دکتر شیرعلی خرامین : گریه دارد جامعه ای که نقش فاتحه خوانی از نقش دانشگاه بیشتر است – کدام کاندید از تعصبات قومی استفاده نمی کند- دانشجو خود را از زیر یوغ احزاب سیاسی بیرون بکشد
- شناسه خبر: 35899
- تاریخ و زمان ارسال: 22 آذر 1402 - 06:03
فصلی نو- به بهانه روز دانشجو و عدم برگزاری جلسه با دانشجویان توسط شیرعلی خرامین از کاندیداهای علمی و دانشگاهی انتخابات حوزه بویراحمد دنا و مارگون در مجلس شورای اسلامی در خصوص مسائل مختلف دانشجو و دانشگاه گفت و گویی را انجام دادیم که در زیر می خوانید
به گزارش فصل جنوب ، از دکتر خرامین که روزگاری از دانشجویاان فعال کشور بود در خصوص تعریف کلی ایشان از روز پرسیدیم که جواب داد :
شیرعلی خرامین
دکتر شیرعلی خرامین : با عرض سلام وتبریک ۱۶ آذر روز دانشجو محضر شریفهمه دانشجویان عزیز و بزرگوار
ببینید وقتی صحبت از دانشجو میشود ما با یک حرفه و جایگاه شغلی خاص روبرو نیستیم، بلکه با یک دوره خاص سنی با ویژگیهای منحصر به فرد خود روبروییم. سن تقریبا بین هیجده تا سی و گاهی تا سی و پنج سالگی می باشد.
از ویژگی های این دوران عدالت طلبی و آرمان خواهی است. از دیگر ویژگی های این دوران عدم تعلق و وابستگی به ابزارهای کنترل کننده و محدود کننده می باشد. بنابراین این عدالت طلبی و عدم وابستگی از دانشجو استوره ای را رقم زده اند که در ذهن و کهن باره های ذهنی مردمان ما به عنوان نماد همه فریادهای حق طلبی و گره گشایی تصور می گردد.
این ویژگی ها از این نسل و قشر انسانهای ساخته که رفتارهایی از خود بروز می دهند که طی صد سال اخیر هر وقت جامعه احساس خطر کرد و به دانشجو نیاز داشت حضور همراه با فداکاری و از خودگذشتگی او ملموس بوده است.
به عنوان نمون بعد از سقوط مصدقر و دولت قانونی او با اتخاذ خفقان مطلق شاه می خواهد جشن پیروزی را با حضور معاون رییس جمهور آمریکابگیرد که دانشجو قفل ها را می شکند و حماسه ماندگار خلق می کند.
در انقلاب خط اول در فتح لانه جاسوسی دانشجو وقتی احساس خطر برای کشور هست فداکاری می کند در جنگ تحمیلی و جهاد سازندگی دانشجو همیشه در خط مقدم آرمانخواهی و نظاره گر بوده که همه حرکات جامعه را چک می کرده هر جا احساس آسیب می کرده وارد می شود .
دانشجو فردی عدالت خواه و آرمان خواه و هر وقت می بیند جامعه قصد تخطی داد تا سر حد جان جلو می رود .
فرق دانشجو در زمان شما با دانشجویان کنونی
دکتر شیرعلی خرامین : من معتقدم دانشجویان زمان ما از انرژی بیشتری برخوردار بودند جنش دانشجویی قدرتمندتر و توانمندتر بود اعتماد به نفس وحشتناکی این قشر داشت کی می تواند فکر کند که همینه و هیبت امریکا را ۴ دانشجو بشکند، سفارت امریکا را با آن همه عظمت ۴ تا دانشجو فتح می کند در شروع انقلاب تقریبا بدنه دولت از دانشجو بود جوان بودند .
شما ببینید جهاد را دانشجویان را اداره می کنند جنگ را خودشان اداره می کردند تقریبا اکثر فرماندهان تاثیر گذار سپاه جهاد بنیادمسکن از خودشان بود این قشر در زمانی که هیچ سابقه مدیریتی نداشت و این فرم انقلاب در هیچ جای دنیا نبود آنقدر اعتماد به نفس داشت که دست به این کار بزرگ زدند بسیاری از مطالبه گری های سنگین بود .
من یادم میاد شیراز بودم وزیر آموزش عالی را دعوت کردیم آنقدر انتقاد کردیم که وقتی به تهران برگشت استعفا داد اما آنچه که من الان از دانشجو می بینم استیصال وحشتناکی بر دانشجو حاکم است زمان ما اعتماد به نفس وجود داشت از سواد و اطلاعات و توانای خوبی برخوردار بود اما دانشجوی امروز بریده و درمانده است .
چه اتفاقی افتاده است که دانشجوی الان با این درماندگی روبرو می شود دو پدیده می توان نام برد اول انحراف نهضت دانشجویی از فطرت اصلی یعنی دانشجو باید مطالبه گر و عدالت خواه باشد و برایش هیچ قدرت سیاسی معنا نداشت دانشجویان ما در برهه ای از زمان ابزاری در دست سیاسیون می شوند .
بجای اینکه تشکل دانشجویی عدالت طلب و آرمان خواه شود وابسته به احزاب می شود ، تشکل دانشجویی تبدیل به حزب سیاسی می گردد. تمام تشکل ها را نگاه کنید یا به چپ وابسته هستند یا به راست نباید به هیچ جا وابسته باشد اما وقتی خودش را در چنگ قدرت های سیاسی می اندازد عملا باید با این ها بسازد و نمی تواند از محدوده آرمان خواهی دفاع کند .
مثلا اختلاس می شود دانشجوی که به حزب اختلاس گر وابسته است مجبور است به هر قیمتی دفاع کند دیگر از آرمان خواهی خارج می شود به اعتقاد من یکی از بزرگترین معضلاتی که بسیاری از پرونده های تخلف کمتر به سرانجام می رسد به این خاطر است که دعوای های تشکل ها اجازه نمی دهند خیلی چیزها روشن شود دعواهای چپ و راست تشکل های دانشجویی را محو کردند
در زمان ما هر تخلفی بود دانشجو داد می زد و فریاد می زد ولی الان تشکل های دانشجویی به دو حزب سیاسی محدود شده است و دانشجو مجبور است سنگ حزب خود را به سینه بزند اینجا دیگر با آرمان خواهی دانشجویی فاصله گرفتیم پس یکی از بزرگترین عواملی که به اعتقاد من دانشجو را به استیصال می رساند این است که دانشجو را به ابزار سیاسی تبدیل کردند .
ما دانشجو را گذاستیم برای اینکه هر وقت احزاب سیاسی اراده کنند به اهداف خودشان برسیند انها را سپر کنیم
یک مقدار احساس می کنم با این ها نامهربانی کردیم می توانستیم بیشتر با انها مدارا کنیم شاید یک جایی آرمان خواهی این ها را با آغوشی گرمتر روبرو کنیم برخی از دوستان مسئول نتوانستند این آرمان خواهی را تحمل کنند یک جاههایی براینها سخت گرفتند اما به اعتقاد من دلیل اصلی همان عامل اول است .
شما به من بگویید طی ده سال اخیر نقش دانشجو در کدام انتخابات سیاسی برجسته ای داشته است؟به من نشان بدهید. در همین استان دانشجو و استاد ایستاده اند که ببینند که ان ادم روستایی کم سواد طرف چه کسی میرود ، کی اکثریت است بعد ندای ان شریک سر می دهد . پس عملا هویت خودش را از دست داده است .
به عبارتی علمدار حرکتهای سیاسی کشور یعنی دانشگاه تبدیل به پادوی سیاسی دنبال روی مردم عام شده است. به عبارتی امروز نگرش به دانشجو و استاذ نگرش شناسنامه ای است تا اندیشه ای و تفکری و علمداری.
