“الیاس تاج الدینی” ادامه دهنده بدعت های نادرست در سازمان جهاد کشاورزی استان

فصلی نو – امیر اتابکی

علی رغم گذشت مدت کوتاهی از انتصاب هزینه ساز و پرحاشیه رئیس سازمان کشاورزی استان کهگیلویه و بویراحمد ، رنگ و بوی انتصابات قبیله ای و منطقه ای،جناحی و محفلی بیش از هر زمان دیگری در این سازمان به مشام میرسد.
رویه متعارف حاکم بر سازمان ها و ادارات بدین منوال است که مجموعه مدیران ارشد یک سازمان خصوصا رئیس و معاون پشتیبانی از یک قوم و اقلیم و دسته و گروه نباشند و این عرف به منظور شفاف سازی عملکردها، استفاده همه جانبه از پتانسیل ها و توانائی ها، به کرسی نشاندن معیارهای مردم سالاری دینی، جلب اعتماد عمومی و تحقق و تامین منافع سازمانی می باشد.
چنانکه تاکید استاندار محترم بر انتصاب تاج الدینی بر راس هرم ابرسازمان جهاد کشاورزی به رغم وجود عناصر شایسته تر و قوی تر، در همین راستا و با هدف اجرای سیاست های خردمندانه دولت و نظام اسلامی در استان بوده.
حال این سوال پیش می آید که پشت پرده انتصاب معاون اداری و مالی، مدیر امور اراضی،مسئول حوزه ریاست و ….. از یک اقلیم و جغرافیا و قوم و قبیله چیست؟
اصرار بر عدم تغیر و ابقاء دیگر مدیران هم شهری و هم ولایتی و که عنداللزوم به آنها اشاره خواهد شد از کدام تفکر و هدف سرچشمه می گیرد؟
آیا شیوه تکراری و پوسیده وقت کشی و خریدن زمان جهت معطل کردن تحولات مورد انتظار مردم برای تامین منافع شخصی و ارضای حس درونی، مشروع و عقلانی است؟
مگر هدف از تغیر در مدیریت ارشد یک سازمان چیزی جز تغیر در عناصر امتحان پس داده آن سازمان است؟
دامنه نگرانی ها آنجایی فزونی می یابد که اخبار ناخوشایندی از ابقاء و انتصاب مبهم عده ای دیگر به گوش میرسد که هیچ قرابت فکری با سیاست های دولت، استاندار، نمایندگان و جریان اصلاح طلبی ندارند! (گروهی از نیروها و مدیران وفادار به احمدی نژاد و جریان پایداری)
قطعا چنین افکار و مقاصدی اگر به فعلیت برسند تنها سازمان عریض و طویل جهاد کشاورزی و ابوابجمعی آن را متضرر نمی کند بلکه با سرایت به دیگر سازمان ها و تحت الشعاع قرار دادن افکار عمومی ضرر و شکست نهایی را متوجه استاندار فهیم و تیم مدیریتی وی می کند که از قضا اسباب ترقی فرد یاد شده را فراهم کرده اند!
اگر چه یکی از سیاست ها و اقدامات ستودنی و در خور توجه استاندار وقت اجتناب از نگاه مذموم منطقه گرایی و قومی گرایی و گسترش کلان نگری در میان مسئولان و نهادینه کردن آن است اما متاسفانه در جایی که باید تفکرات استاندار نواندیش تجلی و نمود پیدا کند باز هم بدعت هها و رفتارههای ناهنجاری از بعضی مسئولان و منتصبین ایشان مشاهده می گردد که حکایت (آب در هاون کوبیدن) یا (گاو نه من شیر) را در اذهان عمومی جلوه گر می کند.

ادامه دارد……