فصلی نو-رسول بهروش
طبق روال ادوار گذشته، امسال هم حضور چهرههای عجیب و غریب برای کاندیداتوری در انتخابات ریاستجمهوری سر و صدای زیادی به پا کرد و به خیلیها سوژه خنده و تفریح داد. بچههای قد و نیم قد زیر ۲۵سال، پیرزن ۹۰ساله، آتقی و عبدالله آب دوغ، کسی که گفت به زوجهای جوان دو میلیارد وام بلاعوض میدهد و یا دیگری که کابینه را با کافینت عوضی گرفت،آن یکی که آدمها را به گراز شباهت می داد… دهها نفر آمدند و رفتند، فرمها را سیاه کردند و تحلیلگران سیاسی و اجتماعی و حتی روانشناسان را به ارزیابی علمی وا داشتند. واضح است که هیچکدام این حضرات در نهایت تایید صلاحیت نمیشوند، اما این به منزله حذف آنها از رقابت ریاستجمهوری نیست. گیریم که شواری نگهبان حق «انتخاب شدن» را از آنها بگیرد، بدبختی اینجاست که نه این شورا و نه هیچ نهاد دیگری قادر نیست حق «انتخاب کردن» را از این جماعت سرخوش سلب کند. سوگوارانه باید گفت آنها ۲۹اردیبهشت در صحنه هستند و کنش سیاسیشان را از تنها منفذ باقی مانده یعنی «رای دادن» انجام خواهند داد؛ اما مگر همین، خودش کم فعالیتی است؟ به راستی کسی که هدفش از تلاش برای اخذ کرسی ریاستجمهوری، چند لحظه جا گرفتن در قاب دوربین عکاسها و یا جویدن حلقوم ترامپ(!) است، وقتی قرار باشد آن طرف صندوق به یک گزینه رای بدهد، فرد اصلح را با چه متر و معیاری بر خواهد گزید؟
البته که نمیتوان چنین مشکلی را به کل مردم کشور نسبت داد. مسلما خیلیها در همین سرزمین به خاطر نوشتن یک اسم روی کاغذ مدتها تفکر و تعمق میکنند و هزار و یک جنبه داستان را مورد ارزیابی قرار میدهند، اما متاسفانه در نهایت برگ رأی آنها همانقدر ارزش خواهد داشت که کاغذ همین رفقا؛ همین دوستان ماجراجویی که هر چهار سال یک بار بعضیهایشان راهی وزارت کشور میشوند و برای فیلمبردارها ژست میگیرند. این برابری وزن همه آرا، پای طاووس دموکراسی است؛ آنچه در برخی کشورها سعی کردهاند با ابداعاتی مهارش کنند، اما شاید انتخابات اخیر آمریکا نشان داد حتی در سطح بینالمللی هم خیلی راه علاج ندارد! کاش همه سر و کله زدن ما با ثبتنام کنندگان خوشمزه، به همین چند روز منحصر میشد. خبر بد اما این است که آنها با همین سطح از درک اجتماعی دوشادوش سایر شهروندان در تعیین سرنوشت کشور مشارکت خواهند داشت. آنها کسانی هستند که احتمالا قول یارانه دو میلیون تومانی را باور میکنند و وعده ایجاد چند میلیون شغل در سال را جدی میگیرند. اتفاق خوشایندی نیست، اما این آقایان و خانمهای رد صلاحیت شده، در نهایت شبیهترین گزینه به خودشان را انتخاب میکنند و نامش را روی کاغذ مینویسند. کاش همه چیز به سادگی همین چند روز تفریح کردن با آنها بود، اما نیست!
ارسال دیدگاه
نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد