استعفا تنها راه عبور از بحران-سعید پایدار

DSCF2578 (Copy)فصلی نو،-سعید پایدار

این روزها خبر فیش های حقوقی در صدر اخبار است. رقم این فیش ها سوژه خبری این روز ها است. ارقامی که در میان این مهلکه اقتصادی و فشار های معیشتی، با اعصاب جامعه بازی می کند.
رسانه های مخالف دولت نیز روی این موج سوار شده اند. آنان خبری از این بهتر گیرشان نمی آمد. لذا یک دم نشر و بازنشر آن فیش ها را فرو نمی نهند. آنان به یکباره به یاد مصائب طبقه ضعیف اقتصادی و رنج های معیشتی آن طبقه افتاده اند! آنان تازه یادشان افتاد که کشور افراد فقیر نیز دارد و اکثر جامعه در این دهه به زیر خط فقر لیز خورده اند. این افشاگری ها هر چه نداشت اما باعث شد که عده ای برای ژست تبلیغاتی هم که شده به دهک های پایین جامعه هم، اعتنا و نگاهی بکنند.
تقبیح کار رسانه های دلواپس اما چیزی از قبح کار این مدیران نمی کاهد. به تعبیری دلالان و کاسبان فقر، آبرویی از مدیران اشرافی باز نمی گرداند. کار این مدیران با مرام “مردم باوران” و اصلاح طلبان نمی خواند. یکی از امتیازات دولت اصلاحات نسبت به سایر دولت های این سه دهه، پاکدستی آن بود. کمترین تخلفات و کمترین ادعا در دولت اصلاحات، در مقابل بیشترین تخلف و بیشترین ادعا در دولت احمدی نژاد، سندی بر حقانیت اصلاحات تلقی می شد. وجه تشخص دولت مدعی عدالت، اختلاس های کلان بود. کمر طبقه متوسط در دولت پیشین شکست. در عوض سلامت دولت اصلاحات و حلقه نزدیک به رییس آن دولت، عامل فخر و مباهات اصلاح طلبان شمرده می شد. اکنون نباید این امتیاز را با بی مسوولیتی خراشید. مدیران نباید طوری عمل کنند، که عملکرد شان چماق شود برای کوفتن بر سر دولت.
دولت پیشین با وجود همه تخلفات، اجازه نزدیک شدن دست قوه قضا به کابینه را نمی داد. رییس آن دولت به صراحه کابینه را “خط قرمز” خود خواند.
او حتی پاداش های کلان به مفسدان کلان هم داد. نشان درجه یک خدمت را در حالی به رحیمی داد که پرونده او در قوه قضاییه و مجلس در جریان بود. از قضا چندی بعد رحیمی به علت تخلفات مالی گسترده راهی زندان شد. از این دست باز هم می توان برشمرد.
اما این دولت نه ادعای کلانی دارد و نه اختلاس کلانی! مخالفان اما می خواهند به بهانه این فیش ها، دولت را وارونه نشان دهند. آنچه خود بر سر کشور آوردند را به دولت فعلی فعلی هم بچسبانند. لذا نباید بهانه به دست آنان داد. به گمانم مدیرانی که پاداش ها و دستمزد های غیر متعارف (هر چند قانونی) گرفتند خود برای جبران مافات پیش قدم در استعفا شوند. در این کار البته همزمان چند فضیلت است:
۱- دلجویی از مردمانی می شود که این روزها با دست های خالی شرمنده خانواده خود شده اند. این قبیل کار ها تب جامعه را پایین می آورد.
۲- این کار می تواند فرهنگ عذر خواهی و مسوولیت پذیری را ارتقاء بخشد. استعفا یعنی پذیرش مسوولیت. مدیران با این کار، مسوولیت پذیری خود را به رخ می کشند.
۳- این استعفا، گره ای از کار دولت می گشاید و مانعی از جلوی دولت بر می دارد. دلواپسان می خواهند با پروپاگاندای رسانه ای، دولت را به حواشی مشغول کند. با این کار خریداری برای اخبار آنان نمی ماند و پرونده این بحران بسته می شود. این کشور مدیر مستعد و توانمند کم ندارد. نباید گمان برد که با کنار رفتن این مدیران، با بحران نیروی انسانی مواجه می شویم.
۴- این استعفا، احترام و اعتنا به افکار عمومی تلقی خواهد شد لذا میانگین امید را در جامعه افزایش می دهد. می توان گفت در جوامع توسعه یافته، انسان ها اگر تخلف هم کنند تخلق خود را دارند! به تعبیری در برخورد با تخلفات نیز اخلاق خاصی حاکم است. لذا یکی از آداب مرد متخلف اما متخلق، استعفا دادن است!

لینک کوتاه خبر:

https://faslejonoob.ir/?p=1574

ارسال دیدگاه


نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد

تصویر روز: