جوابیه به مطلب فصلی نو:جرم مدیرانی همانند من این بود که نتوانستیم جیب خود را پرکنیم

فصلی نو-پس از درج یک مطلب(اینجا بخوانید) در مجله خبری فصلی نو ،آقای شمس الله رشیدی نسبت به درج مطلب فوق واکنش نشان داد و جوابیه ای برای فصلی نو ارسال کردند که عینا در ذیل می خوانید:

بسمه تعالی
مدیر محترم سایت فصلی نو
با سلام و عرض ادب
احتراماً بدینوسیله با توجه به اینکه فردی با نام و نام خانوادگی امیرعلی فروتن که به نظر می رسد هویتی غیرواقعی دارد در چهارم دیماه ۱۳۹۵ مطلبی با عنوان از تخلفات ریاضی تا تخطی های اداری رئیس سابق جهاد دانشگاهی/ سهم کهگیلویه بزرگ کجا رفت آقای رئیس؟ در سایت شما درج کرده است، خواهشمند است این جوابیه را جهت روشن شدن ذهن خوانندگان آن سایت درج بفرمایید.
با تشکر شمس اله رشیدی، سرپرست قبلی جهاد دانشگاهی واحد استان کهگیلویه وبویراحمد
ابتدا لازم می دانم به بانیان طرح این مباحث بی فایده حدود هفت ماه پس از دوران سرپرستی بنده در جهاد دانشگاهی واحد استان که مصداق سیاست تفرقه بیانداز و حکومت کن است، تبریک عرض نمایم چرا که این مباحث هدفی جز تحلیل انرژی اعضای جهاد دانشگاهی واحد استان، نتیجه خاص دیگری چه در کوتاه مدت و چه بلندمدت، برای مجموعه و برای واحد نخواهد داشت.
اما در جواب نویسنده متن:
اگر این فرد مصاحبه اول بنده با سایت های استانی (کبنانیوز، ریواس نیوز و زاگرونا) را مطالعه کرده باشد بدون شک خیلی از ابهاماتی که به ذهن ایشان خطور کرده را می توانست بهتر هضم کند ولی تصور اولیه بنده از نویسنده این متن این است که نویسنده شاید اصالتاً ربطی به شهرستان کهگیلویه، بهمئی، چرام و لنده ندارد. این نویسنده محترم تنها کهگیلویه را بهانه ای برای نوشتن این مطلب کرده و انگیزه ایشان از نوشتن این مطلب توهین آمیز، بیشتر پاسخگویی به پاسخ اینجانب به مطلب قبلی بنده بوده است. از آنجا که بنده در درجه اول خودم یک مطبوعاتی هستم و از چنین اتهامات واهی ترسی ندارم و از انجا که این مطالب واهی ممکن است باعث تشویش اذهان بعضی از خوانندگان شما شده باشد، خود را موظف به پاسخگویی در این خصوص می دانم.
۱-این نویسنده در پاراگراف اول متن خود آورده است که بنده راست راست می گردم و به استخدام های غیرقانونی خودم افتخار می کنم که در مصاحبه اول با سایت های استانی هم قبلاً به این اتهام پاسخ دادم چرا که بنده سرپرست واحد بودم و در چارچوب اختیارات قانونی خودم، وظایفی داشتم که به وظایفم عمل نموده ام و باز هم می گویم افتخار می کنم توانسته ام حداقل ده فرصت شغلی پایدار برای بچه های این استان فراهم نمایم و از این این اتهامات واهی مرا باکی نیست. قرار نبود کسانی که هر هفته یک نفر برای بکارگیری به من معرفی می کردند تمامی خواست هایشان اجابت می شد. روش بنده در بکارگیری این ده نفر در جهاد دانشگاهی واحد استان اگر بهتر از روئسای قبلی نبوده، مطمئن باشید بدتر نبوده است (در این خصوص از بررسی نهادهای نظارتی استقبال می کنم).
چرا که تمامی اعضای حاضر در جهاد دانشگاهی واحد استان همه به یک روش جذب شده اند و همه بدون آزمون بوده است. شاید تنها جرم من این بوده که بنده از جیب خودم زده ام، تا بتوانم این فرصت های شغلی را برای این افراد بوجود بیاورم که در اینجا نیازی به توضیح بیشتر نیست.
این نویسنده با استنباط ضعیف خودش چنین استنباط نموده که بنده مدیر ضعیفی بوده ام که برای ماندگاری خودم بدنبال خودشیرینی پیش نمایندگان با استفاده از این استخدام ها بوده ام که لازم است به نویسنده عرض کنم از بین مدیران قبل از بنده و بنده، تنها مدیری که با دست خودش تقاضای کنار رفتن از این پُست پَست را داشت، بنده بودم که آنهایی که باید بدانند می دانند و دلایل آن هم بصورت مختصر و کددار در مصاحبه اول با سایت های استانی گفته شد.
۲-نویسنده متن مذکور بنده را متهم به ضعیف بودن در جمع و تفریق نموده و پرسیده اند که سهم کهگیلویه بزرگ از این استخدام ها چه بوده است که باز هم خدمت این نویسنده عرض میکنم اگر مصاحبه اولی بنده با سایت های استانی را مطالعه کرده باشید عددی که بنده اعلام کردم در استخدام افراد عدد ۱۰ بوده که در متن جوابیه به نماینده محترم بویراحمد و دنا اشتباهاً عدد ۹ نفر اعلام شده است که اگر این اشتباه تایپی آن چنان شما را ذوق زده نموده که سر از پا نشناختی و من را به بیسوادی متهم نمودی، پس خوش باش تا ایام بگذرد.
بنده در متن جوابیه به نماینده محترم شهرستان های بویراحمد و دنا، لازم ندانستم ریز بکارگیری افراد را ذکر کنم، اما جهت روشن شدن ذهن جنابعالی و همه خوانندگان سایت شما در مجموع ۱۰ نفر در جهاد دانشگاهی بکار گرفته شد (که بعضی از این افراد به واسطه مسئولین استانی و از طریق دفتر مرکزی جهاد دانشگاهی به بنده معرفی شدند): دو نفر سرباز بصورت امریه که یک نفر از شهرستان باشت و یک نفر از شهرستان دنا، یک نفر از شهرستان چرام، یک نفر از شهر شیراز، دو نفر از شهرستان بویراحمد و سه نفر از شهرستان باشت و یک نفر از شهرستان گچساران بوده است.
ایشان سوال کرده اند که آیا استخدام این افراد اجحاف در حق دیگر بیکاران استان نبوده است؟ که بنده در جواب این نویسنده می گویم که اگر از سال ۱۳۸۰ تا سال ۱۳۹۳ بکارگیری ۳۰ نفر دیگر از یک یا دو منطقه خاص، اجحاف در حق بقیه بیکاران و فارغ التحصیلان استان بوده، عمل من هم می تواند مثل گذشته قبل از خودم باشد. نوشته اید که این عمل بنده از طریق مراجع قضایی قابل پیگیری است که این گفته شما نشان از بی اطلاعی جنابعالی از ساختار جهاد دانشگاهی و از گذشته آن و وظایف رئیس واحد است، ولی می گویم آن را که پاک است از محاسبه چه باک است.
۳-شما در متن خودتان آورده اید که بنده توسط نماینده محترم بویراحمد و دنا بر صندلی ریاست تکیه زده ام که به دلیل هویت نامعلوم شما، لازم نمی دانم پاسخی به شما بدم فقط ارجاع میدهم دوستان را که مراجعه کنند به معاونت هماهنگی و امور مجلس جهاد دانشگاهی تا ببینند چه کسی موجب نشستن من بر همان صندلی به قول شما ریاست شده است.
۴-باز در متن خودتان بنده را متهم به فتنه گری کرده اید که چون خیلی بیگانه هستی با مسائلی که بنده در مصاحبه و متن های قبلی بصورت کددار در رابطه با مسائل جهاد دانشگاهی واحد استان بیان داشته ام و اسناد تمامی ادعاهایم هم موجود می باشد، باز دلیلی برای باز کردن موضوع و پاسخگویی به ادعاهای واهی جنابعالی ندارم.
۵-هر کسی که ذره ای سواد رسانه ای داشته باشد می تواند بخوبی هدف از این نوشته را درک نماید، نوشته ای که تیترش با متنش دو جهت مختلف دارد، متنی که مشخص است، نویسنده آن از کدام منطقه هست ولی کدام منطقه دیگر استان را بهانه قرار داده است، ولی بدانید با این فرافکنی ها و تخریب ها به هدفتان نه تا کنون نرسیده اید و نخواهید رسید.
۶-در پاراگراف آخرتان باز مدعی شدید که بنده بخاطر از دست دادن صندلی از دست رفته ام که اکنون صاحب دیگری دارد، نگرانم. همانطور که در بند یک پاسخ دادم، از بین سه رئیس قبل از من و بنده، من تنها مدیری بودم که بنا به دلایلی که در مصاحبه اول با سایت های استانی هم خدمت مردم عزیز استان عرض شد، با دست خودم تقاضای انتقال دادم. در اینجا لازم می دانم یک توضیح دیگه هم بدهم که بعداً تفسیر دیگری از آن نداشته باشید. بنده استعفا ندادم و تنها تقاضای انتقال دادم که بعدها برچسب ناتوانی بر من حک نشود.
بله بقول جنابعالی امروزه جرم مدیرانی مثل من این بوده که نتوانستند خوب جیب خود را پر کنند. شاید جرم مدیرانی مثل من هزینه شدن برای افرادی بوده که بواسطه بنده برای خود امروز کسی هستند ولی بنده ناکس شده ام. شاید بزرگترین درس برای من و امثال من در این استان این است که اگر قرار است در مدیریت بین سیاه و سفید فرقی نباشد و به دروغ مورد اتهامات واهی قرار بگیرند، همان بهتر که از همان اول تنها و تنها به فکر پر کردن جیب خود و … باشند. اینطوری شاید عزیزتر و مورد احترام بیشتری واقع شوند.