فصلی نو- کلثوم دیده ور
کلثوم دیدهور نوشت/ آوردهاند که: “شاه عباس، از وزیر خود پرسید: اوضاع اقتصادی کشور چگونه است؟ وزیر گفت: الحمدلله، به گونهایست که تمامِ “پینه دوزان” توانستند به زیارت کعبه بروند”.
شاه عباس گفت: “نادان! اگر اوضاع خوب بود، میبایست کفاشان به کعبه میرفتند نه پینهدوزان؛ چون مردم نمیتوانند کفش بخرند، ناچار به تعمیرش میپردازند. بررسی کن و “علت” را پیدا کن تا کار را اصلاح کنیم”.
اکنون قصهی ماست و کسانی که سالهاست دست پر به بهارستان میروند و دستِ خالی بر میگردند! وه که چه سنگین است، دستی که خالی بر میگردد!!
به خوبی، هویداست که: در تحلیل شاخصهای عملکردی افراد، گاهی بهبودِ ناگهانی یک شاخص(قدرت اقتصادی ناسالم) بیانگرِ رشدِ سرطانی و ناموزونِ یک سیستم است!
جای دفاع ندارند آنانکه زندگی و سرنوشت مردم را به معامله و (((((((سود پُر زیان’)))))) بفروشند! هر که باشند!
بقول شاعر :
ور زانکه شِکر نمیفروشید
در دادن سِرکه هم مکوشید!
اصولِ مختلف قانون اساسی، وظایف نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی را، دو وظیفه خطیرِ “صلاحیت قانونگذاری و نظارت” مشخص نموده است.
حالِ سوال اینجاست؛ چه کسانی میتوانند “قانونگذار و ناظرِ” خوبی باشند؟؟
پاسخ روشن است، کسانی میتوانند، فارغ از واهمه به این امور مبادرت نمایند که دارای شاخصههایی چون “پاک دستی و شجاعت” باشند (شجاعتی که مولودِ پاکدستی باشد).
ناگفته پیداست که ؛ بخشی از کژ کارکردهایِ مجلس ما، به دلیلِ ضعفِ تخصصی نمایندگان در امور مربوط به کمیسیونها است. بی جهت نگفته اند که:
چون ندانی “دانش” آهنگری
ریش و مو سوزد، چو آنجا بگذری!
از شما می پرسم:
آیا شنیده اید که:
“در شهری، خیّاطان را صدا زدند’ پالان دوزها هم راه افتادند”!؟
به راستی؛ شما در عِقدِ کدام شخص و جریانِ سیاسی هستید، که بی محابا قلم به دست میگیرید و زبالهدانی از عقدهها و عقیدههای سخیف و ناشایست را به معرض نمایش میگذارید!؟ آیا نمیدانید که خداوند به ” قلم” قسم خوردهاند؟؟
آن کسی یا کسانی که شما؛ برایشان بر “طبلِ مُزدوری” میکوبید؛ و حیثیت قلمِ را به سُخره میگیرید؛
- با کدام مسئول و سیاستمدارِ کشوری’ پیش از ورود به بهارستان، آشنایی داشتهاند؟؟
- آیا کسی که میخواهد ردایِ وکالتِ این مردم را بر قامتِ خویش بپوشد’ نمیبایست’ به صورت عینی در میان مردم بوده و آنان از خیرِ ایشان، بهرهای برده باشند؟؟
- آیا با مردم بودن و شناختِ تودههای مردم رنج کشیدهی این دو شهرستان’ به سادگی امکان پذیر است؟؟
- آیا مردم نجیب سپیدار، جلیل، زیلایی، لوداب، مارگون، کاکان و … شناختی از … دارند؟؟
-آیا پشت میز نشستنهای ” ناپیدا” برای مردم و شناسنامههایشان قابل قبول است؟؟ - عضو هیچ کمیسیونی نبودن، بهتر از عضو کمیسیونی بودن است که به واسطهی دست پختِ ناکارآمدی آن، پرایدِ ۷میلیونی’ اکنون ” پرادو”ی مردم ماست!!
- آموزش و پرورشی که شما از آن دم میزنید و از نردبانِ معلمان مظلومش بالا رفتید، اکنون پایگاهِ خودجوش جریانِ دیگری است. آیا به یک وکیل از جنسِ خودشان نیاز ندارند؟؟ با خود اندیشیدهاید؟؟
- شما قصاص پیش از جنایت میکنید و املای نانوشتهای را نمره میدهید! آیا آنچه شما را برآشفته است، چیزی غیر از “صداقت و پاک دستی” یک معلم و نیّاتِ پاکی است که دل در گروِ ایشان دارند؟؟
-نمایندهی مردم بودن برای” معامله گری” نیست. بلکه شجاعت در تصویب قوانینی است که به سودِ عامهی مردم باشد!
-سوابق و صلاحیت های دیگر رقبای شما معلوم است، در صورت پذیرش توسط مردم، حتما مشخص خواهند کرد که کجا و با کدام گروه سیاسی، در سطح کشور رابطه خواهند زد!
هر نیک و بدی که در شمار است
چون در نگری’ صلاحِ کار است ! - البته: یک سوال را ناگفته گذاشتهاید؛ نپرسیدهاید که ایشان “پول” کافی برای حضور در این کارزار دارد، یا قلبِ مردم مظلومی که از تبعیض خستهاند’ دارایی ایشان است؟؟ دریغا که نپرسیدید و به گمانم’ بازیِ ایام’ شما را غافل کرده است!
در پایان؛ توصیه میشود، به حرمت خونِ شهدای این مرز و بوم و ارج نهادن به مردم شریف بویراحمد و دنا و به احترامِ نمایندگانِ اسبق و سابقِ بویراحمد؛ و به قداستِ حضور پر عظمتِ مردم در کارزار سیاسی کشور، قلم را به نوشتنهای سخیف و مغرضانه نیالایید که خواست مردم، اکنون چیز دیگری است. بیجهت خود را خسته نکنید:
سر رشته ی غیب ناپدید است
بس قفل، که بنگری کلید است!
ارسال دیدگاه
نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد