به بهانه برگزاری جشنواره منطقهای فیلم در یاسوج /فرش قرمز بیاورید که مهمان داریم
- شناسه خبر: 33283
- تاریخ و زمان ارسال: 1 مهر 1402 - 01:13
از دولت بره خوشگوشتی بیاوریم که مهمانداریم. دستوپا جمع کنیم. قالی لاکی دستباف مادر را در مهمانخانه پهن کنیم تا که خاکپایشان سورمه چشمانمان شود.
(ایوای ، سوءتعبیر نشه ، نتیجه لری فکر کردن و فارسی نوشتن این میشِه دیگه! )
واژهی دولت نه به معنای متداول عام امروزی است و منظور از «دولت »در زبان فارسی ،بخصوص عمیقترین و رایجترین گویش ریشهداران یعنی« لری »است که به معنای عام ثروت و مال و آنچه دارایی مالی یک خانواده است.
در جوامع عشایری، که غالب مردم این استان ریشه در جامعه عشایری دارند و فرهنگ عام و فرهنگ مردم منطقه همچنان تابع رسوم زیبای عشایری است، این واژه معادل مهمترین داشتهی مالی آنان یعنی ، گلهی گوسفند است .
در منطقهی کهگلوبیراحمئ ، «دولت» ترجمان گله گوسفند است و به صاحب گله نیز دولتمند یا دولتدار گفته میشود، همانطور که به گلهی گاو «تنخواه» میگویند و تنخواه دار همان صاحب چندین راس گاو است.
سوم تا ششم مهرماه ، استان کهگلو بیراحمئ ، با دعوت انجمن سینمای جوانان دفتر یاسوج و همراهی انجمن سینمای جوانان ایران و تولیت اداره کل فرهنگ و ارشاد استان ، میزبان فیلمسازان منتخب ۱۰ استان در حوزه فیلم کوتاه است . این جریان ارزشمند فرهنگی که شصت و هفتمین جشنواره ی منطقه ای در کشور است بی شک یکی از فرصتهای مغتنم استان در حوزهی فرهنگ و توسعهی آن تلقی میشود.
«در شصتوهفتمین جشنواره منطقهای سینمای جوان یاسوج–دنا، توجه به سینمای بومی و فیلمهای ژنریک در اولویت انتخاب و داوری است و هنرمندان ۱۰ استان (فارس، خوزستان، خراسان شمالی، کرمانشاه، آذربایجان غربی، ایلام، لرستان، مرکزی، همدان و کهگیلویه و بویراحمد) میهمانان شصتوهفتمین جشنواره منطقهای سینمای جوان یاسوج–دنا هستند که در دو بخش فیلم کوتاه و عکس به رقابت میپردازند»
با تامل در لید خبر این جشنواره که در پایگاه خبری انجمن کشوری منتشر شده و در حقیقت بیانگر سیاست های کلی متولی اصلی این رویداد یعنی انجمن سینمای جوانان ایران و وزارت فرهنگ و ارشاد است، اهمیت برگزاری جشنواره برای این استان بیشتر روشن می شود.
اولویتهای رویداد ، توجه به سینمای بومی و استعدادهای جاری منطقه بخصوص در حوزهی فرهنگ و زندگی ناب انسانی به عنوان گرانمایهترین داشتههای مردم منطقه، موضوع قابل توجهی است و اهمیت برگزاری هرچه باشکوهتر آن را عیان میکند.
شاید واژهی سینمای بومی برای ترجمان موضوع، معادل مناسبی نباشد اما مفهوم و منظور سیاستگذاران و اولویتهای این جریان مهم ، ویژگی خاصتر این جشنواره است .
سینما یعنی آموزش و پرورش حقیقی بشرعصر تکنولوژی را بسیاری بعنوان صنعت نیز میشناسند و از آن بعنوان صنعت سینما نام میبرند که البته ترجمهی نادرستی هم نیست و به دلیل برخورداری بخش فنی این مدیوم به تجهیزات صنعتی است. تجهیزات اولیه و ضروری سینما که اتفاقاً همتراز سایر پیشرفت های تکنولوژیکی بشر نیز پیش میرود و به نوعی زنده ماندنش را در گرو استفاده از تجهیزات بروز بردهاست ، ان سویه و بُعد دیگر واژهی سینماست که قطعا نمی تواند بومی هیچ منطقه ای باشد و از این روست که منظور دقیق سینمای بومی را میتوان در سایر ابعاد این رسانهی قدرتمند جستجو کرد .
شاید ساده ترین معادل سینمای بومی را بتوان همان محتوا و موضوعیت فیلم دانست و به عنوان یک گزینه در اولویتها بشمار آورد که با تمرکز ب رروی ان بتوان به بنمایههای موضوعی یا بعبارتی به خلق فیلمنامههایی رسید که امکان ساخت اولویتداری داشته باشند و این مورد یکی از گزینههای مهم از شرایط عام فیلمسازی است. البته هرگز منظور سفارشیسازی نیست چرا که اساسا هیچ اثر سفارشی امکان اثرگذار بودن نخواهد داشت چراکه کام تشنهی بشریت امروز تشنه سیراب شدن از معناهای ناب نشأت گرفته از سرچشمهی حقیقت ناب انسانی است که ویژگی بارز یک اثر هنری و یک فیلمنامه و درنتیجه یک فیلم ارزشمند است.
برای اختصار موضوع ، به مثالی که اتفاقا بی ارتباط هم نیست می توان اشاره کرد و همانا تیتر سادهی همین مطلب است.
«فرش قرمز» که امروز بعنوان رسانه ای ترین و قابل توجه ترین بخش بسیاری از جشنواره های معتبر و صاحب نام سینمایی است و جشنواره ای چون اسکار را تقریبا همه به تندیس و فرش قرمزش می شناسند مثال روشنی از این موضوع است .
فرش قرمز حتا جنبه های سیاسی هم پیدا کرده که باز از اهمیت همین موضوع ساده است. موضوعی ساده ، بله .
این کمترین و کم دان تاریخچه ی فرش قرمز جشنواره های جهانی را دقیق نمیدانم اما حکایت مهمان آمدن و فرش قرمز انداختن به احترامش را مثل نفس کشیدن در معنای زندگی ، با گوشت و استخوان عجین میدانم و درک میکنم .
چرا که در فرهنک عامی زیسته ام و ترجمان زندگی آموخته ام که زیباترین اثر هنری مادران هر خانواده ، فرشهای عمدتاً لاکی رنگی بود که به قالی قرمز مشهورند و معمولا برای تمیز و خوش جلا بودن کمتر استفاده می شدند و در گوشه ی اتاق و یا فضایی که به مهمانخانه موسوم بود و همیشه هم تمیز و مرتب نگه داشته میشد که هر لحظه مهمانی به سرای رسد، مهیای میزبانی محترمانه اش بود ، گذاشته میشد و به وقت رسیدن مهمان وحتا گاهی پیش پایش ، فرش گسترده میشد و در تمام مناطق عشیرهاینشین و حتا در سیاه چادرهای عشایری نیز این رسم بوده و همچنان هم خوشبختانه در سطح بالایی محفوظ مانده است.
این مثال با موضوع تاریخچهی شکل گیری بخش فرش قرمز جشنوارههای جهانی عمدتا غربی نیز ارتباط دارد.
این کار بسیار ارزشمند در هر کجای دنیا انجام شود ترجمانی جز حرمت مهمان ندارد و توجه میزبان به کرامت انسانی ، بخصوص خالقان معنا و کلام است به بسان بسیاری دیگر از آداب انسانی جوامع ریشه دار شرقی به زندگی جوامع شهری امروزی ورود پیدا کرده است .
بخصوص دنیای ماشینی غرب که در عمق وجود مردمان آن مناطق ، دلتنگی زندگی ناب انسانی موج میزند چشمگیرتر وارد شده و از این روست که هر چه باشکوهتر برای برگزاری آن تلاش میکنند را میتوان جزو همان واردات فرهنگی غرب از شرق بشمار آورد که حتا ممکن است یکی از عایدات هالیوود از ساخت نخستین فیلم مستند از عشایر بختیاری ایران تنها چند سال پس از تاریخ بوجود آمدن سینما باشد و درس آموزشی نهان این آموزش و پرورش جهانی باشد که از فیلم مستند «علف» ساخته ی مریان سی کوپر و ارنست بی شودزاک در سال ۱۹۲۵ (۱۳۰۳خورشیدی) در ایران ساخته اند و بعنوان یکی از پنج فیلم شاخص سینمای مستند تا امروزه شناخته میشود بشمار آورد .
فیلم مستند علف ، علفزار ،در جایی هم شکوه علفزار نامگذاری و ترجمه شده است ،یک اثر سینمایی تحت عنوان کلیت «سینمای بومی »می تواند باشد که اتفاقا غیر بومیها با تجهیزات صنعتی ساختهاند تلقی نمود که با اینهمه عظمت و شهرت موضوع اصلی فیلم هم بسیار ساده است ، کوچ ایل بابا احمدی بختیاری است و سخت ترین مرحلهی این کوچ یعنی عبور از تنگهی تاراز؛ همین و بس .
البته ساده بودن موضوعی آن برای مردمان و فرهنگ غنی زندگی عشیره ایست که انرا زندگی کرده و در میان این دست شیوهها زندگی را قرنهاست به انسانیترین شکلش به تاریخ ثبت و برای سایر انسان ها به تعریف آوردهاند هست .
توجه دادن نسل فردای فیلمسازان که به یقین از میان مهمانان جشنواره ی منطقه ای پیش روی دنا تعدادی از ایشان حضور خواهند داشت به این موضوعات ، تولید آثاری چون فیلم علف می تواند باشد که فرش قرمز جلوی مهمان انداختن را به سایرین آموزش دهد و فردایی بهتر بسازد.
محمد مختاری
ارسال دیدگاه
نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد