جوابیه:سید باقر موسوی، اصولگرای اصلاح طلب افراطی
- شناسه خبر: 1403
- تاریخ و زمان ارسال: 14 خرداد 1395 - 07:07
فصلی نو–سید محمد رضا ب
فردی به نام جواد فروغی خود را دکتری حقوق معرفی کرده است و از نزدیکان خانوادگی سید باقر موسوی است مطلبی تحت عنوان ( اینجا بخوانید) نوشته اند و در آن مطلب نکاتی بود که بد ندیدم به عنوان یک مطلع، نکاتی چند را به ایشان گوشزد کنم.البته به اقای موسوی پیشنهاد می کنم که به این چند هوچی گر و پیمانکار و بستگان نزدیک خود سفارش کند که دست از تخریب بردارند چون حداقل بنده از ریز مسائل قدیم و جدید آگاهم و در صورت تکرار این مطالب از سوی نزدیکانش، مجبور به افشاگری مستند خواهم شد.آقای موسوی در این انتخابات به عمد یا به سهو، اشتباه کردند.ولی فرصت جبران هست.اما با این رویه امکان سقوط قطعی موسوی حتمی است اگر چه تاکنون هم چیزی از ایشان نمانده است.
اما خطاب به جواد فروغی تازه به دوران رسیده.
۱- ادبیات دیکته شده و ناچیز شما ، هویت رشته حقوق را از اساس به باد می دهد. نمیخواهم همه نوشته ات را تحلیل کنم اما کلمات و جمله بندی شما با مدرک تحصیلی که بر خود بسته اید اصلا هم خوانی ندارد. البته ما شما را کاملا می شناسیم. سابقه شما را هم نیز.
البته اگر لازم باشد قطعا روشن تر با هم حرف می زنیم تا دفعه بعد جرأت جسارت توهین به کسی را نداشته باشید و برای ادا کردن حق دامادی، خودشیرینی نکنید
.
۲-تخصص آکادمیک طاهری یک لیسانس است و بهتر از مدرک وکالت برخی هاست که سواد نوشتن یک مطلب را باید از سید باقر موسوی و اطرافیانش، قرض بگیرند.
۳-طاهری از خوانین است و این قابل اغماض نیست. اما شما به عملکرد خوانین در قبل از انقلاب نگاه کنید و به عملکرد سید باقر موسوی در بعد از انقلاب نگاه کنید. بنده شدیدا علاقه مندم مثل سایر مردم بویراحمد و دنا عملکرد موسوی را در یک کار زیربنایی در این شهرستان ها ببینیم. اگر چیزی دارند واقعا برملا کنید تا دیگر مدعی نشویم .
خوانین، فرمانداران جنوب بودند و در تمام عمر خود، در مقابل دیکتاتوری پهلوی ایستادند و حداقل ماحصل مبارزه آنان، اخذ مرکزیت استان بود که ما را از بهبهان و فارس و … مستقل کردند. اما شما بی نام و نشانها چه کردید؟
سید باقر موسوی از نردبان ما مردم بالا رفت و مرکزیتی را که خوانین و کدخدایان و نخبگان محلی و تفنگچیان بویراحمد و دنا با زور برنو از دیکتاتوری پهلوی گرفتند را در یک سخنرانی بر علیه خاتمی بزرگ، بی آبرو کرد.کار زیربنایی چشمگیری هم نکردند.شما بروید تحقیق کنید اگر موسوی با لیسانس کشاورزی توانسته است در حد یک به قول شما، فرد آکادمیک ظاهر شود و خدمتی غیر از غوغاسالاری و عوام فریبی تحویل جامعه بویراحمد و دنا دهد، ما عقب می نشینیم.بنابراین لطف کنید با کلمات دهن پرکن و پوچی مثل آکادمیک و نظریه پرداز و اسطوره و … بازی نکنید و مستند حرف بزنید
۴- گفته اید به برکت نظام جمهوری اسلامی ایران برخی ها مجال خودنمایی داشته اند. اولا طاهری و خوانین تا زمان انقلاب اسلامی ایران ، خود فرمانروا بودند و همه کاره ی این استان بودند (کاری به خوب و بد عمل نداریم).
اما این شما و سید باقر موسوی خفری بود که بعد از انقلاب اسلامی ایران و بیرون آمدن از یوغ ستم، مجال خودنمایی پیدا کردید و متاسفانه با چهره ی منافقانه ی خود به انقلاب اسلامی هم پشت کردید.
دلیل رد صلاحیت موسوی چیست؟
چرا آقای موسوی رد صلاحیت خود را به گردن این و آن می اندازد؟
چرا نمی گوید که دلیل رد صلاحیتش، چرخش های وی و غیر قابل اعتماد بودنش است.
آقای موسوی، قبل از انقلاب در رفتارهای اجتماعی و تعامل با مردم، نامتعارف بودند و نسل جدید نمی دانند که ایشان در چه خانواده و طایفه ای و به چه شهرتی مشهور بودند و اگر بدانند قطعا القاب دهن پر کن به وی نمی بندند.
ایشان بعد از انقلاب هم اصولگرای تندرو بودند.رفیق شفیق افراطیون بود که کم با آبروی مردم بازی نکردند. ،جلوی پیشرفت نسل جوان استان ایستادند و هر کس حرفی غیر از حرف خودشان بر زبان می آورد، انگ ضدانقلاب میخورد و مانع تحصیلش می شدند.تبعید می کردند.تهدید می کردند.تطمیع می کردند.اما حالا شده اند اسطوره ی اصلاح طلبی.نسل جوان بروند و تحقیق کنند و چشم بسته قضاوت نکنند.
آقای موسوی تا توانست، در اوایل انقلاب و همراه با تندروها حرکت کرد.مستند هست.
موسوی به دلیل تعارض با منافعش بود که از مسعود حسینی و دیگر تندروها جدا شد نه شم اصلاح طلبی اش.ایشان در سال ۷۶ هم با ناطق نوری بود و حتی یکی از دوستان خود به نام فروغی – مدیرکل اسبق جهاد استان – را هم به ریاست ستاد ناطق در انتخابات ریاست جمهوری ۷۶ گماشت اما در نیمه راه با فشار اصلاح طلبان به سوی خاتمی برگشت.
موسوی از تندروی قبل از انقلاب به اصولگرای افراطی بعد از انقلاب می رسد و با در خطر قرار گرفتن منافعش، به اصلاح طلبی تندرو در دولت اصلاحات تبدیل می شود.
مقابل خاتمی هم ایستاد چون با شورانگیز استاندار وقت، مخالف بود و نه به خاطر مردم بود.
من ( نگارنده ) بیش از ۵۲ سال سن دارم و مستند حرف میزنم.آقای موسوی در آن سخنرانی خطاب به رئیس جمهور گفت: مگر اینجا آزمایشگاه است که دولت، استاندار را برای یاد گرفتن اصول استانداری به استان ما می فرستد و بعد از خبره شدن، او را به استانهای دیگر می برید؟ (نقل به مضمون)
مشخصا دلیل هوچی گری موسوی در مقابل خاتمی، نه مشکلات استان ، بلکه مخالفت او با آقای شورانگیز، استاندار وقت بود.
بعد از آن در مجلس ششم، یک نامه بر علیه نظام تنظیم شد و موسوی که در استان بود و به تهران بر می گشت، به محض ورود به مجلس ، چشم بسته، نامه را امضا کرد که تا هنوز ایشان به واسطه ی آن نامه رد صلاحیت می شوند.نامه ای که می توانست نوشته نشود و در یک جلسه حضوری با رهبری، آن خواسته های تکراری را مطرح کنند اما تندروهایی مثل موسوی و مزروعی با آن نامه ی ناشیانه، ریشه ی اصلاحات را خشک کردند و هنوز اصلاح طلبان تاوان آن نامه را پس می دهند و اصلا دلیل تمام تقابل های میان اصلاح طلبان و نظام تاکنون، آن نامه بود که اصلاحات را اپوزیسیون نظام قلمداد کرد.
