یادداشت ارسالی – دنا را دریابیم/

فصلی نو-شهاب شجاعی سیف آباد

به نام خداوند جان و خرِد

دیروز با تعدادی از دوستان به قصد طبیعت گردی بهاری به سمت دشت زیبای مارپیت روانه شدیم و در بین راه یکی از دوستان همراه که هفتهٔ قبل همین مسیر را آمده بود برای ما توضیح داد که متأسفانه راه ماشین رو ایجاد کرده اند باور نکردم تا اینکه رسیدم به چشمهٔ اسدچاتی و به چشم این حقیقت تلخ را دیدیم باورش سخت و دردناک بود که در این طبیعت بکر و زیبا چنین عمل مخربی صورت گرفته است و به یقین راه ماشین رو یکی از پرزیان ترین عملهای انسانی در طبیعت است و این تجربه در ایران برای ما به اثبات رسیده است و جمله عامیانه ،هرجای که ماشین رفت خرابی است و بس …
و متأسفانه بعداز پرس و جو مشخص شد که به همین جا ختم نمی شود و جاده سازی از محل بید کِفته کاکان شروع شده و تا نرسیده به زیر گردنه ماش دون ادامه پیدا کرده است. و حال سؤال این است چطور در این مدت زمان که تقریباً زمان زیادی صرف می شود تا این چند کیلومتر به قول دوستان بالایی دوازده کیلومتر مسافت است نهادهای مسئول متوجه و پیگیری نکرده اند !؟

این جاده به دلیل شرایط منطقه که شکل دشت و تپه ماهوری است برای جاده سازی شرایط سختی ندارد و به همین دلیل باید هر چه سریعتر جلوی اینکار کار گرفته شده و قسمتهای تسطیح وجاده سازی شده تخریب باز هم تاکید بر تخریب تا ادامه دادن مسیر ،مُیسر نگردد و عزیزانی که با منطقه آشنایی دارند قطعاً درک می کنند اگر این راه گشایش شود چه تبعات ناگوار و جبران ناپذیری گریبان گیر دنا میشود زیرا این راه به دو منطقه میرسد یکی گردنه ماش دون که ضلع غربیش دشت زیبای گایونه (قلب دنا) و دیگری دشت مارپیت و گردنه خطیر سوخته که از شرق به باغات ترکها و جادهٔ ماشین رو و از غرب باز هم به دشت گایونه! و این یعنی یک دسترسی نسبی ماشین مخرب به دنای غنی شرقی و در آینده نه چندان دور دسترسی کامل! ؟ …

دنا از لحاظ زمین شناسی و تنوع جانوری و گیاهی و اقلیمی جزء نقاط باارزش اکوسیستم کوهستانی در جهان محسوب و در کمتر کوهستانی در جهان این همه تنوع یافت می شود .

دنا ریشه در باورهای دیرین مردمان این دیار دارد ، از زمان که افسانه کیخسرو و شاهنامه یار دیرین شبهای طولانى زمستانهای بویراحمد بوده است…

دنا را دریابیم…

شهاب شجاعی سیف آباد