فصلی نو، فاطمه هاشمی: پس از پدرم کار روحانی سخت شد! اگر به سوابق احزاب اصلاحطلب نگاه کنید، اغلب چپهای تند اول انقلاب بودند
آقای هاشمی تا سال ۸۸ حرفهای خود را به جامعه نمیزد و میگفت هر صحبت من اختلاف را بیشتر خواهد کرد/ مطمئنم که پدر وصیتنامه دیگری داشتند
بعد از مصاحبه آقای خویینیها این سوال مطرح شد که شما در اول انقلاب چه کردهاید؟… همیشه اعتدالیون از اقدامات ایشان ناراحت بودند.
اصلاحطلبی از تفکر آقای هاشمی سر بیرون آورد و با کارگزاران سازندگی ادامه یافت.
همه کسانی که با دولت کار میکنند، تفکر اعتدالی ندارند.
اگر به سوابق احزاب اصلاحطلب نگاه کنید، اغلب چپهای تند اول انقلاب بودند.
آقای هاشمی تا سال ۸۸ حرفهای خود را به جامعه نمیزد…. ایشان میگفت هر صحبت من اختلاف را بیشتر خواهد کرد.
هاشمی میگفت باید نظام را حفظ کنیم ولی همزمان باید اقداماتی انجام دهیم تا مردم راضی باشند.
هاشمی در دوران ریاستجمهوری با برخی سیاستهای وزارت اطلاعات اختلافنظرهای جدی داشت.
در طول تاریخ ایران دو حزب موفق داشتیم؛ حزب توده و حزب جمهوری اسلامی.
آقای هاشمی نوشتند که ما اول فکر میکردیم در حزب اگر همه تفکرات دور هم جمع شود، موفق خواهیم بود اما بعدا متوجه شدیم که نمیشود همه تفکرات دور هم جمع شوند.
تفکر ما (اعتدال و توسعه) قرابت زیادی با آقای لاریجانی ندارد و در برخی موضوعات اختلاف سلیقه داریم.
آقای هاشمی همیشه میگفت بعضی نمیگذارند کارهای بزرگی در کشور انجام شود اما بعضی نمیخواهند این کارهای بزرگ انجام شود.
آقای هاشمی همیشه دغدغه حصر داشتند. میگفتند چندینبار صحبت کردند که حصر تمام شود چراکه برای جمهوری اسلامی یک ننگ محسوب میشود.
هیچ کدام از ما شبیه پدر نیستیم. البته مهدی هوش بالای خود را از پدر به ارث برده است.
من مطمئنم که پدر وصیتنامه دیگری داشتند. سالی که میخواستیم به عراق برویم وصیتنامه نوشتند که مادر هم به وصیتنامه خود مطالبی اضافه کرد.
مادر گفتند چه فایده؟! این همه برای انقلاب زجر کشیدی؛ خودت، من و بچهها سختی کشیدیم، آخرش چه شد؟ تو این را برای انقلاب میخواستی؟ پدر با آهی گفت «من آرزوهای بزرگی برای ایران داشتم؛ نگذاشتند.»