پس همه ی دلیل و تنها دلیل شکست های پیاپی موسوی بعد از مجلس ششم، ناشی از تندروی ها و چرخش های منفعت طلبانه ی شخصی ایشان است.
بنابراین همیشه و هنوز رد صلاحیت می شوند چون نتوانستند که نمک انقلاب را هضم کنند و نمکدان شکستنند
۵- آقای موسوی را مردی ثابت قدم معرفی کرده اید.
ثبات قدم به معنای یک دنده بودن و خودخواهی نیست.یا به معنای عدم عقب نشینی و یا نداشتن تعامل، نیست. ثبات قدم یعنی شناخت حداکثری از زمان و تطبیق واقعیات با زمان و تصمیم گیری به نحوی که نه خود و نه جناح سیاسی و نه یارانت را متضرر نکنی.اما موسوی بر کدام موضوع ثبات داشت؟
برهیچکدام.
چرا ؟
چون چرخش دارد.منفعت شخصی را بر جناحی ترجیح می دهد.تا زمانی تن به کمک می دهد که خودش رهبر باشد و لاغیر.
آقای موسوی در این انتخابات هم عقب نشینی کرد.مستند هست که ایشان حاضر شدند که توبه نامه امضا کنند و در جایی اینکار را کردند و نامه دادند.آیا این ثبات قدم است؟
ایشان به زارعی رأی دادند و مشخصا این یک عقب نشینی است.این ثبات قدم است؟
۶-نوشته اید دوره قلدرمآبی گذشته است، البته که شما باید از فضای موجود متشکر باشید و خدا را شکر کنید که از فضای قلدرمآبی بیرون آمدید و رها شدید. اما همین سید باقر موسوی به محض رسیدن به تریبون نه پدر می شناسد و نه پسر و هرچه را به زبان می آید به بیرون رها می کند. تندروی آقای موسوی و خودخواهی ایشان در مقابل رأی مجمع اصلاح طلبان خود چیزی از قلدرمآبی و زورگویی کم نداشته است. ایشان فکر کرده اند که اصلاحات ملک طلق خودش است و چند تا جیره خوار مثل شما و چند پیمانکار که مثل خودش تازه به دوران رسیده اند، هم برایش به به و چه چه می کنند.
۷-نوشته اید که سید باقر موسوی یک صاحب نظر سیاسی است. البته این حرف به حد زیادی خنده دار استو ادعایی پوچ.
بنابراین اگر لطف کنید:
– اگرچندتا از نظریات و تئوری های ایشان را برای ما بنویسید تا افکار عمومی لذت ببرند ممنون می شویم.
– چند تا از مقالات علمی ایشان در حوزه علوم سیاسی را منتشر کنید تا باز ما لذت ببریم
– چند تا از مناظرات سیاسی ایشان با اصولگراها را منتشر کنید تا مردم ببینند و مصداق این ادعای پوچ شما باشند.
مگر می شود یک لیسانس کشاورزی بتواند نظریه سیاسی ارائه کند؟ با این حال ما منتظریم چندتا از مقالات و گفتگوهای سیاسی در هر سطحی، چه دانشگاه، چه مجلس و چه …. به تصویر ببینیم و بخوانیم و لذت ببریم.
۸-نوشته اید که افراد کوته نظر اثبات وجود خود را در تخریب سید باقر جستجو می کنند. باید بدانید که کوته نظری بالاتر از این نیست که نخواهی کسی بهتر از خودت ظهور کند و با نخوت تمام و کوته نظری تمام، زیر پای جوانان را خالی کنی تا همیشه و همچنان خود را به اصطلاح بالاتر ببینید.موسوی نشان داد که ظرفیت و سعه ی صدر ندارد.کوته نظرتر از موسوی در این مورد نخواهی یافت که دیوار خود را بالاتر از دیگران می بیند.موسوی نشان داد که نیروی فکری نیست بلکه یک پوپولیست است.عقده ی تشویق و ازدحام جمعیت دارد.عاشق سوت و کف جمعیت است.موسوی یک کتابخوان نبوده و نیست و نمی تواند باشد چون پایه این کار را نه در خود و نه در طایفه نداشته و ندارد. شما یک سخنرانی علمی و آکادمیک از موسوی منتشر کنید.ایشان بیشتر اهل جنجال و حاشیه است نه دانشگاه و علم و رقم.بنابراین بر طبل تبلیغات پوچ نکوبید تا بیش از این آبروی موسوی بر باد نرود.
۹-نوشته اید که بهرامی میثاق نامه را چشم بسته امضا کرده است. اولا بهرامی اهل معامله نبود که امضا کند، بلکه تمکین به خرد جمعی توسط ایشان موجب امضای آن میثاق نامه شد. صداقت در رفتار و گفتار بهرامی زبانزد عام و خاص است و قطعا اگر اهل معامله و خیانت به اصلاحات بود امضا نمی کرد. یاران مجمع هم اهل معامله و خیانت نبودند و هر دو طرف نسبت به هم اعتماد داشتند.
نامه ی چشم بسته را موسوی امضا کرد که محتوای آن را در اثر خستگی راه نتوانست مطالعه کند و بی محابا امضا کرد و این شد که هنوز برای آن امضای چشم بسته رد صلاحیت می شود.
۱۰-نوشته اید که سید باقر موسوی تخصص آکادمیک دارد. شاید ندانید که سید باقر موسوی بواسطه ی سهمیه جانبازی و جبهه توانست یک قدم به اصلاحات و سیاست و مردم نزدیک شود و گرنه تفاوتی بین ایشان و سید مسعود حسینی نبود و نیست. ایشان در بهترین حالت توانست یک لیسانس کشاورزی بگیرد و حتی کارشناسی ارشد هم ندارد. و برای این دوره ی مجلس که ثبت نام کردند از سهمیه ی دو دوره ی نمایندگی مجلس استفاده نمودند، زیرا طبق قانون انتخابات ، هر کس یک دوره نمایندگی مجلس را در کارنامه دارد معادل یک مدرک تحصیلی است و بنابراین موسوی به لطف سهمیه هایش یک لیسانس کشاورزی دارد و نیازی به مانور دادن بر تخصص آکادمیک نیست، زیرا مایه ی افت اسطوره ی شما است.
۱۱-نوشته اید که طاهری باید قدردان آزادی های جمهوری اسلامی ایران باشد، البته که تناقض در گفتارهایتان مشهود است. در جایی طاهری را از قلدرمآبی منع می کنید و در جایی دیگر وی را دعوت به شکرگذاری برای آزادی های موجود در نظام می کنید. اگر طاهری از خوانین است و نظام جمهوری اسلامی هم سیستم خانی را برانداخت. بنابراین این شما و سید باقر موسوی هستید که باید شکر گذار آزادی ها باشید. لیکن قطعا طاهری نیز شکرگزار این آزادی است، اما بنا به گفته ی خودتان این شمایید که اول باید از این آزادی حظ ببرید نه طاهری. بنابراین شماهای تازه به دوران رسیده باید از اینکه از یوغ قلدرمآبی رها شده اید شکرگذار باشید.
۱۲-گفته اید که طاهری در حد تذکر دادن به موسوی نیست. موسوی کیست؟ یک سید خفری که طاهری ها و مردم بویراحمد او را بزرگ کردند، اما شما تازه به دوران رسیده ها نتوانستید قدر این احترام را بدانید. برای یک فرد سیاسی هیچ دردی بالاتر از ” تازه به دوران رسیده ” گی نیست.متاسفانه نیروی جوان اصلاح طلب هم نمیخواهد بیشتر در مورد موسوی تحقیق کند و گرنه به نتایجی میرسند که اسطوره ی کاغذی را خیلی زودتر از آنچه فکر کنید، مچاله می کنند.
