‍ آیا این بهار برای تاجگردون می گذرد یا ادامه خواهد داشت؟ تحلیل سیاسی انتخاباتی ایل قشقائی گچساران

‍فصلی نو-بهنام عکاشه

سیاست صحنه نمادها و نشانه هاست. چندماه پیش خبرنگاری تیزبین از محاوره چندثانیه ای میان نماینده بویراحمد و نیکبخت که ظاهرا با شوخی و متلک همراه بوده، آنچنان فضایی به دست داد که حاج زارع و یارانش تا مدت ها آن را فراموش نکردند.(پیراهن سبز زارع که به گفته خودش کاملا اتفاقی پوشیده بود).

در گچساران هم چنین بود.

هنوز مردم، پای صندوق های رای بودند که حمله به دکتر کریمی و شکستن شیشه خودرویش سرتیتر رسانه ها شد.

از حواشی و شایعاتی که در پی رسانه ای شدن آن تصویر در جامعه رواج داشت می گذریم ولی آن تصویر گوئی نمادی شد از کلیت وضعیت ایل قشقائی در انتخابات گچساران.

انتخاباتی که در آن از سوئی اتفاقا یک قشقائی قرار داشت و در سوی دیگر تاجگردون.

قشقائی مانند ماشین کریمی مدتی زمین گیر شد ولی قشقائی نیز احتمالا مانند ماشین کریمی، فقط شیشه اش شکست و اصل، همچنان باقی مانده تا ماشین گچساران را به مقصد برساند.

کریمی با مخارج کمی ماشینش را تعمیر کرد و کمتر از دو سال بعد او و رهبران جوان و اصولگرای ایلش، به ترمیم ماشین اجتماعی شان مشغول شده اند.

و قشقائی دیگر بار قصد کرده راه وحدت را بپیماید. کریمی پزشکی که ثابت کرد در سیاست حاذق تر است، حالا به ترمیم گسل های موجود در راستای حل معضلات اهالی قشقائی بویژه جوانان شان روی آورده است.
او البته به خوبی به عواقب بازگشت فضای اجتماعی و سیاسی به دهه هفتاد واقف است. چه خود در بطن آن بود.
او از هزینه هائی که فراتر از شکستن شیشه ماشینش بود نیز در دهه ۹۰ آگاه است.
کریمی با حفظ وحدت قشقائی به دنبال الگوی جدید سیاست ورزی در بزرگ ترین اقلیت قومی گچساران است و موفقیتش در این روند، بستگی فراوانی به همراهی جامعه ترک زبان و واکنش احتمالی دیگر گچسارانی ها به رهبری تاجگردون خواهد بود.
به هر زبانی که بخواهیم بخوانیم الگوی جدید بر مبنای اصل هزینه و فایده پایه ریزی شده و نقش تعامل با جریان حاکم در تصمیمات آینده بسیار سرنوشت ساز خواهد بود.
گرچه عموما بر بی سابقه بودن امتیازات مدیریتی ترکها اعتقاد دارند ولی آنها این را ناکافی دانسته، فشار بدنه اجتماعی به دلیل فقر و بیکاری، عاملی برای وحدت ترک ها در برهه کنونی شده است.
گرچه اصولگرایان با استقبال از این موضوع، آن را نشانه ای بر انشقاق در میان هواداران تاجگردون می دانند ولی طیف تصمیم گیرنده قشقایی محتاطانه به این موضوع نگاه می کند.
آنها زیرکانه تصمیم نهائی را به نوع واکنش جریان حاکم به مطالبات اجتماعی شان و نه آنگونه که گفنه می شود خواسته های سیاسی، منوط کرده اند.
در همین حال و هوا “میثم” جوان ناراضی باوی معادلات را به هم ریخته و نگاه ها را از مطالبات قشری به مطالبات جامعه بازگرداند.
تاجگردون حالا تحت فشار زیادی از سوی سیاسیون هوادار، ارتش بیکاران و مطالبات اجتماعی قشقائی است.
پخش فیلم مکالمه تاجگردون و میثم که تا حد زیادی پرستیژ او را هدف گرفته بود و او حالا می داند احتمالا با میثم های بسیاری تا انتخابات رودررو می شود و همه شاید مانند میثم نباشند.
اما کریمی که احتمالا به دنبال مهاجرت لیدرهای قدیمی قشقائی به اطراف و کوچ علمی خودش، به دنبال نقاط جوش جدید قشقائی و تاجگردون است تا خلا دوساله ارتباط اجتماع ترک با تاجگردون را از میان بردارد.
شواهد می گوید تاجگردون در سال سرنوشت ساز ۹۷ به دنبال حفظ و افزایش پایگاه اجتماعی خود می باشد و در این راه حداقل حفظ پایگاه پیشین قشقائی برایش اهمیت استراتژیک خواهد داشت.
تاجگردون در سال ۹۰ با نشست های مکرر با اهالی قشقائی دو پیام کاملا متفاوت به پایگاه رای خود و منتقدینش داد.
تاجگردون احتمالا دچار ریزش کمی به نسبت موارد مشابه شده در دو سال پیش از انتخابات شده است.
این می تواند به ضعف جناح مقابل در سیاست گذاری و فقدان رهبری بازگردد.
باید دید ترک ها که نقش اصلی را در انتخابات پیشین بازی کردند در این دوره چه تصمیمی خواهند گرفت.
هرچه باشد ظواهر نشان از وحدت قشقائی در سال ۹۸ می دهد چه با تاجگردون و چه بی او.
برای پی بردن به این پرسش دو زمستان دیگر زمان باقی است.
باید ماند و دید هواداران تاجگردون بهار ۹۹ را با شادمانی سپری می کنند یا به قول “میثم”، “ای بهار ایگذره آقای تاجگردون”.