دانشجو ایستاده اول ببیند کاندید کی است اولین سوال در مورد کاندید از کدام تشکل سیاسی است و با از کدام طایفه است به نظر من طایفه سیاسی و قومی فرق ندارد ما از هر دوتا خوردیم و با کمال تاسف اکثر کاندیداها از این حربه استفاده می کند برخی اوقات تعصبات قومی کمک می کند و الان شما یک کاندید به من نشان دهید که از تعصبات قومی استفاده نمی کند .
دانشجو وقتی عملا استقلال خود را دست می دهد و زیر چتر سیاسی یک گروه قرار می گیرد نمی تواند آرمان خواهی و عدالت خواهی کند یک جاهایی باید معامله کند و یا کوتاه بیاید و الان ما می بینیم دانشجو نقشی در سیاست جامعه ندارد .
و…. یک جاههایی محدود می شود
دکتر شیرعلی خرامین : همان نامهربانی ها که گفتم اما من معتقد به مطالبه گری منطقی و درست هستم و دانشجو مطالبه گری منطقی داشته باشد من نمی توانم بگویم کجا منطقی بود و کجا غیر منطقی از طرفی باید مسئولین استانه تحمل خود را بالا ببرند ، جایی باید از این اینها سنگ ببینیم بد و بیراه و تندی بشنویم من گاهی از فرزند خودم تندی می بینم فکر کنیم ما پدر این ها هستیم و باید انها را تحمل کنیم حتی اگر جایی غیر منطقی رفتند .
اینقدر مطالبه گری دانشجو را از مسیر غیرمنطقی بالا می برند که بهانه ای دست مسئولین می دهند که وادار به سخت گیری می شوند .
همان اندازه که دانشجو و استاد در قبال خودش درست عمل نکرد دولت هم عمل نکرد محصول ما چه بود ما چه توانستیم از دل دانشگاه بیرون دهیم چند تا سیاستمدار را توانستیم از دل دانشگاه روانه مدیریت ها کنیم وقتی دانشجو و استاد نتوانند از دل دانشگاه یک نماینده بفرستد که بفهمد و درک کند که نیاز دانشگاه و دانشجو چیست عملا درمانده خواهیم شد .
راهکار چیست
دکتر شیرعلی خرامین : ببینید اول ما باید ببینیم چرا دانشجو مستأصل می شود اولین اقدام دانشجو این است که از سیاست زدگی بیرون بیاید فرق هم ندارد دو سه تا تشکل به چپ و دو سه تا هم به راست وابسته هستند من با همه این ها جور هستم کمتر کسی مثل من با این ها ارتباط دارد همیشه حامی هر دو گروه بودم .
اولین اقدام دانشجو از دل سیاست زدگی بیرون بیاید و استقلال خودش را حفظ کند و وقتی بیرون بیاید مطالبه گری خود را منطقی کند هر اعتراضی قطعا نتیجه ای به دنبال دارد و شاید پیامد هم داشته باشد دانشجو نباید نگران باشد من الان با شما مصاحبه می کنم قطعا متحمل هزینه خواهم شد اما بدون واهمه صحبت می کنم .
از طرف دیگر وقتی می توانیم توقع داشته باشیم که سیاست مدار دانشگاه پرورش دهد و خروجی آن به دولت و مجلس برای تصمیم گیری خواهند رفت اما متاسفانه در برخی از جاهها خود دانشگاه لنگ می زند در خود دانشگاهها ما شریک هستیم ما عملا استاد دانشگاه و دانشجو ایستاده اما عملا ببینید عوام چه کسانی را بالا می برند و دنبال چه کسی هستند و بعد خود دانشجو یا استاد می گوید من هم شریک شما هستم .
دانشجو و دانشگاهی که نتواند علم داری و جهت دهی کند به درد دانشگاه نمی خورد و به اعتقاد من بزرگترین مصیبتی که الان دانشگاه ها دارد به دنبال همه اقشار می افتند در صورتیکه دانشجو باید دانشگاه را علم کند بهتر است . اما نگاه می کند تا ببیند کدام علم بالاتر می رود .
فرق هم ندارد شما در انتخابات ببینید که چه حرف هایی در خصوص دانشجو هست که ما دانشجو را سوار اتوبوس کردیم و با تطمیع کارت شارژ و پول دنبال رای او هستیم بنابراین اعتقاد دارم دانشجو اول باید خودش را از زیر یوغ احزاب سیاسی بیرون بکشد و مستقل شود و مطالبه گری داشته باشد در همه تاریخ دانشجویی اینطور بوده است .
مسئولین ما باید یک مقدار تعامل خود را تعدیل کنند و تحمل و صبر خود را افزایش دهند.
وظایف نمایندگان در قبال دانشجو و دانشگاه
دکتر شیرعلی خرامین :شما شنیده ای تا الان نماینده ای به دانشگاه رفته باشد به من بگویید سه نماینده در استان در کدام دانشگاه حضور پیدا کردند چقدر دانشجویان از آنها مطالبه گری کردند ضعف از دانشجو هم است
همین الان ببینید انتخابات است چرا دانشجو نباید از کاندیداها مطالبه گری کند چون نماینده می داند دانشجو نقشی ندارد و عملا اثر دانشگاه، استاد و دانشجو در جهت دهی سرنوشت انتخابات صفر است. وقتی فرد مسئول بداند که اثر نزدیک به صفر است چرا برای خودش دردسر ایجاد کند . اما اگر بداند موثر است داره با کله به دانشگاهها می رود. امروزه نقش قبرستان و تشیع جنازه ها از نقش داشگاه بیشتر است
چطور در مراسمات فاتحه خوانی شرکت می کند در جامعه ای که نقش فاتحه خوانی از نقش دانشگاه بالاتر باشد مصیبت است گریه دارد، می روند فاتحه چون می داند در ان رای بیشتری تا دانشگاه رفتن است چون دانشجو نتوانست قیمت خودش را بالا ببرد .
شما در روز دانشجو با دانشجویان جلسه برگزار نکردید – چرا؟
دکتر شیرعلی خرامین : من دو جلسه داشتم که کنسل کردند با کمال تاسف اعلام کردند فقط نماینده ها می توانند در ۱۶ آذر حضور داشته باشند من اعلام کردم در هر جایی حاضرم به دانشجویان پاسخ دهم اما متاسفانه با وجودی که جز هیات امنای دانشگاه آزاد هستم تدریس می کنم اما اجازه ندادند .
وقتی خود مسئولین سیاسی اعلام می کنند فقط نماینده ها حق حضور دارند آنها هم نمی توانند .
ولی یک جلسه علمی در دانشگاه علوم پزشکی و یکی خانواده در دانشگاه یاسوج برگزار کردیم
استاندار دو روز پیش در گفت و گو با دانشجویان همه مشکلات را گردن اصلاح طلبان انداختند
دکتر شیرعلی خرامین : ما یک عیب بزرگ داریم که همه مشکلات را گردن قبلی ها می اندازیم فرقی هم ندارد ، تقریبا سی سال است که گردن قبلی ها می اندازند انا قابل قبول نیست دولتی که میاید علم دارد و می داند که این مشکلات هست باید بگویند الان چه کرده ایم اینکه همه را گردن قبلی ها بیندازند.
با حمایت از برادر ارزشی انشاالله بعد از چهار سال بعد تا دکتر روشنفکر ۸ سالش تمام شد ودر دو نماینده ای بودن شهرستان چنانچه به ندای وحدت همکاری وهمراهی نماییند
جناب آقای خرامین یه چیزی بگو که خودت به آن اعتقاد داشته باشی شما را فقط امسال مردم در فاتحه خوانیها دیدند و برای انتخابات اکثریت فاتحه خوانیها را شرکت می کنی
واقعا گریه دارد و جای تاسف است برای خود شما که یک چهره بقول خودت علمی و دانشگاهی هر روز به دنبال فاتحه خوانی هستی.
درود
جناب دکتر دانشجوی امروز دچار استیصال نشده،فیلتر ها و ستاره ها و پرونده سازی و ….چنان سایه ی وحشتناکی بر فضای علم و دانش انداخته که دانشجو میترسه حرف بزنه