بزرگان اصلاح طلب این نان خوردن به این ریش جنباندن نمی ارزد-فقر،بدبختی،نکبت از سرووضع شهرهای استان می بارد
- شناسه خبر: 5389
- تاریخ و زمان ارسال: 10 آذر 1396 - 08:09
متن کامل سخنرانی محسن فروزان در دومین کنگره استانی حزب کارگزاران سازندگی
بنام یزدان پاک قبض بسط امد مشو تو ناامید قفل گر هم قفل سازد هم کلید مقدمه:
قبل از هر سخنی در کوران حوادث امروز،در بین اشکها و لبخندها،بد نیست از هاشمی مرد توسعه و تعادل یادی بکنیم و خاطره اش را به ذکر فاتحه ای گرامی بداریم،هاشمی مردی که در میانه ایستاد تا نظام را از افراط و تفریط برحذر دارد،پدر معنوی کارگزاران که یاد و خاطره اش در خرد جمعی به جنگ و صلح،توسعه و اصلاح گره خورده است.به احترام این مردد بزرگ “رحم الله من یقرا الفاتحه مع الصلوات”…..از این مقدمه تا آن مؤخره اگر نهیبی زدیم و نقبی بر دولتی که خود مبلغش بودیم و مراقبش،هدف نقدی سازنده است و نه تخریبی کشنده.
اگر اصلاحات و اصلاح طلبان را از به یغما رفتن سرمایه های اجتماعی و انسانی اش ترسانده ایم و بی رحمانه به سلابه کشیده ایم و با شلاق لعن و نفرین روحشان را خراشیده ایم،هدف ساختن است و نه سوزاندن و سوختن،ساختنی برای همه ایرانیان..دراین مقال عمدا از پرداختن به خدمات دولت طفره رفته ام .چرا که پیش از این مدافعان وکاسه لیسان باهم هم پیمان وهم پیاله ،دولت را با چرب زبانی فریفته اند…اما من با نقد سرخ دولت را به بازبینی در سیاست هایش دعوت میکنم…..
جوانان اصلاح طلب در عمر پربرکت نظام از دو گذرگاه گذر کرده اند و در گذر سوم لنگ شده اند،از جوانانی “جریان ساز”به جوانانی “مطالبه گر”تغییر هویت دادند و اینک پس از سالها مطالبه گری و روشنگری،خواهان “نقش آفرینی”هستند.
اما این”نقش آفرینی”به بهانه های مختلف تاکنون به تعویق و تعلیق دچار شده است که بخشی از این تعویق و تعلیق ناشی از عدم شجاعت و معامله گری مدیران منتصب اصلاح طلب است که گویا یا خود را باور ندارند یا هویت اصلاح طلبی خود را عاریتی می دانند به ناچار خود را زیر نگین و عبای اصول گرایان افراطی قایم کرده اند و قامت به خدمتگزاری این گروه راست کرده اند.
پیام روشن و شفاف ما به این مدیران دو نبش که هم از توبره میخورند و هم از آخور اینست که : آخور بین هرگز آخر بین نمی شود و زین پس ما شیپور رسوایی تان را کوک کرده و رسوایی تان را بر بند می کنیم.
اصلاحات در کمای فرسایشی رفته است،به خیال خود در کنج عافیت بر خر مراد سوارند،نه آمر به معروفند و نه ناهی از منکر ،شده اند جاده صاف کن تصمیمات دولت،گویا چک سفید امضا داده اند که تحت هر شرایطی از تصمیمات دولت و دولت پشتیبانی کنند.
بر سر پیمان دولت،با مردم و اضطرارهایشان قهر کرده اند،دولت بی محابا با تصمیمات سختگیرانه خود، عیش را طیش و معیشت را دشخوار کرده است.گویی که کار دولتمردان همه و همه تنگ کردن معیشت مردم شده ،هر وزیر و صاحب منصبی تصمیمش بر افزایش و گرانی و مالیات و عوارض شده،دولت به بهانه مهار تورم،نقدیندگی را کنترل سختگیرانه،تعرفه ها را افزایش،مالیات ها را گسترش و افزایش داده ،تسهیلات را عملا به صفر رسانده و چنان بر گلوی مرد م فشار آورده که چیزی نمی پاید بر هوای آزاد تنفس نیز مالیاتی ،تعرفه ای وضع کند،اما اصلاح طلبان به دلیل اولویت بخشیدن “سیاست ورزی” بر آرمانخواهی” زبان در سرمه خوبانده اند،به بهانه همراهی و همزبانی،اما به چه قیمتی???
ناف دولت اعتدال را با گرانی های گام به گام،مالیاتهای هنگفت،قبض های شیب دار حاملهای انرژی بریده اند،با بستن و گره زدن تسهیلات به بهانه مبارزه با تورم،پرورش و تبلیغ حذف یارانه نقدی به معیشت مردم،به عزت مردم،به آبروی مردم تجاوز کرده اند.با مسول دانستن دولت مستقر تحت هر شرایطی نگذارید دخیل کردن دولت های قبلی در ضعف ها اپیدمی شود ..این مواجهه سلبی با ضعف ها ونارسایی ها نوعی تمارض وشانه خالی کردن دولت ها از مسولیت هایشان است….پس به هوش باشیم این گردن هم اند اختن ها در دولت ها می رود تا به یک سند روم خطرناک در جامعه بدل شود با مقاومت واراده معطوف به خواستن نگذاریم دولت ها بیش از انکه تلاش کنند از پی عافیت طلبی منفعل شوند
اما پیام ما به بزرگان اصلاحات:
این نان خوردن به این ریش جنباندن نمی ارزد،لازم است رابطه دولت با اصلاح طلبان اصلاح،ترمیم و یا با توجه به تغییرهای بنیادین دولت در عملکردش تعریف و استراتژی جدیدی بر آن وضع شود.
انتظار داریم در ابتدای امر “اصلاحات” را بازتعریف کنید تا نسل های جدید بدانند قرار است “چه” را اصلاح کنند،در گام بعدی حدود و ثغور اصلاحات و اصلاح طلبی را ارائه دهید تا با نادانی خطوط قرمز را رد نکنیم،اگر هر نقدی مترادف عبور از خطوط قرمز تلقی نشود،در قدم های بعدی تلاش کنید اصلاحات را از استحاله برحذر دارید تا در آینده با یک شتر گاو پلنگی روبه رو نشویم که نمی دانیم با آن چه باید کرد،از حل شدن بیش از حد در دولت اعتدال بپرهیزید چرا که دایه هرگز مادر نمی شود،جایی که قرار است پیام اصلاح طلبی را در بوق و کرنا کنیم و در کنار مردم و محرومیت هایشان فریاد بزنیم،فریاد برآوریم تا این سرمایه اجتماعی ارزشمند که با یک “تکرار می کنم”و “تکرار کنید”سید اصلاحات که “امید”را تکرار می کرد ،شما با سکوت تان،با تقیه تان ،با بی تفاوتی تان این”امید”را نا امید نکنید.
رویکرد دولت در توسعه باز هم با نادیده انگاشتن توسعه انسانی و سرمایه های انسانی و اولویت دادن سرمایه های مادی بر سرمایه های انسانی،در حال دامن زدن به فقر فزاینده و توسعه فقر و فلاکت در جامعه هست،آلارم های گوشخراش فقر،بیکاری،فساد و رکود که از زمان احمدی نژاد به صدا درآمده است را حداقل رست الارم کنیم،بیش از این با فشارهای مضاعف دولت بر مردم همراهی نکنید،با مردم برسر اضطرارهایشان عهد ببندید،دولت را از تیغ نقد مصون ندارید ،شاید گوش فلک کر از برج عاج به پایین آیند و ببیند مردم به چه دردی گرفتارند،اندکی گشایش در نقدیندگی،تسهیلات و سهل گیری بر مالیات و عوارض و قبوض شیب دار به جایی از عالم بر نمیخورد.
تا کنون مردم گوش به فرمان کنارتان بودند اینک شما از اندیشکده های خلاء بیرون بیایید تا درد مردم را لمس کنید ،شاید در آن صورت فرق “نظریه”با ” واقعیت” ها را بیشتر درک کنید و با همراهی هایتان لبخند مردمانتان را بر لبانشان بکارید،،،، بگذارید مردمانتان،امروز فقط امروز بی واهمه و ترس از آینده از فرط خوشحالی یک دل سیر لبانشان به خنده وا شود،،،
و اما کندوکاوی گذرا و ساندویچی پیرامون وضعیت استان:
از مدیران دو نبش و نان به نرخ روز خوری که در امر داد و ستد اخلاق و منصب و آرمان هایشان بی هیچ دلواپسی و عذاب وجدان مشغولند و همچون موریانه به جان درخت لاغر و نحیف اصلاحات افتاده اند و از درون می خورند و می تراشند بنالیم یا از تقدم قوم گرایی ،طایفه سالاری بر شایسته سالاری علم عدالت ورزی برداریم یا از به تاراج رفتن تعقل در اداره امور شهر گریه سر دهیم و یا از سیاست زدگی افراطی هراسان باشیم.از چه بگوییم و از کجا بنالیم که هر یک شرحه شرحه می کند قلب آدمی را.سرعت حرکت قطار توسعه استان با همت متولیان بی فرهنگی کند شده است،منافع ملی و استانی و بومی در پای ترجیحات قومی و خانوادگی قربانی می شود،طراحی مبلمان زیبای شهری با بی تدبیری می رود که به بی نظمی،بی قاعدگی و کثیفی محیط شهری بدل شود،معضل ترافیک در مرکز استان به حال خود رها شده است،نمایندگان،با قیافه حق به جانب و فیگور انقلابی مشغول رتق و فتق امور روستاها هستند تا شعارهای انقلاب را جامه عمل بپوشانند و آنقدر در تقلای انقلابی گری ذوب شده اند که از معضلات و مشکلات شهری که در آن زندگی می کنند ،بی خبر بی خبرند.
تا جایی که به جای محرومیت زدایی وارد عرصه محرومیت زایی شده ایم،شهرهای پرجمعیت را به روستا و روستاهای کم جمعیت را به امکانات شهری مبتلا کرده ایم،عدم درک مناسب از خدمت رسانی و عدم اولویت بندی باعث شده نه شهرها شهر باشند و نه روستاها روستا،هیچ چیز سرجای خود نیست.اینقدر از فقر گفته ایم که به فقر خو گرفته ایم و آنقدر از ثروت بد گفته ایم که از توسعه گریزانیم،اما برای پیشرفت باید بجای توسعه فقر ،به تولید ثروت بیاندیشیم.
فقر،بدبختی،نکبت از سرووضع شهرهای استان می بارد،تقریبا هیچ کار زیر بنایی برای روانی و کنترل ترافیک نشده،هیچ ایستگاه جانمایی شده و ساخته شده برای مردمان حاشیه شهرها پیش بینی نشده،جناب استاندار و نمایندگان محترم، شما نماینده مردم شهرهایتان هم هستید،یادتان نرود.
ما ضمن حمایت مشروط از استاندار محترم استان می خواهیم تدبیر و دور اندیشی را سرلوحه کار خود قرار دهید،برای استانی که با جاذبه های طبیعی و جهانگردی لقب پایتخت طبیعت را یدک می کشد،این چهره خموده شهرها مناسب است???می توان امیدوار بود با این چهره گردشگر جذب کرد و بر درآمد اقتصادی خانوارها تاثیر مثبت داشت???
شهرها منبع درآمد اشتغال پایدار اکثر مردم هستند،دست شهرداری ها و شورای شهر را به گرمی بفشرید و در زیرساخت های شهری توانمند،کمک رسانی کنید.
با نگاهی اجمالی به مسیر های اصلی شهر و بازدید از آنها خواهید دانست که حاشیه علیه متن شورش کرده اند،شهریت و فرهنگ شهرنشینی زیرپای فرهنگ حاشیه نشینان به فراموشی سپرده شده است.
جناب احمدی استاندار محترم لطفا به داد شهرهای استان برسید،شهرها در حال جان کندن هستند.
حزب کارگزاران ضمن مشارکت فعال سیاسی در امور قدرت و سیاست،با پرهیز از سیاست زدگی قصد دارد تا به دامنه فعالیت های فرهنگی-اجتماعی و اقتصادی بیافزاید و با مشارکت فعال در این زمینه ها به زیرساخت های ساخت یک شهروند خوب،یک شهر مناسب با کمک بقیه احزاب و فعالین عرصه های فرهنگی-اجتماعی جامه ی عمل بپوشاند.
جناب احمدی،فارغ از اصول گرایی و اصلاح طلبی بودن تان از شما می خواهیم از بدنه ای که دولت را در استان حمایت کردند و از بذل وقت و هزینه خود برای پیروزی و موفقیت جناب دکتر روحانی مایه گذاشتند،حمایت کرده و از تدبیر و نیروی آنان برای ساخت استان استفاده کنید،چرا که پشت پا زدن به دوستان در وقت ظفر ،هم از مردانگی به دور است،هم از انصاف،هم از اخلاق و هم
از عدالت.انشاالله که شما از بی انصافی و بی عدالتی بدور هستید،به نظر شمااگر دوستان و همفکران دولت در پیروزی شریک نباشند ،پس دشمنان و رقیبان در آن سهیم اند???ّ
در پایان بازهم یادآوری می کنیم،استان کهگیلویه و بویراحمد زخم خورده قومیت گرایی و طایفه سالاری است،مرکز نشینان با غارت نفت،گاز و منابع زیر زمینی این استان برای همشهریانشان عمارت،روگذر و زیر گذر،کارخانه و ،،، ساخته اند،اما از دادن سهم این استان دریغ ورزیده اند،لطفا برای اعتبار و بودجه این استان بجنگید،برای جلوگیری از هدررفت انرژی معطوف به نتیجه، مدیران دو نبش را “هو” کنید تا صداقت،صراحت و شفافیت به جایگاه واقعی خود برگردند،ما هم برایتان هورا می کشیم و برای سربلندی تان کلاه از سر برمیداریم.
ارسال دیدگاه
نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد