ملت بود یا مجلس چهار درصدی؟؟؟
زینب زارع تیرماه ۹۹
ارسال دیدگاه
نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد