همه پارامترهای که شورای شهر یاسوج ،برای انتخاب شهردار باید لحاظ کند
فصلی نو-محسن مطهریان حیات شورای چهارم شهر یاسوج در شرایطی رو به اتمام است و جای خود را به منتخبین جدید مردم میدهد که اعضای جدید با شعار و منطق تخصص گرایی به صحن شورا راه یافتهاند. در این خصوص...
فصلی نو-محسن مطهریان
حیات شورای چهارم شهر یاسوج در شرایطی رو به اتمام است و جای خود را به منتخبین جدید مردم میدهد که اعضای جدید با شعار و منطق تخصص گرایی به صحن شورا راه یافتهاند. در این خصوص نگارنده در تلاش است با بیان معضلاتی مهم و کلیدی از شهر یاسوج، اولویتهای را در راستای رفع آن جهت مشارکت، به مدیریت شهری جدید پیشنهاد دهد.
در مقدمهی بحث قبل از بیان هر مسئلهای در خصوص تخصص گرایی معتقدیم که تخصص و تخصص گرایی زمانی معنا و مفهوم خاص خود را پیدا میکند که در عمل قابل لمس باشد. به همین دلیل اولین و البته اصلیترین گام تخصصی شورای شهر جدید باید انتخاب شهرداری باشد که پارامترها و فاکتورهای مناسب در خصوص نظام مدیریت شهری را در برنامهی خود تدوین کرده باشد به این شکل که شهردار محترم باید برنامه های جامعای در خصوص مسائل زیست محیطی، برنامه ریزی شهری، طراحی شهری، جامعه شناسی، مهندسی ترافیک، روانشناسی محیطی، اقتصاد شهری، مسائل فرهنگی، عدالت اجتماعی شهر و.. در چشماندازه چهار سالهای ارائه دهد. گام بعدی تخصصی شورا پس از انتخاب شهردار همراهی در راستای پیش برد اهداف شهردار، تشکیل جلسات پرسش و پاسخ و مطالبه گری از شهردار است که رنگ و بوی جدیدی به ادارهی شهر خواهد بخشید.
یکی از اصلی ترین مشکلاتی که شهرداری یاسوج با آن روبه رو است نداشتن طرح جامع و طرح تفصیلی مفید و کلی است بتوان شهر یاسوج را بر اساس آن چه از نظر کالبدی و چه از نظر اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی توسعه بخشید در نتیجه اولین اقدام شهرداری باید در خصوص تهیه طرحهای جامع و تفصیلی شهری است.
اولین مسئله بحث اکولوژی و زیست محیطی است که یکی از ارکان مهم مدیریت شهری در سطح بین المللی محسوب میشود و در ابعاد گوناگون قابل بحث است. در ابتدا اگر نقشهی ساختار فضای سبز شهر یاسوج را تهیه کنیم به راحتی شاهد لکههای سبز متراکم در منطقهی جنوبی شهر خواهیم بود در صورتی که در سایر نقاط شهر از فقدان چنین ساختار متراکم سبز برخوردار است این بدین معناست که عدالت اجتماعی فضایی در خصوص پراکندگی فضای سبز صورت نگرفته، در واقع پراکندگی فضای سبز باید در تمامی سطوح شهر صورت بپذیرد تا بعنوان ریههای تنفسی شهر تمامی شهروندان دسترسی مناسبی از جهت فاصله و بهرمندی از طراوت، شادابی و هوای پاکیزهای که فضای سبز تولید میکند داشته باشند این مستلزم آن است که در طرح جامع شهر در نقشهی کاربری پیشنهادی خود به این پراکندگی توجه کرده باشد. مورد دوم رودخانهی بشار است که بصورت تدریجی بعنوان یکی از اجزا اصلی ساختار فضای شهری و اکولوژی شهری تبدیل شده است که به دلیل عدم توجه کافی و رها نمودن این رودخانه، بستر آن با مشکلاتی همچون آلودگی زیست محیطی و عدم زیست پذیری و طراوت کافی برخوردار است که با ساماندهی مناسب حاشیه و بستر آن، تجهیز کردن عرصهی عمومی ، استفاده از پوشش گیاهی بومی، استفادهی بهینه از آب رودخانه و البته طراحی فضا و بستر آن بعنوان یک عرصهی عمومی شهر میتواند کیفیت زیست محیطی و فضایی شهر را بصورت چشمگیری افزایش دهد.
مسئلهی ترافیک درون شهری معضلی جدی و نامی که تمامی شهرها و کلان شهرهای ایران و جهان را تحت شعاع خود قرار داده است که شهر یاسوج بصورت جدی با این مشکل روبه رو است. برای رفع این معضل نحوهی برخورد با موضوع و تدوین سیاست های مدیریتی بسیار مهم است. بدون تردید تغییر در فرم هندسی شهر راه حل و گرهگشایی مناسبی نخواهد بود زیرا تجربهی شهرهای بزرگی همچون تهران ثابت کرده است که به هر نسبتی عرض معابر افزایش یابد به همان میزان بستری مناسب برای پذیرایی از وسایل نقلیه خواهد بود. البته شاید سالهای اول اجرای این سیاستِ ترافیکی، بصورت مقطعی ترافیک کاهش یابد اما در دراز مدت نه تنها ترافیک شهر را کاهش نخواهد داد بلکه به افزایش آن دامن خواهد زد. بنابراین باید با مدیریت عرضه و تقاضا، سیاستهای آموزش شهروندی و ترویج پیاده مداری، دوچرخه سواری و استفاده از حمل و نقل عمومی با این معضل در سطح شهر برخورد نمود، که مهمترین آن سیاستهای آموزش شهروندی است و باید بعنوان یک سیاست کلی در نظام مدیریت شهری تدوین و لازم اجرا شود.
ساختار فضایی یا همان استخوان بندی از دیگر مشلات کالبدی یا به اصطلاح کارشناسانه “مورفولوژی” شهر یاسوج محسوب میشود که میتوان منشا برخی مشلکلات شهر به ساختار فضایی آن برمیگردد. تک بعدی بودن ساختار فضایی که محدود به فلکهی ساعت(میدان شهدا) تا میدان هفت تیر است. اکثر نیازهای روزانهی شهروندان(نیازهای خرید روزانه و قدم زنی و عبور و مرور) در این محدوده برطرف میشود که قطعا این محدوده توان و ظرفیت این حجم از مراجعه را نخواهد داشت و به دنبال آن می توان به از بین رفتن کیفیت فضای شهری و افزایش ترافیک شهری اشاره نمود. برای رفع این معضل ابتدا باید هر ناحیه از شهر در درون خود یک ساختاری تشکیل دهد و کیفیت فضایی آن به قدری افزایش یابد که قادر به جذب ساکنین آن ناحیه باشد. در گام بعدی باید مسیرهای اصلی شهر که بصورت نیمه فعال و منفعل باقی مانده اند با تعریف کابری های جاذب جعمیت ساختاری مناسب به آن بخشید تا بار و فشار روی ساختار اصلی شهر برداشته شود. البته ارتقا کیفیت فضای شهری اصلی ترین عامل برای حضور پذیری شهروندان محسوب میشود که باید به آن توجه ویژهای شود.
کیفیت نما و جداره یا بطور کلی زیباسازی شهر یاسوج یکی دیگر از معضلاتی است که اصلا از شرایط مطلوبی برخوردار نیست. کیفیت زیبایی و زیباییشناسی به دلیل اینکه با حالات درونی انسان یعنی ادراک و عاطفه، غم و شادی، زیبایی و غریزه و اراده در ارتباط است، بدون شک میتواند در رفتار شهروندان در سطح شهر تاثیر مستقیم داشته باشد.
برای رفع این معضل در ابتدا باید نظام نما و جداره اصلاح شود و سپس به سمت بومی سازی و استفاده از مصالح طبیعی سوق پیدا کند. اما جهت زیباسازی شهری از تکنیکهای گرافیکی، نقاشی های بومی، استفاده از اِلمانها و مبلمانهای که ریشه در هویت بومی و منطقهای دارند، ساماندهی تابلوهای تبلیغاتی و البته توجه به چیدمان مناسب پوشش گیاهی و کریدورهای سبز که تاثیر شگفت انگیزی در دید بصری و زیباسازی شهری خواهند داشت، مورد توجه قرار گیرند.
در انتها مهمترین معضلی که می توان بدان اشاره نمود، فقدان فعالیتهای فرهنگی و ناکارآمدی کمیتهی فرهنگی مدیریت شهری فعلی است. توجه به مسائل فرهنگی بخصوص آموزشهای فرهنگی به تنهایی میتواند نیمی از معضلات شهر را برطرف کند، برنامه ریزی فرهنگی محور و توجه به تشکل های فرهنگی و پویش های مردمی که بازوان اصلی مدیریت فرهنگی تلقی میشوند باید در دستورکار مدیریت جدید قرار گیرد، در واقع مدیریت شهری جهت تحقق پذیری هر هدف و سیاستی در سطح خرد و کلان باید به مسائل فرهنگی توجه نماید. بطور کلی مدیریت جدید باید مدافع مدیریتی فرهنگی و غیر دستوری باشد تا بتواند به سیاست های که در چشم انداز چهار ساله تعریف نموده است دست یابد.
در پایان امید آنست مدیریت جدید با اتخاذ تصمیمات و رویکردهای نوین و کنار زدن سیستم مدیریت سنتی به سطحی از مدیریت شهری برسد که “توسعه اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و فرهنگی نواحی شهری را شکل داده و هدایت کند و ساکنان را قادر سازد، نیازهای اساسی خود را تأمین کنند.”
محسن مطهریان کارشناس ارشد طراحی شهری
بدون نظر! اولین نفر باشید