عدم سفر هیات دولت به استان و بیخیالی مدیران
- شناسه خبر: 965
- تاریخ و زمان ارسال: 23 فروردین 1395 - 05:20
فصلی نو،سفرهای استانی و بازدید هیات دولت از سایر نقاط کشور و همچنین تشکیل جلسه هیات دولت در جایی غیر از تهران از جمله موفقیت هایی است که در کارنامه دولت محمود احمدی نژاد ثبت شده است .
دولت های نهم و دهم سفرهای استانی را به عنوان یکی از برنامه های کاری خود تدارک دید و برای اجرای آن تمام تلاش خویش را به کار گرفتند اما فارغ از نتایج به دست آمده ، این سفرهای را می توان به عنوان عاملی برای فعال شدن مدیران استانی و همچنین آشنایی هیات دولت با توانمندیها و مشکلات هر منطقه ای عنوان کرد.
این سفرها عاملی برای تحرک و پویایی در مدیران میانی می شد و این احساس در آنها به وجود می آمد که تحت نظر هستند و بر کار آنها نظارت می شود.
این امر می توانست کمک فراوانی به تلاش هر چه بیشتر مدیران برای انجام کار و پاسخگویی در برابر مردم و همچنین هیات دولت باشد. از سوی دیگر این سفرهای استانی می توانست باعث آمایش سرزمینی شده و هیات دولت از نزدیک، ظرفیت ها و قابلیت های مناطق مختلف را ارزیابی نموده و فرصت ها و تهدیدهای هر منطقه از سوی دولت از نزدیک مورد بحث و تبادل نظر قرار می گرفت.
از دیگر محاسن سفرهای استانی هیات دولت می توان به ایجاد ارتباط نزدیک بین دولتمردان و مردم اشاره کرد به طوری که رئیس جمهور، معاونین ، وزرا و سایر اعضای دولت در کنار مردم حضور می یافتند و با استفاده از همین دسترسی ساده، مردم مسایل و مشکلات خویش را به آنها منعکس کرده و هیات دولت در جریان گرفتاری های مردم قرار می گرفتند و دستورات لازم را برای حل این مشکلات صادر می نمودند.
مدیران و مسوولان استانی نیز می توانستند با استفاده از نظرات کارشناسی و برنامه ریزی شده قابلیت ها و ظرفیت های استانی و همچنین برنامه های پیشنهادی خود برای توسعه هر چه بهتر منطقه را از نزدیک به هیات دولت ارائه نموده و اعتبارات کافی و لازم را برای اجرای این طرح ها تصویب می شد. هر چند ایرادات و اشکالاتی را نیز می توان بر سفرهای هیات دولت وارد نمود اما باید گفت که سفرهای هیات دولت برای استان هایی مانند کهگیلویه و بویراحمد فرصتی بزرگ بود به طوری بخش عظیمی از پروژه های اجرایی در استان را می توان نتیجه و محصول این سفرها عنوان کرد.
مصوبات سفرهای استانی هیات دولت به کهگیلویه و بویراحمد که در چهار نوبت صورت گرفت باعث گردید تا استان به یک کارگاه سازندگی تبدیل شده و امید برای بهبود وضعیت استان در جدول شاخص های توسعه ای بالا گیرد. هر چند که تمام این پروژه ها در زمان دولت های نهم و دهم به اتمام نرسید اما اگر منصفانه به این موضوع نگاه کنیم بخش عظیمی از توسعه استان نتیجه این سفرهای استانی بوده است.
این نتایج به دست آمده همراه با ایجاد شور و نشاط در جامعه و استان که به واسطه سفرهای استانی هیات دولت انجام گرفته بود این خواسته ها را در دولت یازدهم نیز ایجاد می نمود که هیات دولت برای بررسی وضعیت و آشنایی بیشتر با پتانسیل ها و ظرفیت های استان و همچنین موانع و راهکارهای توسعه، سفر به این استان محروم که در رده های آخر شاخص های توسعه قرار دارد را در اولویت برنامه کاری و سفرهای استانی خود قرار دهد. اما متاسفانه این مهم تا کنون به سرانجام نرسیده است و شاید هم مسوولین و متولیان استانی اشتیاقی برای این امر از خود نشان نداده اند و شاید هم دست استاندار و مدیران استانی برای دعوت از هیات دولت خالی است و نتوانسته اند کاری در خور شان سفر هیات دولت به استان انجام دهند.
البته به نظر می رسد سهل انگاری و کم کاری نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی می تواند یکی از علل و عوامل موثر در این زمینه باشد. علیرغم اینکه نماینده کهگیلویه ارتباط قوی و چندان دوستانه ای با دولت برقرار نکرد اما نماینده گچساران و باشت در همراهی و همدلی با دولت یازدهم زبانزد بوده است و نماینده بویراحمد و دنا نیز این همراهی را لنگ لنگان در برنامه کاری خود داشت که متاسفانه علیرغم اینکه نمایندگان مردم می توانستند با فشار بر معاون پارلمانی رئیس جمهور و ارتباط با تیم اجرایی هیات دولت این مساله را در دستور کار خود قرار دهند اما انگار اولویت کاری وکلای مردم چیزی دیگریست و این مهم مغفول ماند که باید در این زمینه پاسخگوی موکلان خود باشند.
علت بعدی عدم انجام سفر را باید در عدم پیگیری جدی خود مسئولان ارشد استانی و یا عدم موفقیت آنها در جلب نظر هیات دولت عنوان کرد که این هم نیاز به آسیب شناسی دارد. در حالی که استان کهگیلویه و بویراحمد هم به لحاظ ظرفیت ها و پتانسیل های بالقوه و هم به لحاظ محرومیت و قرار گرفتن در رده پایین جدول شاخص های توسعه ای می توانست در اولین برنامه کاری هیات دولت برای سفرهای استانی قرار گیرد اما تا کنون این مهم به سرانجام نرسید و نه تنها در اولویت قرار نگرفت بلکه شاید به کلی فراموش شده است. البته شاید همین پایین بودن شاخص های توسعه ای در استان عاملی بود که باعث گردید تا دولت به مشکلات و شرایط حاد استان مطلع بوده و مخالف انجام این سفر باشد.
علل دیگری که می توانست باعث سفررئیس جمهور به استان شود را می توان به امامان جمعه وابسته دانست .
امامان جمعه استان می توانستند بامطرح کردن و پرداختن به این مهم در خطبه های نماز جمعه به صورت غیر رسمی از هیات دولت برای سفر به استان دعوت نمایند و با همراهی و همکاری نماینده ولی فقیه در استان برای انجام این سفر، موثر و تاثیر گذار واقع شوند. چرا که اگر اضلاع مثلث امامان جمعه و نماینده ولی فقیه در استان، نمایندگان و وکلای مردم در مجلس شورای اسلامی و همچنین مجموعه استانداری با همراهی و همکاری هم این مهم را در برنامه کاری خود قرار می دادند و با فشار و درخواستهای مداوم مبادرت به دعوت رسمی و غیر رسمی از شخص رئیس جمهور و هیات دولت می کردند شاید فرجی حاصل می شد.
هر چند که دیگر زمان آن گذشته است و دولت در سال پایانی خود بیشتر به دنبال کارهای تبلیغاتی و ارائه گزارش عملکرد برای جلب نظر مردم برای دوره بعد ریاست جمهوری می باشد اما اگر به این گفتار که « حق گرفتنی است و نه دادنی» توجه کنیم این حق استان کهگیلویه و بویراحمد بوده و هست و این حق را باید گرفت تا شاید حداقل در بالا بردن شاخص ها و ارتقای وضعیت استان تغییری حاصل شود.
—————————–
پوریا بامشاد – امید مردم
ارسال دیدگاه
نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد