یادداشتی از قاسم یزدانی – سرو سایه فکن سرحدات ایل از پای افتاد آخرین خاطره از کی عطا طاهری
فصلی نو – قاسم یزدانی روز ششم فروردین از همان آدمرو کوچکی که در تمام طول عمرش هیچگاه بسته نشد، وارد همان خانه باصفا می شوم،در همان اتاق کوچک همیشگی که گاه به طرز عجیبی ظرفیت گنجایش مهمانی های بزرگ را داشت،مشغول مطالعه بود. این نشان از آن داشت که تا آخرین لحظات،نه دست از مطالعه کشید و نه بر...
ادامه خبر