۱۳-نوشته اید که طاهری اهل کهگیلویه است و واقعا مضحک است. شما بهتر است نیم نگاهی به تاریخ بیاندازید تا بدانید حمید طاهری بویراحمدی است ،هر چند که کهگیلویه با بویراحمد هیچ تفاوتی ندارند و مردم هر دو منطقه محترم هستند اما اگر بگویم از کدام طبقه جامعه استان هستید بعید است که دیگر قلم بدست بگیرید و شک نکنید که اگر دوباره قلم فرسایی بیهوده کنید آن روی دیگر قلم مرا هم خواهید دید.
۱۴-آقای موسوی بارها اعلام کرده اند که خط قرمز من اول بهرامی است و بعد هدایت خواه، و به رأی اصلاح طلبان احترام ننهادند. آیا یک فرد به قول شما با ثبات پشت سر قائم مقام ستاد احمدی نژاد قرار می گیرد؟ سید باقر موسوی بارها از زارع حمایت کرده اند. خانوواده اش هم همانند اسیران ایزدی سوریه به صف شدند و به زارعی رأی دادند و زارعی هم از موسوی به نام دوست وفادار یاد کردند.
۱۵-در مورد آقای بهرامی نظر داده اید. همه می دانند که اگر انتخابات وارد فاز پول و خرید رأی نمی شد هیچگاه زارعی رنگ مجلس را نمی دید. لیک با این حال که موسوی و زارعی شریک شدند اما فاصله رأی آنان با بهرامی فقط شش درصد بود. یعنی بهرامی بیست درصد آرا را کسب کرد و زارعی بیست و شش درصد ارا را مسب کرد.
بنابراین موسوی نشان داد که با همکاری زارعی و اقتصاد کلان و استاندار و مدیرانش دیگر نمی تواند معادلات سیاسی را بهم بزند. اکثر یاران موسوی در کنار بهرامی ایستادند و بهرامی را حمایت کردند و این بزرگترین شکست برای موسوی است.همه می دانند که اگر استاندار و مجموعه ی دولت و اقتصاد محوری و موسوی نبودند، زارعی چهارم می شد و بهرامی انتخابات را می برد.
۱۶-سید باقر موسوی حتی عروس تعریفی هم نیست . او بر جهل و نا آگاهی مردم در اوایل انقلاب سوار شد. چه بسیار خانواده های با آبرویی که سید باقر و یاران اصولگرایش، با آبرویشان بازی کردند. و چه جوانانی که از دست تندرو های اول انقلاب ضربه خوردند. چطور شد که ناگهان چرخش کرد و اصلاح طلب شد. آیا جز موج سواری و از دست رفتن سهم بود که از سید مسعود حسینی جدا شد؟
آیا جز فریب مردم بود؟ شما کمی به تفاوت اصلاح طلبی و اصلاح طلب نگاه کنید. موسوی اصلا اصلاح طلب نبود. اصولگرا هم نیست. یک موج سوار قاهر است و این را حتی در مجلس هم نشان داد و فقط بدنبال خودنمایی بود.
مقابل سید محمد خاتمی ایستاد و آبروی استان را برد. در مجلس هم بر علیه رهبری نامه را چشم بسته امضا کرد و نشان داد که موج سواری برای تازه به دوران رسیده ها بهتر و شیرین تر از خواسته مردم و تفکر است.
امیدواریم که شما تازه به دوران رسیده ها کمی منش به خرج دهید و در عین بی نام و نشانی، حرف از فرهنگ و اصالت نزنید. بدترین درد برای یک آدم سیاسی این است که تازه به دوران رسیده باشد
ارسال دیدگاه
نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد