جلوس به کرسی ریاست یک دانشگاه تفاوت زیادی با نشستن بر کرسی ریاست دیگر سازمان ها دارد. رعایت اصول اخلاقی و برخورد عالمانه حداقل توقع افکار عمومی از ریاست یک دانشگاه است.

فصلی نو – مهران نجفی

یکی از ناهنجاری های ملموس جامعه دانشگاهی در استان ما غرور کاذب و خود برتر بینی بعضی از اساتید و عناصر  دانشگاهی است. این خصوصیات ریشه در یک شخصیت تک بعدی به واسطه پرداختن بیش از حد به مقوله درس خواندن و فاصله گرفتن از امور اجتماعی دارد.
لذا به ندرت می توان شاهد ظهور یک شخصیت چند بعدی، از منظر علمی، اجتماعی و سیاسی  در میان این طیف بود.

علیرغم تمامی انتقادات واراده به نحوه مدیریت رحیمی رئیس سابق دانشگاه یاسوج، عملکرد نامبرده در حوزه عمرانی بسیار برجسته و چشم گیر بود که پرداختن ابعاد و جزییات آنرا را به زمانی دیگر موکول می شود.
شاید مهمترین دلیل کوتاهی دوره مدیریتی رحیمی عدم شناخت وی از دوست و دشمن بود.
فارغ از این مسائل فضای باز دانشگاه در حوزه دانشجویی و تبدیل دانشگاه یاسوج به کارگاه عمرانی توسط وی در خور تحسین و  از  زاویای زیادی قابل تامل و بررسی است.

جلوس به کرسی ریاست یک دانشگاه تفاوت زیادی با نشستن بر کرسی ریاست دیگر سازمان ها دارد. رعایت اصول اخلاقی و برخورد عالمانه حداقل توقع افکار عمومی از ریاست یک دانشگاه است. به هر حال بازخورد اقدامات رحیمی چه خوب چه بد  مانند دیگر مدیران دانشگاه تا سالهای سال ملموس خواهد بود و تاریخ د این خصوص قضاوت خواهد کرد اما سعی در مصادره و یا مخفی کردن آنها  از دایره عدل و انصاف و منطق خارج است. علی القاعده اشتباه را نمی توان با اشتباه جواب داد و حال که تغیرات مدیریتی در دانشگاه صورت گرفته قرار نیست اشتباهات گذشته تکرار شوند‌.

به قول مولوی؛

 ای عجب آن عهد و آن سوگند کو؟
وعده‌های آن لب چون قند کو؟

گر فراق بنده از بد بندگیست!
چون تو با بد بد کنی پس فرق چیست؟

در مدت ریاست عریان، مدیر منتصب به دکتر علی احمدی (استاندار سابق و عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس) بر دانشگاه یاسوج شاهد راه اندازی موج تخطئه نسبت به روسای قبلی دانشگاه هستیم. در این بین هدف گرفتن محمود رحیمی بسیار سوال برانگیز است. اخراج تعدادی کارگر شرکتی و آسیب پذیر به جای حذف عناصر نامطلوب و مسبوق یه سابقه و مصادره اقدامات عمرانی و نادیده گرفتن گسترش فضای فیزیکی و زیر ساخت های دانشگاه همچنیک رویدادهای آموزشی نشان دهنده اوج مغایرت عمل و گفتار ریاست پرادعای دانشگاه یاسوج است.
ظاهرا مدعیان اخلاق ، گفتار پر عتاب را جایگزین عمل عالمانه کرده اند.
شایسته است جناب رئیس به جای مصادره عملکرد روسای قبلی و  انحراف افکار عمومی گزارشی از اقدامات عمومی خود (خصوصا در مورد چرایی استفاده از نیروهای دولت پایداری!) و تمایز آنها با اقدامات مدیران قبلی ارائه دهند و جوابگوی این سوال اساسی باشند که در مدت ریاست خود بر دانشگاه یاسوج چه اقدام جدید و برجسته ای برای دانشگاه یاسوج خصوصا در بعد عمرانی و آموزشی انجام داده اند که چنین بر مغلطه اصرار می ورزند !
نادیده گرفتن تلاش ها و زحمات مسئولان قبلی دانشگاه یاسوج که هر کدام به جای خود دارای اقدامات منحصر به فردی بوده اند توهین آشکار به شعور مردم این دیار به واسطه نادیده گرفتن زحمات فرزندان آنهاست.

متاسفانه بخش عمده این برخورد از سوی مدعیان یاد شده ناشی از خود زنی ها همچنین حسادت و جهالت خودی ها دارد. وقتی از سوی یک نماینده مغزض عرصه بر فرزندان استان به منظور تصدی ریاست دانشگاه مادر استان  تنگ می شود باید انتظار چنین برخوردی و حتی بدتر از آنرا داشت!

علی ایهال آنچه فریاد می کشد ناتوانی عریان دامپزشک در حل نامعادله حاکم بر جو دانشگاه یاسوج است و می طلبد که متولیان امر خصوصا استاندار محترم در خصوص این مهم چاره اندیشی اساسی داشته باشند.