بقلم نصرالدین پارسه-تحلیلی بر انتخابات بویراحمد و دنا
- شناسه خبر: 11424
- تاریخ و زمان ارسال: 6 اسفند 1398 - 00:38
فصلی نو- نصرالدین پارسه
در نوشته ای با تیتر” برسد به دست مهدی روشنفکر؛ قبل از چشیدن شهد شیرین پیروزی” نگاشته شد: 《 این قلم تحلیل یا توصیفی جداگانه را بر پیروزی مهدی روشنفکر و جریان متبوع و مطبوع ندای خوش وحدتش، برای خود محفوظ میدارد.》
نوشته حاضر، نه همه این وعده را اما تلاش می کند بخشی از آن را یا حداقل ورود به آن را عملی کند. ذکر این نکته ضروری است که این قلم چند روزی صبر کرد تا شاید قلم دیگری در این باره زده شود، که نشد.
نوشتیم که این قلم تنها ورود به وعده تحلیل را عملی می کند و نه خود وعده را، چون که زمان کنونی را برای عریان و عیان نوشتن، آنطور که باید، مناسب نمی بیند، و اصل هم همین است که ابتدا مقدمات فراهم شود. البته این پیشنهاد داده می شود که کاربران محترم تحلیل های خود را از انتخابات صورت گرفته بصورت کامنت در زیر این نوشته درج کنند، نظراتی که خود می تواند یک همنشینی فکری مجازی ارزشمند باشد.
اما ورود به وعده تحلیل یعنی چه؟ یعنی اینکه این قلم عقیده دارد این اتفاق (پیروز شدن مهدی روشنفکر) ارزش تحلیل و بررسی دارد و از جهاتی آن را یک اتفاق ویژه می داند.
اما چرا یک اتفاق ویژه؟ اگر جریان متبوع مهدی روشنفکر یعنی ندای وحدت را آنطور که خود بیان می دارد یک جریان سوم بنامیم یک موضوع بسیار جالب و شاید استثنائی اتفاق افتاده است.
اگر سوال بعدی تان این است که آیا ندای وحدت مهدی روشنفکر یک جریان سوم است، بله می تواند باشد.
حتی اگر خیلی مهدی روشنفکر و جریان متبوعش را نمی پسندید و خوش ندارید مفاهیمی چون جریان، گفتمان یا راه سوم را برای آن بکار ببندید، کم ترین حد ممکن اش این است که بگوئیم: آنها راه نه اصولگرا نه اصلاح طلب یا شاید هم راه هم اصلاح طلب هم اصول گرا را انتخاب کردند. بنابراین یک سومی ای هستند، حالا یا جریان سوم یا راه سوم یا گفتمان سوم یا هر چیز دیگری؛ حداقل یک سومی ای هستند. هر چند نگارنده عقیده دارد، در ادامه کار جبری گریز ناپذیر او را سرانجام جز یکی از دسته ها قرار خواهد داد، خواه خود خوش بدارد خواه خوش ندارد.
این راه سوم روشنفکر نیز متفاوت از مستقل بودن ادعایی نماینده محترم کنونی بویراحمد و دنا است زیرا که نیک می دانیم اگر در دور پیشین، زارعی حمایت سید باقر موسوی و اصلاح طلبان را به لطف دو قطبی ایجاد شده با هدایت خواه پشت سر خود نمی دید، شاید او نیز همچون عدل هاشمی پور یک نماینده یک دوره ای مجلس شناخته می شد.
شاید بیان بداریم روشنفکر نیز حمایت گروهی از احزاب اصولگرا را با خود به همراه داشت، اما خود نیک می دانیم این حمایت وزنه آرا و رای با خود نداشته است، البته این قلم وزنه احتمالی مالی یا بقیه موارد را نمی داند.
بنابرابن اگر ندای وحدت مهدی روشنفکر را یک سومی ای بدانیم، آنگاه خواهیم دانست که یک اتفاق ویژه و شاید استثنائی رخ داده است.
اما چرا یک اتفاق ویژه؟ ماه ها پیش و در خرداد ۹۸ یکی از نویسندگان خوش ذوق کشوری در نوشته ای با تیتر 《در تکاپوی جریان سوم؛ مروری بر تلاش های ناکام سیاست مداران برای ایجاد جریان سوم در ۶۰ سال اخیر》 به این جمع بندی می رسد که ناکامی، سرنوشت محتوم کسانی خواهد بود که در تکاپوی جریان سوم بوده اند. در این راه هم به شمس تبریزی (نه به عنوان سیاستمدار البته) اشاره ای دارد، و هم به خلیل ملکی نگاه می کند که معروف است؛ در رابطه با انحلال مجلس خطاب به دکتر مصدق گفته است: ” آقای دکتر مصدق! شما با این ترتیب به جهنم می روید اما ما تا جهنم هم پشت سر شما هستیم.” هم به احسان شریعتی فرزند دکتر علی شریعتی اشاره می کند و هم به دکتر حبیب الله پیمان – دندانپزشک نظریه پرداز و سوسیالیست مسلمان – و هم به “جمعیت دفاع از ارزش های انقلاب اسلامیِ” محمد محمدی ری شهری در رقابت با دو کاندیدای چپ و راست (محمد خاتمی و ناطق نوری) در سال ۷۶. همچنین سید احمد خمینی، هاشمی رفسنجانی، طه هاشمی و حتی قالیباف را فراموش نمی کند. هشدار مرعشی به هاشمی رفسنجانی را نیز مرور می کند 《موفقیت نهایی در انتخابات مشروط به همراهی یکی از دو جناح اصلی است.》 تا متذکر شود که یکی از علت های شکست هاشمی رفسنجانی از محمود احمدی نژاد در سال ۸۴ این بود که او در تکاپوی یک جریان سوم، نه حمایت همه اصلاح طلبان را با خود داشت و نه حمایت همه اصولگراها را و با اینکه در ابتدای امر در صدر نشست اما نهایتا قافیه را به محمود احمدی نژاد باخت.
قیاس، قیاس دوری است، اما در مقیاس استان کهگیلویه و بویراحمد می توان موفقیت ندای وحدت با ادعای جریان سوم را یک اتفاق ویژه دانست.
همانطور که در ابتدا نوشته اشاره شد؛ نویسنده این سطور توضیح عریان برخی مباحث را در زمان کنونی غیر ضروری می داند اما این نوشته ابتر است اگر به دو قطبی ایجاد شده در کنار این ادعای جریان سوم بودن ندای وحدت در انتخابات اخیر اشاره نشود. دوقطبی بالا و پایینی که انصافا مهدی روشنفکر تمام انرژی اش را می گذاشت تا از آن فرار کند. و به همان مقدار و چه بسا بیشتر، رقبایش تلاش می کردند که وی را به این امر متهم کنند. برای مهدی روشنفکر عدو شد سبب خیر زیرا که هر چقدر رقبایش تلاششان برای زدن این اتهام بیشتر می شد، طناب دور گردن خودشان تنگ تر و محکم تر.
سه کاندیدای محترم بازمانده دیگر اکنون باید بدانند که راز کامیابی شان بر مهدی روشنفکر از مسیر دیگری می گذارد و نه از مسیر وحشت خواندن ندایش.
خطاب به آنها باید گفت: باور بفرمایید آنقدر که این تلاشتان در ایجاد خواسته یا ناخواسته دو قطبی مخرب بالا و پایین، کارتان را یکسره کرد آن عامل حضور همزمان سه تایی تان تاثیر گذار نبوده است. شما به خیالتان، داشتید این دو قطبی را تقبیح می کردید ولی در واقع آتشش را شعله ورتر می کردید و اولین قربانی دودش چشمان خودتان بود، بخصوص اینکه طبیعتا کنترل لایه های پایین تر هوادارانتان برای تان مقدور نبود و گاه تخریب ها از تخریب مهدی روشنفکر تنها و جریانش فراتر می رفت.
در ابتدا نوشته اشاره شد که مهدی روشنفکر بصورت گریزناپذیری ذیل یکی از دسته ها قرار خواهد گرفت، توضیح اینکه؛ وقتی انتخاب میان استبداد و آزادی، یا مثلا فیلتر تلگرام یا عدم فیلتر آن، طرح های گشت ارشادی یا غیره آن و قس علی هذا مطرح باشد، دیگر نمی توان گفت من آن راه سوم را انتخاب می کنم چون راه سومی وجود ندارد.
مردم بله یا خیر ایشان به مسائل مختلف را زیر نظر خواهند داشت. پافشاری بر جریان سوم، برای یک املاء نانوشته و در یک وسعت محدود شاید پاسخ باشد اما در بلند مدت و وسعت گسترده تر و بعد از حضور در مجلس و شروع کردن به نوشتن دیکته، خیر! پاسخ نیست.
شاید منتخب مردم در یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی بتواند تا حدودی با محافظه کاری موازنه ای ایجاد کند اما محافظه کاری طولانی مدت اتهام دیگری با خود به همراه خواهد داشت و آن انفعال و خنثی بودن است. در تصمیم گیری ها گاها چه سخت خواهد گذشت بر همراهان بسیار اصولگرا و بخصوص بسیار اصلاح طلب منتخب مردم، اگر برخی نکات ریز در نظر گرفته نشوند.
البته مهدی روشنفکر یک راه حل بسیار کارآمد برای فائق آمدن بر همه سختی ها و تناقضات ظاهری خواهد داشت و آن این است که تا می تواند در حوزه تحت نمایندگی اش کارنامه اش درخشان باشد. آنگاه شاید اکثریت مردم تحت نمایندگی اش آنچنان بر او خرده نگیرند اگر در جهت منافع مردمش گاهی محافظه کاری پیشه کند و یا گاهی با تندروی های مجلس نشینان دور یازدهم همراه شود. همچنین دو سال ابتدایی تقارن اش با دولت اعتدال خود قصه ی دیگری است.
ارسال دیدگاه
نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد