فصلی نو،

در حالی که شورای پنجم شهر یاسوج هنوز رسما کار خود را آغاز نکرده اما خبرهای نا امید کننده ای از آن به گوش می رسد. خبرهایی که همچون آبی سرد، بر سر شور و اشتیاق رای دهندگان ریخته می شود.

شورای شهر یاسوج برخاسته از رای مردمی است که بر خلاف گذشته انتخابات را خیلی جدی گرفته اند و پشت هرنام و انتخابشان هزاران بیم و امید نهفته است.

از ایتدای این هفته تعدادی از نامها از میان شصت نفری که گفته می شود گزینه های احتمالی شهرداری یاسوج هستند پر قوت تر از سایرین به گوش می رسد.

برخی از این گزینه ها با اینکه در عملکرد گمنام هستند اما خط و مشی سیاسی آنها بر هیچ کس پوشیده نیست مانند اعضای شورای شهر که جامعه به خوبی خط و مشی سیاسی آنها را می شناسد و بر همان اساس به آنها رای داده است. اما برخی از اعضای شورای شهر مصرانه ، بدون اینکه از گزینه های مورد نظر خود نام ببرند بر غیر سیاسی بودن شهردارو جایگاهش تاکید می کنندو بنا بر مصالحی مبهم برای خودشان می برند و می دوزند رفتارشان چنین می نماید که شهروندانی که به آنها رای داده اند فقط به وظیفه خود عمل کرده اند و هیچ حق اظهار نظری ندارند.

موضوع آنچنان بیخ پیدا کرده که جوانان اصلاح طلب در دیداری که با فرماندار بویراحمد داشتند هم دست به دامن وی شدند و از اینکه خود راهزینه حضور افرادی در شورا کرده اند که حالا آنها را نادیده می گیرند گلایه کردند و خواستند که فرماندار هم در این موضوع ورود کند.

هر چند نظری گفت که انتخاب شهردار بر اساس قانون وظیفه اعضای شورای شهر و در حوزه اختیارات آنهاست اما یادآوری کرد مصلحت شهر یاسوج در این است که شهردارش به لحاظ فکری همسو و همراه دولت باشد تا حضورش منجر به توسعه و پیشرفت شهر شود.

موضوع انتخاب شهردار به رسانه ها نیز کشیده شده و بر خلاف رسانه های اصولگرا که در این زمینه سکوت کرده اند رسانه های اصلاح طلب بیش از هر چیز نسبت به مواضع ناشفاف اعضای شورای شهر اعتراض دارند.
آقایان نگین تاجی و خوبانی از همان ابتدا خود را اصلاح طلب معرفی کرده و همواره روی ادعای خود ثابت قدم مانده اند.از آن طرف آقای دهرابپور و اکبری تبار و آشنا نیز با اینکه خود را بخشی از جریان اصولگرایی می دانند اما دهرابپور نشان داده پایبند به آرا اکثریتی است که شهردار معتدل و یا اصلاح طلب می خواهند. ضمن اینکه نقش دهرابپور و حتی رایی که برای وی به صندوق ریخته شد رای به ریش سفیدی ، عملکرد شایسته و پاکدستی وی است و این عدم حمایت وی از گزینه های احتمالی اصولگرایان دقیقا همان چیزی است که جامعه از وی انتظار داشته است.
هدایت اکبری و علی احمدی کیش دو چهره ای هستند که یکی خود را اصلاح طلب و دیگری مستقل و معتدل معرفی می کند اما گفته می شود اغلب آشفتگی هایی که در تصمیمات شورای شهر رخ می دهد مربوط به چرخش این دو نفر است . برخی از هم پیمان شدن هدایت اکبری ، علی اکبری تبار ، کیوان آشنا و احمدی کیش می گویند که اگر واقعیت داشته باشد بسیار اتفاق تلخی است و نوعی دهن کجی و حتی دور زدن خواست جامعه است.و اگر این چنین شود باز هم اتفاق چهار سال پیش تکرار خواهد شد .
ضمن آنکه گزینه های مطرح شده برای شهرداری یاسوج اغلب حداقل های لازم برای مدیریت بر شهر یاسوج را ندارند و سپردن شهر ۱۳۰ هزار نفری یاسوج با مشکلات عدیده و روز افزون به افراد غیر متخصصی که پایگاه مردمی و دولتی ندارند ریسک بزرگی است.
واقعیت این است جامعه نه تنها کشش یک شهردار اصولگرا همراه با تحمیل اراده اقلیت را ندارد بلکه به شهردار اصلاح طلب ، معتدل ،کاردان و متخصص در امور شهری نیاز دارد. شهرداری که بتواند در تعامل با دولت و نمایندگان مجلس سهم بیشتری از اعتبارات جذب کند نه اینکه به بهانه سیاسی روبروی دولت قرار گیرد و اگر غیر از این بود خواست ، اراده و رای جامعه بر انتخاب آقایان نگین تاجی،خوبانی،دهرابپور،اکبری و حتی احمدی کیش قرار نمی گرفت.
حالا با همه این اوصاف خبرهایی که از شورای جدید به گوش می رسد نا امید کننده است واگر یک درصد هم صحت داشته باشند باید فاتحه شورای جدید را خواند.

ابتکار جنوب